کد خبر: ۵۱۲۳۸۳
تاریخ انتشار:
گفت‌وگویی با حبیب‌الله صادقی، نقاش و دبیرکل کنگره جهانی هنر مقاومت

ورود نسل سوم انقلاب به هنر مقاومت

حبیب‌الله صادقی از هنرمندان پرکار است. او همچنین در بسیاری از نهادهای هنری مدیریت کرده است؛ از موزه هنرهای معاصر تهران گرفته تا عضو پیوسته فرهنگستان هنر بودن تا دبیری چهار دوره (همه ادوار) کنگره جهانی هنر مقاومت. او همچنان کار می‌کند. برای دلش هم کار می‌کند و همان‌طور که در این گفت‌وگو می‌گوید معطل هیچ جایی نمی‌ماند. به مناسبت روز مقاومت اسلامی، با این هنرمند پرکار در عرصه هنر مقاومت گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

به گزارش بولتن نیوز، حبیب‌الله صادقی از هنرمندان پرکار است. او همچنین در بسیاری از نهادهای هنری مدیریت کرده است؛ از موزه هنرهای معاصر تهران گرفته تا عضو پیوسته فرهنگستان هنر بودن تا دبیری چهار دوره (همه ادوار) کنگره جهانی هنر مقاومت. او همچنان کار می‌کند. برای دلش هم کار می‌کند و همان‌طور که در این گفت‌وگو می‌گوید معطل هیچ جایی نمی‌ماند. به مناسبت روز مقاومت اسلامی، با این هنرمند پرکار در عرصه هنر مقاومت گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

این روزها ما در منطقه شاهد جریان مقاومت هستیم. این روزها مقاومت در قالب هنر چه ضرورتی دارد؟

معنای مقاومت فقط برای یک نسل نیست. اتفاق تلخ و عظیمی مانند شهادت شهید حججی بسیار هولناک است، اما پهلوانی و غیرتش و وحشتی را که در داعشی‌ها ایجاد کرده، ببینید. راه خدایی که این شهید پیگیری می‌کند، یک باور است. او از نسل سوم انقلاب است که وارد عرصه شده. در واقعیت عینی، مدافعان حرم یک حقیقت آرمانی را دنبال می‌کنند. آنها با امکانات حداقلی در برابر دشمن می‌ایستند و جهاد می‌کنند. مقاومت معانی بسیار دارد. به یک معنا گاهی دفاع، دفاع حزبی و تفکری است که در هنر اجتماعی دیگران در جهان می‌بینیم. در همه جای دنیا هنرمندان برای باورهایشان کار می‌کنند. به یک معنای دیگر مقاومت جنبه دفاع از آرمان‌ها را دارد و هدفش رضای خداست. مفهوم مقاومت چون ما‌به ازای مادی و اومانیستی ندارد و براساس راه خدایی است، با تعریف سایرین متفاوت است. برهمین اساس این معنا بسیار بی‌بدیل و متعالی است. امروز شاهد بروز این مقاومت هستیم. پس نشانه‌ها و شناسه‌ها و اهداف بارز این معنا را چه در نسل اول انقلاب می‌بینیم و چه در حال حاضر.

با توجه به اشاره جنابعالی به شهادت شهید حججی و ورود نسل سوم انقلاب به عرصه، چطور می‌توان نسل سوم را هم با هنر مقاومت درگیر کرد؟

اگر ما نسل اولی‌ها و مدیران فرهنگی و باورمندان به انقلاب، پاکدست و فداکار برای رضای خدا کار کنند، نسل سومی‌ها هم وارد عرصه می‌شوند. خود بچه‌های پابه‌رکاب انقلاب اگر آرمانی و کیفی و پاکیزه حرفشان را به زبان بیاورند و نه با بداخلاقی بلکه شریفانه، این نسل سوم رفتار آنها را می‌بینند. اینها با هیچ محاسبه دنیایی حرف‌ها را دنبال نمی‌کنند. همان‌طور که در دانشگاه‌ها دانشجو می‌بیند معلم باورش را موجدانه منتقل می‌کند، از او یاد می‌گیرد.

هنوز شاهدیم بعد از تقریبا 70 سال، سینمای هالیوود همچنان به جنگ جهانی توجه می‌کند. ما چطور در مخاطب‌مان این جذابیت را پدید بیاوریم که به موضوعات مرتبط با مقوله مقاومت در هر مدیایی که اثر تولید شده (چه فیلم، چه کتاب، چه عکس، چه نقاشی، چه مجسمه) توجه کند و موضوع برایش جذابیت داشته باشد؟

همان اندیشه جنگ افروزانه غرب است که 11 سپتامبر را پدید می‌آورد و فیلم‌های موحش را می‌سازد. موضوع ما جنگ نیست، بلکه دفاع از انسان و کرامت انسان و رضای خداست. شما اگر تورقی کنید می‌بینید حکمت و درایت در اندیشه امام‌حسین(ع) موج می‌زند. در اندیشه ایشان چون همه چیز برای رضای خداست، معنا این طور الهی می‌شود که آقا شب عاشورا می‌فرماید هرکس خواست برود. ایشان هیچ کاری را به زور نمی‌خواهد. تفاوت نسلی که پا به رکاب می‌آید برای دفاع از عقاید با رفتارهای قلدرمآبانه کشورهایی مثل کره شمالی یا آمریکا همین است. این‌که می‌گویم خویشتن فرما همین است. یاران حسین(ع) با عشق ماندند. معلمی کردن هم از همین عشق می‌آید. ما نیاز داریم با زیبایی و طراوت و باور آسمانی پای‌کار بیاییم. حالا اگر مدیریت نظام، زمینه را فراهم کند اینها کارشان را کنند، یک فرصت است.

چه انگیزه‌ای در این سن و سال شما را وامی‌دارد همچنان برای هنر انقلاب کار کنید؟

من حبیب صادقی در این سن به این نتیجه رسیدم که برای خودم کارگاهی درست کنم (مثل سال 55 که کار هنر اسلامی را شروع کردم) و آرمانی‌تر و باکیفیت‌تر و با دانش وسیع‌تر به ارزش‌هایم نگاه می‌کنم. حالا اگر نظام این کارها را منتشر کرد و به آن توجه نشان داد، چه بهتر! اگر هم نکرد من وظیفه تولید خودم را داشتم. وظیفه دارم معاصر و مدرن و خلاق باشم. اینها چیزهایی است که تاریخ از من می‌خواهد. من به سبب آرمان‌های خودم باید تلاش خودم را انجام دهم. نظام رسانه‌ای باید اینها را منتشر کند. من وظیفه ندارم دنبال اینها بدوم. بنابراین آرمان‌ها برای من و نسل من آنقدر همه‌جانبه و تکریم‌یافته است که اصلا فرصت چانه‌زنی نیست. نیازی هم نیست لوس‌بازی‌های روشنفکری دربیاورم و از کسی طلبکار باشم. من به خاطر آرمان‌های انقلاب و دفاع مقدس کارم را می‌کنم و اصلا نیازی ندارم که کسی تریبون من باشد. تا عمر دارم وظیفه دارم کار کنم. نمونه‌اش همین جشنواره هنر مقاومت که چهار دوره دبیری آن را بی‌هیچ چشمداشتی برعهده داشتم و کار کردم. امیدوارم محض رضای خدا باشد و خدا این عشق را در دل ما زنده نگه دارد.

چقدر متولیان فرهنگی مثل وزارت ارشاد به هنر مقاومت توجه نشان داده اند؟

وزارت ارشاد وظیفه‌ای فراگیر دارد که باید جانب همه اضلاع جریانات فرهنگی را حفظ کند، اما ما سازمان‌های متعدد فرهنگی داریم که بودجه و امکانات دارند. باید با یک رفتار خردورزانه جریان کلانی ایجاد کرد. نهادهایی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای فرهنگ عمومی باید برنامه‌ریزی کنند.

قبل از این‌که کار را گردن ارگان‌های مختلف بیندازیم، باید از خود شروع کنیم. فراموش نکنیم تا زمانی‌که حافظ نباشد، نمی‌توان پز آن دوران را داد. ما به عنوان هنرمند وظیفه معنایی داریم که باید به آن توجه کنیم. هر بار که حرفی زده شده، رسانه آوردند و انگشت اشاره را در چشم‌بخشی از جامعه فرو کردند. ضرورتی ندارد کسی را متهم کنیم. فکر می‌کنم من هنرمند یک وظیفه دارم. من سینماگر نیستم که بازیگر و امکانات وسیع داشته باشم. یک قلم می‌خواهم، چند رنگ و یک باور و غیرت. این‌که چه کسی حمایت کند یا منتشر کند، فکر نمی‌کنم از طرف من باید صورت بگیرد. این تقسیم کار باید در قسمت بالادستی مدیریت فرهنگی جامعه صورت بگیرد. یقین دارم همان احساس آرمانی که مرا متوجه کرده کارم را بی‌مزد خلق کنم، این یک قدم مثبت برای خودم است. من امروز خدا را شاکرم که این حقیقت را در دلم گذاشته که معطل هیچ جریان مدیریتی نشوم. نمی‌گویم نمی‌کنند، اما وظیفه من است کارم را انجام دهم. امیدوارم مدیریت فرهنگی هم به اینجا برسد. من می‌گویم حبیب صادقی تا اینجا آمدی، بقیه عمرت را می‌خواهی چه کنی؟ همان مرگ آگاهی که شهید آوینی می‌گفت. من اگر این فرصت را از خودم دریغ کنم و موضوغات را با مسائل بخشی قاطی کنم و رفتارهای طلبکارانه از جامعه هنر و مردم مظلوم داشته باشم، خدا به من عنایت نمی‌کند.

آخرین تابلویی که کشیدید، کدام است؟

تابلویی که همین امروز تمام کردم، تابلویی است برای جشنواره سرچشمه سرخ که شهریور برگزار می‌شود و من دبیرکل آن هستم. تابلو راجع به ترورهای منافقین در سال‌های دهه 60 است. عنوان کار «آسمانم 17 هزار ستاره دارد» است که به شهادت 17 هزار شهید در آن دوره اشاره دارد. معمولا اول، اسم تابلو را می‌گذارم و بعد کار می‌کنم. نزدیک دو ماه روی آن کار کردم. کار بزرگی است و تمام قدرت و قوتی که دشمن خارجی و داعش داخلی (منافقین) علیه بچه‌های انقلاب به‌کار بردند در آن متجلی است. به برکت تأسی از مرد نازنینی مثل شهید بهشتی کار را شروع کردم و این کار را خلق کردم. امیدوارم شهدا راضی باشند.

منبع: جام جم آنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین