گروه فرهنگی- سید محسن عبدال: پنج شنبه شب جشن بزرگ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران با حواشی بسیار برگزار شد. حواشی ای که حرف های بسیاری در خود دارد. از یک سو جمشید مشایخی با عصبانیت از دست برگزارکنندگان به پیشکسوتی دیگر می تازد. از طرف دیگر جعفر پناهی کارگردان ممنوع الکار که اصلا حضورش در آن جشن خود جای سوال دارد، در کمال بی فرهنگی و بی ادبی از دادن جایزه به محمد حسین مهدویان کارگردان جوان ماجرای نیمروز سرباز می زند و در حضور وی شروع به توهین می کند و فیلم مهدویان را دولتی می داند. نوید محمدزاده نیز از عزت الله انتظامی در مقابل نقد یک منتقد دفاع می کند و توقع دارد که هرگز کسی ایشان را نقد نکند.
به گزارش بولتن نیوز، این حواشی اگر بدون هیچ ادعایی بود کسی حرفی نمی زد اما مشکل اینجاست که این قشر خود را پرچم دار ادب و فرهنگ می دانند و دگراندیشی را غالبا افتخار خود معرفی می کنند. در ضمن این ادعاهای فراوان به مردم نیز خط می دهند و در موارد سیاسی و اجتماعی و اتفاقاتی همچون انتخابات مردم را به سویی دعوت می کنند؛ اما مساله این است اهالی سینما که با خود نیز نمی توانند کنار بیایند و صلح داشته باشند و به یک دیگر احترام بگذارند، چگونه برای مردم و سیاست مداران و مسئولان کشور دستور العمل صادر می کنند و خط مشی ارائه می کنند.
ایشان اگر تحلیل درستی از شرایط داشتند که تنها به خاطر یک لجاجت بدون فکر از فرد و جریانی خاص در انتخابات دفاع نمی کردند و دیگری را با چماقی به غایت مسخره و دروغین نمی کوفتند. اگر برای عقلانیت ارزش قائل بودند و کرامت انسانی و ادب و فرهنگ را گرامی می داشتند، چنین رفتارهایی در مخالفت با یک نفر از خود بروز نمی دادند و از دیگری با آن واژگان و جدیت دفاع نمی کردند که امروز بگویند از ماست که بر ماست و از کرده خود پشیمان شوند. حضرات شما در یک گردهمایی ساده نمی توانید یک دیگر را تحمل کنید آن وقت از این سخن می گویید که فلان مسئول این چنان است و آن دولت آن چنان؟!
همین جناب جعفر پناهی که خود را مدافع دموکراسی می داند و حکومت ایران را دیکتاتوری می نامد و جوایز صلح و حقوق بشری دریافت می کند و نماد فرهنگی ضد انقلاب است، چرا نمی تواند طبق همین دموکراسی ای که حرفش را می زند فیلم ماجرای نیمروز را تحمل کند. چرا نمی تواند ببیند که فردی با قرائتی متفاوت با او از تاریخ فیلمی درخشان ساخته و موفق شده که نظر منتقدان و مردم را به صورت همزمان به خود جلب کند. تنها کسی مورد تکریم شماست که نعل به نعل خواسته شما را رعایت کند وگرنه آن فرد هیچ ارزشی ندارد؟! جناب پناهی خود حضرتتان با این رویه ضد آزادی و دموکراسی هستید و دیکتاتور تشریف دارید.
همچون پناهی تا دلتان بخواهد در میان اصحاب سینما وجود دارد. افرادی که تنها خود را می پسندند و حاضر نیستند یک نظر مخالف را تحمل کنند و به خود اجازه می دهند که فرد منتقد را با تندترین خطاب ها مورد تفقد قرار دهند اما در عین حال نوع کلام و نوع پاسخ به نقدی که از خود بروز می دهند از آن نقد نیز بدتر است. صحبت های نوید محمدزاده از سر هر چه که باشد سخنانی است که مبنای اشتباهی دارد.
چرا عزت الله انتظامی قابل نقد نیست؟! چه کسی گفته همه بازی ها و فیلم ها و رفتار و سکنات ایشانت بی نقص است و اصلا نباید درباره ایشان اظهار نظری کرد. حفظ ادب نسبت به ایشان واجب است اما بستن راه نقد امری است مذموم. محمدزاده باید رویه خود را تغییر دهد چون احتمالا دو فردای دیگر خود را نیز از نقد بری می داند و احتمالا با منتقدان برخوردی شدید خواهد داشت. از همین روی است که آقای مشایخی عزیز را مورد خطاب قرار می دهیم که شما چرا؟! حال بعد از مراسم پیام متشر کنید که این قضیه امری است بین شما و آقای انتظامی چیزی اصلاح می شود؟! اگر بین شما بود می بایست در خصوصی تان باقی می ماند نه در محفلی رسمی و رسانه ای. شما که تحملتان چنین کم باشد، از جوانانی که شما بریشان الگو هستید چه انتظاری باید داشت؟!
تنها توصیه ای که به اهالی سینما می توان داشت این است که به خود بیایند و رفتارشان را یک بررسی مجدد کنند. اگر انصاف و عقلانیت در این بررسی لحاظ شود بی شک خودشان متوجه خواهند شد که اگر قصد اصلاح جامعه و نسخه پیچیدن برای مردم و مسئولان را دارند، ابتدا باید فکری به حال رفتارهای نسنجیده و تند و غیر عقلانی و دیکتاتور مابانه خود کنند تا در وهله اول بتوانند طرف مقابل خود که نظری متفاوت با آن ها دارد را بپذیرند و صدایش را بشنوند و در پی بستن دهان ها نباشند.
اگر دوستان شعار زنده باد مخالف من دائما روی زبانشان است، بد نیست تمرین کنند تا این شعار در ذهنشان نیز جایی پیدا کند زیرا اکنون به نظر می رسد که این شعار به زبان حضرات نیز نمی آید چه برسد که به ذهنشان نیز خطور کند و ارزشی برایشان داشته باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com