گروه سینما و تلویزیون: اينكه متولي سمت و سو دادن به محتواي فيلمها و همچنين ذائقه مخاطب در سينماي ايران به جاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سينمادارها باشند، جاي بسي نگراني دارد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جوان آنلاین، به نظر ميرسد چيزي شبيه به تئوري دست پنهان آدام اسميت كه خيليها آن را تحفهاي غربي ولي غيرعلمي و مناسب اقتصاد بيمار كشورهاي جهان سوم ميدانند، در سينما و فرهنگ ايران به عنوان امري پذيرفته شده درحال اجراست.
ظاهراً دست پنهاني در بازار فرهنگ و هنر ايران وجود دارد كه به طور خودكار ذائقه مخاطب را رصد كرده و براي آن خوراك تهيه ميكند. در واقع سيستمي وجود دارد كه امكان ذائقهسازي براي مخاطب براي آن وجود دارد و در اين ميان وزارت فرهنگ و ارشاد و دستگاههاي ديگر متولي فرهنگ در كشور صرفاً تماشاگر اين بازيگرداني فرهنگي هستند.
امير سمواتي، تهيهكننده سينما از افرادي است كه نسبت به اين مسئله ابراز نگراني كرده است. وي از وضعيت ناگوار اكران فيلمهاي سينمايي و ميدانداري سينمادارها انتقاد كرده و از اينكه پخشكنندهاي صاحب سالن سينمايي باشد، گلايه دارد؛ اشارهاي كه احتمالاً بيش از همه معطوف به حضور برجسته علي سرتيپي و نفوذ و تأثيرگذاري او بر شئونات سينماي ايران ميشود!
تهيهكننده فيلم «دربند» در گفتوگويي درباره اوضاع نامساعد سينماي ايران گفته: «فرهنگ در كف بازار قرار گرفته است. در حال حاضر سينماها مشخص ميكنند كه ما به عنوان تهيهكننده، كارگردان و نويسنده چه بسازيم و چه بنويسيم و وزارت ارشاد تنها كارش در بخش مميزي است كه مثلاً فلان بخش حذف بشود يا نشود و مشخصكننده اصلي فرهنگ سينمادار است.»
اين تهيهكننده ميافزايد: «آنهايي كه سينمادار هستند گاهي از عكس يك بازيگر خوششان ميآيد و گاهي بدشان ميآيد، بنابراين وقتي تصميم گيرنده اصلي سينمادارها هستند، تمام چارچوبهايي كه ارشاد مدنظر دارد به نوعي روي هواست و تأثيري ندارد؛ اگر شما به عنوان مثال بهترين فيلم را هم در سينماي ايران بسازيد اما سينمادار خوشش نيايد به هر دليلي فيلمتان بايد در قوطي باقي بماند و اگر فيلمي ساخته شود كه عرف و فرهنگ را به استهزا بگيرد يا شوخيهاي جنسي داشته باشد، گويا موفقتر است و از آن استقبال بيشتري ميشود! البته همه جاي دنيا هم به اين شكل است. واقعاً وزارت ارشاد در طي اين سالها فراموش كرده است كه چه رسالتي دارد، در واقع نميدانيم كجا هستيم و به كجا ميخواهيم برويم و اصل ماجرا فراموشمان شده است.»
اين تهيهكننده سينما ضمن اشاره به معضلات حوزه پخش و اكران و اينكه قدرت عرصه مذكور در دستان عدهاي معدود است، به اين نكته اشاره كرده كه: «كساني كه سالن سينما دارند، چرا بايد حق پخش داشته باشند؟ اگر يك مطالعه تحقيقاتي و پژوهشي شود متوجه ميشويم كه اين نكته در ساير كشورها هم كه داراي سينما هستند لحاظ ميشود. در واقع شما فردي را در سينما ميبينيد كه مثلاً 50 سالن سينما دارد و از آن طرف داراي دفتر پخش فيلم هم هست. ميدانيد در اين شرايط چه اتفاقي ميافتد، در اينجا فقط فيلمهايي اكران ميشود كه خود آن فرد تهيهكنندگي و پخش آن فيلم را بر عهده دارد. در اين شرايط چنين افرادي هستند كه فرهنگ را براي ما تعريف ميكنند و ميسازند. كسي كه سالن دارد نبايد پخشكننده هم باشد يا حداقل براي سوءاستفادههايي از اين دست بايد قوانين تعيين كرد. ما ميآييم پروانه ساخت ميگيريم و ميلياردي براي يك فيلم هزينه ميكنيم، در نهايت هيچ تضميني داده نميشود كه فيلم ما چگونه، كي و در كجا اكران ميشود.»
دغدغههاي اين تهيهكننده سينما درباره مديريت محتوا در سينماي ايران كه به نقش تعيينكننده سرمايه و سينمادار اشاره دارد، ميتواند براي وزير ارشاد دولت دوازدهم به عنوان معضلي اساسي در فرهنگسازي و ذائقهسازي فرهنگي مورد توجه قرار گيرد. در واقع انتظار ميرود تمهيدات و سياستگذاريهايي از سوي وزارت ارشاد در زمينه مديريت توليد محتوا اتخاذ شود تا متوليان امر فرهنگ به جاي صاحبان سرمايه كه صرفاً سود را اولويت خود قرار ميدهند دلسوزان و برنامهريزان فرهنگي در عرصه كلان باشند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com