بحران اسراییلی ترامپ علیه ایران به بن بست خورد

به گزارش بولتن نیوز، روزنامه الاهرام درشماره روز سه شنبه خود نوشت : آنچه مشخص و واضح است این است که بحرانی که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا علیه توافق هسته ایران با قدرت های جهانی به راه انداخته بحران اسرائیلی است. اسرائیل از رویکرد ترامپ نسبت به ایران حمایت می کند اما استراتژی جدید آمریکا نیز آنها را کاملا قانع نساخت و از نظر آنها ترامپ هنوز نیمه راه را رفته است.
طبق این تحلیل که توسط 'محمد سعید ادریس' تحلیگر این روزنامه نوشته شد، دونالد ترامپ خروج از توافق هسته ای را اعلام نکرد و تنها به 'بله' نگفتن به پایبندی ایران به توافق هسته ای اکتفا کرد و 'نخیر' نیز نگفت و اعلام نکرد که ایران به تعهدات خود پایبند نبود بلکه همه امور را به کنگره ارجاع داد تا در این خصوص تصمیم گیری کند. هر تصمیمی نیز در این کنگره گرفته شود تصمیم رئیس جمهوری امریکا نخواهد بود.
کنگره باید آنچه را که درخصوص توافق هسته ای لازم است را تعیین کند : اینکه آیا آمریکا یک جانبه از توافق هسته ای خارج می شود یا اینکه تحریم های جدیدی علیه ایران وضع می کند و به همراه این تحریم خواست امریکا را برای ایجاد اصلاحات در این توافق که بتواند از نظر آنها شکاف های موجود در این توافق را پر کند، عملی می سازد؟
وقتی ترامپ پرونده توافق هسته ای را به کنگره ارجاع می دهد کنگره دو گزینه پیش رو دارد : اول اعلام خروج از توافق هسته ای. اما خروج از توافق هسته ای علاوه بر دموکرات ها در میان جمهوریخواهان مخالفانی دارد به این دلیل که عواقب آن را خطرناک می دانند چرا که پس از آن ایران می تواند بدون پایبندی به توافق هسته ای به پروژه های هسته ای بدون هیچ تعهداتی ادامه دهد حتی می تواند باعث شود که ایران از معاهده ممنوعیت گسترش سلاح اتمی خارج شود و منجر به این خواهد شد که یک کره شمالی دیگر بوجود آید.
این قید و بندها تنها در داخل کنگره آمریکا وجود ندارد بلکه در داخل ارکان دولت نیز در خصوص توافق هسته ای اختلاف هایی وجود دارد و علاوه بر اینها مخالفت های همپیمانان اروپایی که مخالف خروج از توافق هسته ای هستند قرار دارد. اروپایی ها توافق هسته ای ایران را تایید می کنند و سفرای کشورهای اتحادیه اروپا در آمریکا تاکید کردند که در صورت عقب نشینی آمریکا از توافق هسته ای و اعمال تحریم های جدید علیه ایران، برای حمایت از هر شراکتی در اروپا که در همکاری با تهران سرمایه گذاری کرده، همه سعی خود را به کار می گیرند.
گزینه دوم پیش روی کنگره، اصلاح توافق هسته ای براساس خواست آمریکا است. اما این امر نیز همکاری بین المللی را می طلبد. انجام اصلاحات در توافق هسته ازسوی ایران کاملا رد شده است همچنین این امر از سوی اروپا نیز رد شده چرا که اروپایی ها خواستار تعامل با توافق هسته ای خارج از مسایل اختلافی با ایران هستند. اختلافاتی از قبیل موشک های بالستیک ایران که جنبه سیاسی، منطقه ای دارند و برای کشورهای اروپایی منشا نگرانی هستند با این حال آنها حفظ توافق هسته ای آنطور که هست و شروع به مذاکرات جدید با ایران پیرامون مسایل اختلافی خارج از توافق هسته ای را ترجیح می دهند.
براساس این تحلیل، وقتی این موضوعات مطرح است به این معنی است که کنگره ناتوان از این خواهد بود که در سایه وجود اختلافاتی در داخل کنگره موضعی را اتخاذ کند. بخصوص که کنگره برای برگزاری انتخابات میان دوره ای آماده می شود و بسیاری از اعضای آن از ورود به قضایایی که بر جنبه مردمی انتخابات بخصوص درباره مسایلی که بر منافع اقتصادی آمریکا اثرات منفی می گذارد، دوری می کنند. بسیاری از اعضای کنگره آمریکا مواضع دوستانه کشورهای اروپایی و منافع شرکت های آمریکایی را در نظر خواهند گرفت.
این موانع باعث می شود تا کنگره در یک تنگنای واقعی قرار گیرد که تعامل آن با توافق هسته ای را سخت می کند تعاملی که در آن به هر روی متحمل خسارت هایی است. اینجاست که اسرائیل نیز خود را رویاروی شرایطی بسیار سخت می یابد و گرم کردن تنور توافق هسته ای یکی از انگیزه های این رژیم برای فرا رو به جلو است. بخصوص اینکه شاهد آن است که در برابر صحنه منطقه ای جدیدی قرا گرفته و همه موسسات سیاسی ، امنیتی و نظامی در تل آویو این شرایط را تهدید امنیتی برای اسرائیل می دانند.
درحال حاضر همه شرط بندیهای اسرائیل پوچ از آب درآمده است. اول شرط بندی روی داعش: اسرائیل به این می اندیشید که داعش با برهم زدن ثبات سیاسی و امنیتی کشورهای همسایه خود در منطقه منافع اسرائیل را تامین می کند در حالی که خود داعش اکنون رو به نابودی است.
دوم سقوط بشار اسد رئیس جمهوری سوریه. وی اکنون این قدرت را دارد که همچنان روی کار باشد. سوم شرط بندی روی اینکه با امضای توافق هسته ای گروههای میانه رو در ایران روی کار بیایند و ایران وارد سازش و معاملات سیاسی و اقتصادی با همسایگان منطقه ای خود بدور از سیاست تندروی شود. اما سیاست ایران تشدید و این کشور قادر شد تا خود را به عنوان یک بازیگر قوی در داخل سوریه مطرح کند و حتی از طریق بحران همه پرسی اقلیم کردستان عراق، ترکیه را به سمت خود کشاند.
این شکست های اسرائیل همان چیزی است که گزارش اخیر موساد آن را تایید می کند مبنی بر اینکه منطقه بر ضد منافع آنها تغییر کرده است و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم نیز نسبت به خطرات افول داعش هشدار داد، افولی که وی آن را به نفع ایران می داند. اسرائیل از قانع ساختن آمریکا و روسیه برای پاسخگویی به خواست این رژیم برای جلوگیری از نفوذ ایران در سوریه، ناکام مانده است. این رژیم همچنین در مواجهه منطقه ای با ایران به بن بست رسیده و راه حلی نیافت جز اینکه بار دیگر توافق هسته ای ایران را از طریق آمریکا به میان بکشد اما بار دیگر به در بسته خورد و راه به جایی نبرد.
تنها راه خروج اسرائیل از این تنگنا رو در رو قرار دادن آمریکا و ایران بود و زمانی که اسرائیل از پیاده کردن این نقشه یعنی مواجهه نظامی ایران و آمریکا به بهانه برنامه های هسته ای ایران ناکام ماند اکنون مقامات تل آویو روی یک بحران جدید که باعث برخورد نظامی مستقیم یا بازگرداندن آمریکا به حمایت از موضع اسرائیل برای مواجهه با ایران در سوریه و کل منطقه باشد، شرط بندی کرده است. با این بحران اسرائیل قصد دارد که همه طرف ها، سیاستی جدید ضد ایران اتخاذ کنند نه فقط در سوریه بلکه در توافق هسته ای این کشور با قدرت های جهانی اما یک سوال باقی می ماند و آن این است که اسرائیل در این شرط بندی چقدر موفق خواهد بود زمانی که خود توان تحمل نتایج این شرط بندی را ندارد و توپ را به میدان آمریکا می اندازد؟