به گزارش بولتن نیوز، این بازیگر پیشکسوت، اما در تلویزیون تقریبا غایب بود تا این که دو سال پیش با سریال «گاهی به پشتسر نگاه کن» به کارگردانی مازیار میری در قاب جادو دیده شد. بعد از بازی در نقش محتشم، حالا یک بار دیگر متوسلانی را در سریال «در جستوجوی آرامش» میبینیم که هر پنجشنبه و جمعه از شبکه پنج سیما به نمایش درمیآید.
درباره حضور در این سریال، بازیگری و کارگردانی با محمد متوسلانی گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
فکر میکنید دکتر عنایت به عنوان یک استاد در سریال در جستوجوی آرامش چقدر تعیینکننده است و حضورش چه کارکردی دارد؟
بهروز و فرزاد، دوستان قدیمی و شاگردان این شخصیت هستند. هر دو نفر برای عنایت احترام ویژهای قائل هستند و حالا که به مشکل خوردهاند، این استاد است که سعی میکند شکاف ایجاد شده بین این دو نفر را از بین ببرد و به ترتیبی بین آنها آشتی برقرار کند. البته زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد، فقط طرح اولیه نوشته شده بود و بعد که چند قسمت از فیلمنامه را خواندم احساس کردم باید روی بخشهای مربوط به هیات مدیره شرکت تاکید بیشتری صورت بگیرد.
هر شرکتی علاوه بر شرکایی که دارد، باید صاحب هیات مدیره باشد و هیات مدیره به یک رئیس نیاز دارد که معمولا فردی ریشسفید است و یک مدیرعامل که جوان است و اجرای طرحها و مصوبات را به عهده دارد. جزئیاتی مانند برنامهریزیهای منشی هیات مدیره، رایگیریها و رعایت قوانین مربوط به جلسات کمک میکند دور هم نشستنها و مذاکرات شرکا باورپذیر باشد وگرنه مخاطب احساس میکند شخصیتهای قصه دور هم نشستهاند و حرفهایی میزنند.
پس نقش دکتر عنایت در مقایسه به آنچه ابتدا طراحی شده، تغییرات زیادی داشته است؟
با آقای سلطانی نشستیم و با هم صحبت کردیم که تا حد امکان نقش را بپزم و بعد آن را بازی کنم. به هر حال دکتر عنایت استاد است، رشتهاش داروسازی بوده، رئیس هیات مدیره یک شرکت است و قرار نیست دکور یک استاد باشد.
در واقع سعی کردید فضا و ارتباط شخصیتها از جمله دکتر عنایت ملموس و معنادار شود!
بله. ریزهکاریها باعث از بین رفتن ابهام میشوند و مخاطب احساس میکند جنس کار روشن است. من از همان ابتدای کار از آقای سلطانی خواستم با هم درباره این موضوعات صحبت کنیم که ریزهکاریها مشخص بشود. من بازیگری نیستم که فقط بخواهم بازی کنم.
پس چه چیزی در بازیگری برایتان مهم است؟
دوست دارم اگر کاری میکنم در کارنامهام قابل دفاع باشد. بازیگری حرفهای نیست که از آن ارتزاق کنم یا قصدم این باشد که بیشتر دیده شوم. دیگر از من گذشته. برایم خود نقش مهم است و گروهی که با آنها همکاری دارم. چیزی که درباره سریال در جستوجوی آرامش برای من اهمیت دارد، این است که شکل تبلیغاتی ندارد، شعار نمیدهد، جهتگیری نمیکند و فقط قصه آدمهایی را در یک موقعیت مشخص تعریف میکند. آدمهای این سریال شخصیت مشخصی دارند. مسائل آنها حتیالامکان ملموس طراحی شده، موضوعات اجتماعی در آن مطرح شده و در بطن قصه یک مسأله ارزشی اخلاقی را طرح میکند. با تهیهکننده و کارگردان نشستهایی داشتیم و راجع به نقش دکتر عنایت صحبت کردیم، درباره پیشینه آشنایی و ارتباط او با دکتر بهروز و دکتر فرزاد و سوابق خانوادگیاش. از آقای سلطانی دو سریال دیدهام، «پس از باران» و «ستایش» که البته قرار بود در ستایش هم بازی کنم، اما نشد و این بار فرصتی فراهم آمد تا با هم همکاری کنیم و در کنار بازیگرانی حضور داشته باشم که از خوبهای کشورمان هستند.
قصد ندارید مانند گذشته کارگردانی کنید؟
چرا، اما منتظر هستم فرصت مناسب پیش بیاید. اعصاب من دیگر مثل دوره جوانی نیست که خیلی چیزها را تحمل کنم. در جوانی، هم اعصاب آدم قویتر است و هم آیندهای در پیش رویش وجود دارد که به خودش میگوید اگر اشتباهی شد، حتما جبرانش میکنم، اما دیگر در سنی نیستم که اگر کار خراب شد، بعدا جبرانش کنم. این دقت و وسواس باعث میشود به اعصاب من فشار بیاید. آدم باید توانایی خودش را ببیند و بعد اقدام به کاری کند.
بازیگری برای شما استرس ایجاد نمیکند؟
نه به اندازه کارگردانی. همه چیز بر دوش کارگردان است و در نهایت امضای او پای کار میآید. باید حواسش به همه چیز باشد؛ صدا، نور، طراحی صحنه، گریم، بازیگری، موسیقی و تکتک جزئیات صحنه و کار. بازیگری تا این حد مسئولیت ایجاد نمیکند.
نکته این است برای بازیگرانی در سن شما معمولا نقشهای محدودی نوشته میشود.
خب، یکی از دلایل کمکاری من همین است. البته همیشه سعی کردهام اگر نقشی موفق از آب درآمده، نقش دیگری شبیه آن قبول نکنم. مثلا نقشم «در شب روباه» کمی به نقشی که در «دل و دشنه» بازی کرده بودم، شباهت داشت، اما سعی کردم به نوعی بازی کنم که متفاوت بشود. در سریال گاهی به پشت سر نگاه کن، یک شخصیت منفی را بازی کردم. در فیلم «گناهکاران» یک شخصیت خاکستری بودم و اینجا هم یک نقش مثبت دارم؛ یک استاد ریش سفید، آرام، پخته و خیرخواه.
نقش یک ریش سفید خیرخواه میتواند خطرناک باشد. چون ممکن است بعد از آن همیشه برای چنین نقشی دعوت به کار شوید!
خوشبختانه برای من کمیت اصلا مهم نیست؛ چون نه احتیاج مالی دارم و نه نیاز به شهرت. الان جذابیت بازی در یک نقش برای من این است که روی آن فکر کنم، با نقش کلنجار بروم و آن را به شکل دیگری ارائه کنم. خیلی وقتها پیش آمده یک نقش پیشنهاد دادهاند و با خودم فکر کردهام چرا به سراغ من آمدهاند؟! هر کسی میتواند آن را بازی کند! دوست دارم نقش خصوصیتی داشته باشد که بتوان با آن تجربهای تازه کسب کرد.
شما علاوه بر بازیگری در نویسندگی و کارگردانی هم تجربه دارید. هنوز هم به کسب تجربه فکر میکنید؟
سعی میکنم چیزهایی به نقش اضافه کنم که جذابتر شود. اولین بار در فیلم دل و دشنه این اتفاق افتاد. مدتها بود نقشهای مثبت و جوان اول را بازی کرده بودم. وقتی دل و دشنه به من پیشنهاد شد، باید نقش رئیس باند را بازی میکردم. با مسعود جعفری جوزانی صحبت کردم و گفتم آن را به شکل متفاوتی دربیاوریم؛ طوری که شبیه همه رئیس باندها نباشد که مدام دستور میدهند و آدم میکشند. جوزانی هم قبول کرد و نتیجه بسیار متفاوت شد. در این سریال هم تلاشم را کردم و در آینده هم سعی میکنم از تجربههایم در نویسندگی و کارگردانی برای بهتر شدن نقشها استفاده کنم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com