به گزارش بولتن نیوز، نخستین حکم صادره مربوط به مردی است که به دلیل تشابه اسمی، دوست صمیمی خود را مزاحم همسرش تلقی کرد و با ضربه چاقو کشت. او در شعبه یازدهم دادگاه در برابر درخواست قصاص اولیای دم گفت: «دو سال پس از ازدواج با راحله متوجه مزاحمتهای مردی غریبه شدم.
یک روز، تلفن همراه راحله را برداشتم و پیامکهایش را چک کردم. نام مرد غریبه کامران بود. اسم دوست صمیمی من هم کامران بود. فکر کردم همه چیز زیر سر اوست، برای همین شب حادثه با هم قرار گذاشتیم و من با چاقو کامران را کشتم. او میگفت هیچ مزاحمتی برای همسرم نداشته و اشتباه میکنم، اما من باور نکردم. پس از قتل، راحله تائید کرد مرد مزاحم فرد دیگری بوده و من اسیر تشابه اسمی شدهام.» این متهم پس از پایان دادگاه به قصاص محکوم شد.
دومین حکم، سرنوشت تبهکاری را روشن کرده است که با جا زدن خود به عنوان دکتر داروساز، با دستکم دو زن ارتباط برقرار کرده و یکی از آنها را کشته است. او در شعبه هشتم دادگاه پای میز محاکمه ایستاد و پس از اعلام رضایت اولیای دم گفت: «من نسخهپیچ داروخانهای در شمال شهر تهران بودم. مقتول از مشتریهای ما بود و چند بار همدیگر را دیده بودیم. من خودم را دکتر داروساز معرفی کردم و کمکم با هم دوست شدیم. پس از مدتی 300 هزار تومان از او قرض گرفتم، اما برای پرداختش به مشکل خوردم. روز حادثه، قصد داشت طلبش را از من بگیرد، اما با هم درگیر شدیم و من با ضربههای چاقو او را کشتم. پدر مقتول در ازای دریافت 50 میلیون تومان رضایت داده و مادرش هم بیقید و شرط مرا بخشیده است.» این داروساز قلابی که ضرب و جرح شدید زنی دیگر را نیز در پرونده دارد، پس از پایان محاکمه به جرم اخلال در نظم عمومی جامعه با ارتکاب قتل عمد به 15 سال حبس و 80ضربه شلاق محکوم شد.
سومین حکم نیز مربوط به یک فقره آدمربایی است که طراح اصلی آن دو ماه پیش به دلیل بیماری سرطان فوت کرده است. او با همدستی سه پسر جوان، خود را مامور جا زد و مردی غریبه را ربود تا با جاسازی اسلحه و فشنگ در کیفش و خوراندن مشروب، او را مجرم نشان دهد. هدف این مرد، جلب توجه همسر مرد غریبه بود. او اکنون فوت کرده اما سه همدست او در جریان محاکمه در شعبه هشتم، جزئیات ماجرا را فاش کردند. هرسه آنها از خصومت شخصی سرکرده خود با شاکی و نقشه آدمربایی اظهار بیاطلاعی کردند و یکی از آنها گفت: «رحیم (سرکرده) گفته بود قرار است مردی را دستگیر کنیم که مقادیری مواد منفجره همراه دارد. او اصلا درباره ماجرای خصومت شخصیاش حرفی نزده بود. روز حادثه، با خودرو مقابل مدرسه دختر شاکی رفتیم و در پوشش مامور دستگیرش کردیم. وقتی به اطراف تهران رسیدیم، رحیم گفت توقف کنیم.
او روی شکم شاکی نشست و به زور در دهانش مشروب ریخت. سپس شاکی را تحویل پلیس داد تا برایش پاپوش درست کند.» در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند و هرسه متهم را به حبس و شلاق محکوم کردند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com