به گزارش بولتن نیوز، خبر پیوستن وال کلیمر به جمع بازیگران کمدی «فرزند اول» به کارگردانی علی عطشانی، مجددا حواسها را به محصولات مشترک که یک سمتشان سینماگران ایرانی ایستادهاند، جلب کرد. محصولاتی که در سالهای اخیر در کشورهای دیگر ساخته شدهاند، انگشتشمار بودهاند و حتی نمیتوان محصولات مشترک نامیدشان؛ چرا که تنها ساخته شدن فیلمی خارج از مرزها و حضور چند بازیگر غیر ایرانی شراط محصول مشترک نیست و سرمایهگذاری دو یا چندجانبه، پروژه را به فیلمی مشترک بدل میکند.
در همین راستا فیلمهایی چون «سلام بمبئی» که هرجایی غیر از هند هم ساخته میشد، فرقی نداشت و فیلمهایی چون «گذشته»ی اصغر فرهادی که سرمایهاش توسط خارجیها فراهم شده، محصول مشترک نیست و زیرکی فیلمساز در جذب سرمایههای خارجی را نشان میدهد. البته سرمایه «سلام بمبئی» را طرف ایرانی متقبل شد. شاید نمونهای چون «Caravans» که ۱۹۷۸ و به کارگردانی جیمز فارگودر ایران ساخته شد هم نمونه دیگری است که سرمایهذاری آن به عهده طرف آمریکایی بود. آنتونی کوئین، جنیفر اونیل، مایکل سازارین کنار بهروز وثوقی، محمدعلی کشاورز و پرویز قریبافشار، بازیگران این فیلم بودند که در ایران ضبط شد.
تولید محصولات مشترک با کیفیت بالا
مسعود اطیابی که پیشتر سابقه ساخت کمدی «خروس جنگی» را داشته این روزها در حال فراهم کردن مقدمات ساخت فیلمی تازه در کشور برزیل است. «من اینجا چی میخوام» عنوان این فیلم است که دوباره سام درخشانی، حمید فرخنژاد و پژمان جمشیدی را کنار هم جمع خواهد کرد. اطیابی که پیشتر تجربه ساخت فیلم در کشورهایی چون افغانستان را داشته، درمورد محصولات مشترک میگوید: «اولین مولفه مهم تولید محصول مشترک با دیگر کشورها، موضوع سرمایهگذاری است. فیلم وقتی محصول مشترک به حساب میآید که موسسههای خصوصی دو یا چند کشور در ساخت آن سهم داشته باشند، اما میشود، سرمایهگذارها از یک کشور و عوامل پشت و جلوی دوربین از کشوری دیگر باشند.»
اطیابی معتقد است: «امروزه ارتباطات به شدت قوی شده است. ما میتوانیم منافع فرهنگی خودمان را داشته باشیم و محوصل مشترکی را بسازیم که برای مخاطب تجربه جذاب سفر و گشت در آن کشور به شمار آید. هرچند که فیلمهای مستند خیلی بهتر میتوانند کشوری را معرفی کنند اما فیلم سینمایی میتواند در ضمیر ناخودآگاه مخاطب تاثیر بگذارد و حتی بهتر از مستند عمل کند. از طرفی سینما گستره بیشتری دارد و اگر درست عمل نکنیم، خسران فرهنگی به بار خواهد آورد. همچنین دسترسی مخاطب به فرهنگ دیگر کشورها که توسط سینما فراوری میشود، اتفاق مهم دیگری است که در تولیدات مشترک رخ میدهد.»
اطیابی درمورد تجربههای پیشین خود، میگوید: «پیشتر با ساخت «خاک و مرجان» سراغ زندگی افغانها رفتم که خاستگاه تاریخی- سیاسی خودش را داشت. جدای از این، میتوان با محصولات مشترک برای سینما بدنه، مخطبان عام سینما را هم سرگرم کرد. اتفاقی که موجب جذابیت بصری و لذت مخاطب خواهد شد. همانطور که اندکفیلمهای ساخته شده در خارج از تهران و استفاده از لوکشینهای تازه موجب لذت مخاطب میشود، اینگونه محصولات مشترک هم این هدف را دنبال میکند.»
این کارگردان درمورد کیفیت محصولات مشترک هم میگوید: «وقتی قرار است فیلم در سطح بینالملل هم نمایش داده شود، قطعا باید کیفیت بالایی داشته باشد و محصولات مشترک، فیلمساز را ملزم به رعایت استانداردهای سینمایی میکند، چرا که باید توانایی اکران گسترده و استقبال مخاطبان زیادی را داشته باشد.»
او میگوید: «به خاطر تجربه موفق فیلمسازهای ایرانی در سطح بینالملل، پس از سالها که سینمای قدرتمندی در سینمای جهان نداشتیم، این روزها از ما برای ساخت محصولات مشترک استقبال میکنند. تلاشم برای ساخت فیلم تازه هم این است که فیلم را برای عرضه در سطح بیتالملل آماده کنم. همانطور که تجربههای سینمایی قبلیام در پاکستان و افغانستان مورد استقبال مردم آن کشورها قرار گرفت.»او در آخر میگوید: «هدفم ساخت یک کمدی سالم است که برای مخاطب سرگرمکننده باشد.»
تجارتی که دست نازلسازان افتاده است
جبار آذین، منتقد سینما درمورد محصولات مشترک نظر متفاوتی دارد و هیچکدام از همکاریهای سینمای ایران و دیگر کشورها در سالهای اخیر را محصول مشترک نمیداند. او در این مورد میگوید: «در جهان سینما بخشی از راههای نفوذ میان ملتها و کسب بازارهای سرمایه و تبلیغات تولید انواع فیلمهای مناسب جوامع مختلف است. در این میان تولید فیلمهای مشترک میان هنرمندان کشورهای مختلف میتواند نقشآفرینی تاثیرات گستردهای میان کشورها و ملت باشد. مناسبات دولتها و کشورها زمینهساز اصلی سیاسی این گونه تولیدات است. بدیهی اینکه بسته بودن مرزهای ارتباطی سیاسی و دیپلماتیک مانعی بزرگ برای ساخته شدن آثار مشترک هنری و سینمایی است. »
آذین معتقد است: «مهمترین ویژگی آثار مشترک در کنار همکاری هنرمندان کشورهای مختلف انتقال آگاهی، تجربیات و دستاوردهای مهم هنری و سینمایی است. این مهم میتواند در آثاری با محتوا و هدفمند جلوه یابد. به عبارتی آثار مشترک میتوانند افزون بر ایجاد بازارهای مشترک جهانی در سینما مبلغ و مروج فرهنگ و آیین کشورهای مختلف بوده و باعث گفتوگوی هنری تمدنها در سینما شوند.»
جبار آذین میگوید: «با توجه به داشتن پیشینه این گونه محصولات در سینمای پیش از انقلاب و مواردی در سینمای کنونی، نقش مضمون و محتوا و انتقال مفاهیم فرهنگی در اجرا نادیده گرفته شده و صرفا مقاصد سوداگرانه و مالی جای آن را گرفته است. فیلمهایی که این روزها با عنوان محصول مشترک ساخته میشوند، پیش از آنکه بازتاب فرهنگ و مناسبات اجتماعی ایرانزمین باشند، نمایشگر فضاها، اماکن و فرهنگ بیگانهاند. در واقع این نوع شیوه تولید در سینما که باید در خدمت ارتقا سینما، جهانی شدن آن و روابط حسنه ملتها باشد؛ به دلیل نداشتن مدیریت درست و نبود هدایت کارامد و هدفمند، در دستان تاجران و گاه نازلسازان سینمای کشور قرار گرفته است.»
آذین در ادامه میگوید: «اتفاقی که نهتنها به رشد و ترقی سینمای کشور یاری نمیرساند که باعث لطمه به تولیدات داخلی و انحراف نگاه تماشاگر ایرانی و مبلغ رایگان کشورهایی است که فیلم به اصطلاح با آنها به صورت مشترک ساخته شده است. چنانچه قرار باشد محصول مشترک سینمایی در کشورها در دستور کار سینمای ما قرار بگیرد، لازمه آن مدیریت درست، برنامهریزی مناسب و هماهنگیهای تاثیرگذار ملی و مردمی و همسویی با سیاستهای فرهنگی ایران است.»
منبع: روزنامه ابتکار
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com