گروه بینالملل: رفراندوم اقلیم کردستان عراق را میتوان یک برگ سیاسی برای چانهزنی بارزانی با دولت مرکزی دانست. چراکه احساس میکند پس از همهپرسی فضای گستردهای به وجود میآید که میتواند با دست بازتر به مذاکره با بغداد بنشیند و ضمن به دست آوردن خواستههای خود تعریف جدیدی از روابط دولت اقلیم کردستان با بغداد داشته باشد
به گزارش بولتن نیوز، در این راستا این استراتژی از پیش تعریفشده بارزانی پس از برگزاری رفراندوم در نامهای به معاون رئیسجمهور عراق نوشته است که حاضریم در راستای کنترل بحران میان اربیل و بغداد، مسئله جدایی اقلیم کردستان از عراق را برای دو سال به تعلیق درآوریم.
نامهٔ بارزانی فرض گفتهشده را اثبات میکند ولی واقعیت این است که رفراندوم قبل از برگزاریش مانند چماقی بود که قابلیت مذاکره را بالا میبرد ولی فعلیت یافتن آن در ادامه و بعد از اتحاد ارتش سه کشور ایران، عراق و ترکیه و مخالفت شورای امنیت سازمان ملل و کشورهای عربی جنوب خلیجفارس نشان داد پروژه بارزانی نهتنها شکستخورده بلکه توان چانهزنی او و حزبش را در برابر دولت مرکزی عراق کاهش داده است.
بر این اساس است که میبینیم نهتنها آن چماق رؤیایی بارزانی افتاده بلکه درخواست مذاکره از سوی اقلیم بهعنوان یک ضعف محسوب میشود که سوی آن هژمونی دولت اقلیم کردستان را در میان کردهای منطقه فروریخت.
در اثبات این گفته همین بس که بارزانی بعد از ناامید شدن از حمایتهای بینالمللی برای تجزیه عراق و قرار گرفتن در موقعیت ضعف و برای جلوگیری از پیامدهای همهپرسی در اقلیم کردستان عراق اعلام کرده که به کمک دولت آمریکا نیاز داریم.
آنچه برای همگان و بهخصوص برای مردم کرد عراق و ایران و ترکیه و سوریه آشکارشده اینکه بارزانی با اشتباه محاسباتی خود در تعیین زمان همهپرسی تجزیه عراق و با همه ضعفها و وابستگیهایش مجبور شده که به میز مذاکره رضایت بدهد و با عقبنشینی از خواستههای اقتدارگرایانه خود آینده سیاسیاش را در پای میز مذاکره به قمار بگذارد.
باید دید بارزانی که هماکنون در ضعیفترین موقعیت خود در طی سالهای گذشته است چه میخواهد؟ افزایش سهم نفتش یا پیوستن کرکوک به اقلیمش یا بازگشت به شرایط قبل از طرح مسئله تجزیه کردستان عراق؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تنها نفطه خوش بختی این است که اسرائیل و آمریکا و رژیم کثیف تر از این دو یعنی انگلستان پلید مجبور شده اند مهره های خود را رو کند و بسوزاند .
پس اگر اینگونه است چرا نوکری و حرف شنوی صهیون؟
اگر اعتبار دارد چرا به اعتبار خود تکیه نمیکند و برای خارجی نوکری میکند و با ددمنش ترین و مخوفترین نیروی اشغالگر قرن دو روح در یک پیکرند؟
نظرات این دوسته عزیزه ! مان واقعا حرف که ندارد هیچ صحبت هم ندارد.