گروه سیاسی: داریوش سجادی فعال سیاسی و رسانه ای مقیم آمریکا چند روز پیش به بهانه حضورش در ایران، مهمان تحریریه بولتن نیوز بود و به چند سوال خبرنگار ما در حوزه رسانه و سیاست داخلی و خارجی پاسخ داد.
در ادامه قسمت نخست گفتگوی اختصاصی سجادی را با بولتن نیوز، ملاحظه می کنید:
* نظر شما درباره آزادی بیان در ایران چیست، اصلاً قائل به آزادی بیان در ایران هستید؟
آزادی بیان را باید محیطی بررسی کرد. یکی از مشکلات فکری که در ایران حاکم است به خصوص در جامعه روشنفکر و طبقه مدرن، این است که خیلی تلاش می کنند ایران را با آمریکا مقایسه کنند. نه آقا جان شما ایران را با ایران مقایسه کنید. آمریکا مدل خودش است و اینکه مدل خودش است حتماً ایده آل نیست؛ من خودم دارم آمریکا زندگی می کنم. یک مثالی است که من همیشه زده ام؛ در آمریکا یک کنسرتی است به نام «راک اند رول کنسرت» که در آن ملت در محوطه ای کاملاً بزرگ هر جوری دلش بخواهد می رقصد، اما یک بلندگوی مرکزی آن بالا هست که بازی اصلی دست اوست. دموکراسی آمریکا این جوری است. شما آزاد هستید که فریاد هایتان را بزنید، اما صدای مهدوی دست آن میکرفن اصلی است، دست حاکمیت رسانه ها مثل سی.ان.ان و ... .
من در آمریکا به عنوان یک روزنامه نگار حرف های خودم را می زنم که اتفاقاً حرف های تندی هم هستند ولی کسی با من برخورد هم نمی کند چرا که صدای من به جایی نمی رسد.
اگر می خواهید آزادی بیان را در ایران با کشور دیگری مقایسه کنید با افغانستان مقایسه کنید، با عراق مقایسه کنید، آن وقت مشاهده می کنی که قابل افتخار است. به نظر من از لحاظ آزادی ایران بهترین کشور در منطقه است؛ در هر نوع آزادی.
مقایسه ایران با آمریکا غلط است، چون آنجا مناسبات به گونه ای دیگر تعریف شده است، مثل همجنسگرایی. در آمریکا شما برای پاک زیستن آزاد هستید ولی برای ناپاک زیستن مجبور هستید. مکانیسم ها همه دست به دست هم داده اند تا شما را به سمت ناپاک زیستن هل دهند؛ رسانه ها، تلویزیون، سینما و همه، شما را تشویق می کند که ناپاکی کنید. کسی به تو نمی گوید پاک زندگی نکن، اما عملاً پاک زیستن شدنی نیست.
شما نمی توانید در ایران بگویید، ما این را می خواهیم. آنجا مناسبات، مناسبات آمریکایی است و فرهنگشان بر اساس لیبرالیسم غربی تعریف شده است و در اینجا تفکر دینی حاکم است؛ بنابراین در ایران اگر قرار است آزادی را تعریف کنیم باید بر اساس مصداق دین تعریف کنیم و بر اساس مصداق دین هم باید به آن نمره بدهیم.
عاصمه جهانگیر نماینده حقوق بشری که سازمان ملل برای ایران تعیین کرده است، خیلی بیجا می کند بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر ایران را قضاوت می کند. ما اعلامیه جهانی حقوق بشر را به صورت مشروط پذیرفته ایم؛ مبانی معرفت شناختی ماست که حقوق انسان را تعیین می کند. پس آزادی را باید طبق مجموعه شرایط وواقعیت هایی تعریف کنیم که جامعه با آنها تعریف شده است.
* به نظر شما منشور حقوق شهروندی راه به جایی خواهد برد، یا تنها یک شوآف سیاسی ـ انتخاباتی بوده است؟
اصلاً با من شوخی نکن در این زمینه، این حرفها کدام است. مگر قانون اساسی ما مشکل داشته است که این موضوع را وسط آوردند. من همان موقع ها بود که یک مطلب نوشتم و گفتم شما بروید جلوی آقای آخوندی را بگیرید که آن طور به خبرنگار حمله نکند، منشور حقوق شهروندی پیشکش.
این بازی ها بیشتر شو های رأی آورنده است، کما اینکه در انتخابات مطرح شد و بعد از آن دوباره فراموش شد. اینها را جدی نگیرید چون اصلاً جدی نیست.
* سبک زندگی مسئولین و صاحبان خبر در گسترش روز افزون رسانه و رسانه ای ها چگونه باید باشد؟
واقعیت این است که فرهنگ قدرت در ایران هنوز فرهنگ غنیمت جنگی است، یعنی یک مسئول وقتی به ساختار قدرت راه می یابد، خودش را خادم ملت نمی داند؛ بلکه خودش را متولی ملت می داند. شما وقتی خودت را متولی بدانی برخوردهایی شبیه به آقای وزیر راه و شهرسازی با خبرنگاران پیش می آید. وقتی شخصی مثل شهید رجایی، خودش را خادم ملت بداند، اینگونه اتفاقاتی نمی افتد.
حالا این همه بد آمریکا را گفتیم، خوبش را هم بگوییم؛ زبان شهروند آمریکایی بر سر مسئولین دولت آمریکا بلند است، چرا؟ چون شهروند آمریکایی که مسئولی را انتخاب کرده است، می گوید با مالیات من آن بالا هستی و چون با پول من آن بالا هستی یعنی اینکه نوکر من هستی و اتفاقاً دولتمردان هم کاملاً پذیرفته اند.
ادامه دارد...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com