به گزارش بولتن نیوز، یکی از نمایش هایی که در دوازدهمین جشنواره تئاتر رضوی امسال به صحنه آمد،نمایش «زندگی شاید همین حالا » با گروه تئاتر مشهد بود.
یکی از بازیگران این نمایش پرستش سلطانی است که وی در سال های گذشته نیز در جشنواره تئاتر رضوی و همینطور در جشنواره فجر حضور پیدا کرده بود. درباره فعالیت تئاتری وی با او به گفت وگو نشستیم:
*خانم سلطانی لطفا خودتان را معرفی بفرمایید و بگویید از چه زمانی کار تئاتر را آغاز کردید؟
من پرستش سلطانی هستم از سال 81 وارد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در رشته ادبیات شدم اما به خاطر علاقه به تئاتر از کلاسهای دانشگاه دوری میکردم.
سال 83 اولین بازیگری زن را در جشنواره تئاتر دانشجویی داشتم، بعد نزدیک به ده تا پانزده بار در نمایشنامه خوانی مشهد شرکت کردم و سپس وارد صحنه شدم . از همان سال ها روی صحنه حضور یافتم با افرادی همچون سروش طاهری، مهدی ضیا و ... کار کردم.
*چندمین بار است که در جشنواره تئاتر رضوی حضور دارید؟
من علاوه بر امسال، سال گذشته نیز با نمایش «بازگشت در چهارشنبه آخر سال» در نقش آسیه به جشنواره آمدم. امسال هم در مشهد آقای اشکذری به من پیشنهاد کار دادند و متن را برایم فرستادند و حتی همین متن هم به اسم «رضا» رتبه نخست جشنواره را کسب کرده بود که البته اسمش الان تغییر کرد.
آقای اشکذری یک شیوهای در کارگردانی دارند که برایشان اجرای تصویرسازی قبل از کار مهم است و سعی میکنند تمام عوامل کارشان از بازیگران تا طراحی و موسیقی و صحنه برجسته باشند و خلاصه ایشان درجه یکهای مشهد را جمع کرده اند.
*نظرتان درباره کلیت جشنواره امسال چیست؟
خوشبختانه شرایط جشنواره خوب است ولی من خودم اجراهای سال گذشته را به لحاظ کیفی بهتر میدانم سال گذشته چند کار قوی وجود داشت و بازیها یکدست بود. برخی کارهای امسال اصلا به دلم نمینشیند و فکر میکنم ارج و قرب هنر به قدری است که باید درخور جشنواره رضوی کارها ارائه شود.
برخی کارها مختص اجرای عموم و برخی جشنواره هستند هر کاری باید در آن سطح ارائه شود.
من با توجه به احترامی که برای همه عوامل جشنواره قائل هستم اما سطح توقعم این بود که امسال جشنواره به لحاظ کاری بالاتر باشد وگرنه از لحاظ اسکان و امکانات خیلی خوب است. بنابراین به لحاظ کیفی به نظرم باید کارها بهتر می شد و البته باز هم این سلیقه من است.
*درباره نمایش خودتان توضیح دهید به چه چیز می پردازد؟
نمایش ما هم سه سبک زندگی را میگوید کسانی که اصلا اعتقادی به معنویات ندارند زن و شوهر جوانی که شروع به نذر برای بچه دار شدن میکنند جالبی این متن این بود که یک علامت سوال در پایان کار برای مخاطب ایجاد میکرد که حق با زن یا مرد است؟ در همه اپیزودها این امر وجود دارد، اپیزود دوم هم که کار ما بود بچه به دنیا آمده و مرد عصبی است 5 سال است که هر سال زمان تولد بچه با هم جدال دارند.
ما همیشه در بیشتر کارها نمایش را از یک سبک کلاسیک به مدرن میرسانیم اما این کار روش جدیدی بود که صورت گرفت و از مدرن به کلاسیک رسید و جالبی کار همین تعلیق در آن است به صورتی که مخاطب نمیداند حق را به چه کسی بدهد همذات پنداری میکند که اگر جای این مرد یا زن، مادر یا پدر بودیم چه کار میکردیم.
*شرایط کار تئاتر در مشهد چگونه است؟
اگر جنسیت را کنار بگذاریم هر چند ما در جامعه مرد سالار زندگی میکنیم ، متأسفانه در این جامعه بحث زن و آموزش به زنان قدری سطحش پایینتر است زنانی که در مشهد کار میکنند به معنای واقعی شجاع، پرکار، قوی هستند خیلیها مادر ،کارمند یا دانشجو هستند اما باز هم کار میکنند.
تحلیل نقش به نظر من خیلی مهم است خوشبختانه چه کار پارسال و چه کار امسال من با کسانی که کار کردم همه سعی میکردند تحلیل نقش را برسانند مثلا من یک بازیگر تکنیکی هستم یا غریزی، چطور باید با من کار کرد تکنیکی یا حسی؟ اینها همه وجود داشت.
مشهد به لحاظ امکانات تئاتری خوب است همه جا بالاخره نقاط ضعف و قوت دارد مشهد هم شامل این قاعده است حتی در تهران هم این شرایط وجود دارد اما با همین شرایط به نظر من پیش رفتن ملاک است .
تماشاگر تئاتری باید بداند که تئاتر ارج و قرب دارد و هر چه درباره این امر زحمت کشیده میشود باید عشق را در کار به تماشاگر عرضه کرد بالاخره شرایط خوب و بد همه جا هست و البته پیشرفتهای خوبی مشهد کرده و نویسندگان خوبی پرورش داده است امیدوارم رنج حضور این افراد بیشتر شود.
چون ما احتیاج به این داریم که تئاتر باید پیشرفت کند و هنر جادویی است و اگر من بخواهم مثالی بزنم به نظرم تئاتر مثل یک گرداب میماند که ما دوست داریم درآن غرق شویم و من دلم میخواهد در آن دست و پا بزنم و حال این توصیف من درباره تئاتر است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com