گروه فرهنگ و هنر: امروز نهمین سالگرد درگذشت مردی است که سه بار مهمترین جایزه بازیگری در ایران را به خانه برده است.
به گزارش بولتن نیوز، خسرو شکیبایی در بیست و هشتمین روز تیرماه سال 1387، رخت تن را واگذاشت و سفر ابدیاش را آغاز کرد. او در عمر 64 ساله خود در 49 فیلم سینمایی نقشآفرینی کرد و در دورهای حضورش در فیلمها، به تضمینی برای فروش فیلم بدل شده بود.
روایتهای جذابی از تولید خسرو شکیبایی، مردی که در خانواده محمود بود و در هنر خسرو خوانده میشد. میگفتند پدر وی همسر دیگری داشته است و مادر وی پس از دعا به درگاه خدا برای داشتن فرزندی سالم اما حتی سیاه، خسرو شکیبایی را از خداوند گرفته است.
شکیبایی فراز و نشیبهای فراوانی را در عمر هنری خود پشت سر گذاشت. دوبله، تئاتر و البته سینما. نقطه درخشش شکیبایی در سینمای ایران، وقتی بود که در نقش حمید هامون، مقابل دوربین داریوش مهرجویی رفت. این فیلم که حتی در کارنامه هنری داریوش مهرجویی نیز فیلمی درخشان و خاص محسوب میشود، با اقبال بسیار مخاطبان و منتقدان و داوران جشنواره و ... روبرو شد و توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در دستان خسرو شکیبایی قرار دهد.
شکیبایی به سنت مألوف ستارهها تمایل چندانی به مصاحبه نداشت و میگفت: مصاحبه کردن مانند راه رفتن روی لبه تیغ است، میترسم پایم ببرد و پایین بیفتم. ازاینرو مصاحبههای اندکی از وی وجود دارد. او مرد صحنه بود و ترجیح میداد روی سن تئاتر یا مقابل دوربینهای تلویزیونی حرفهایش را بزند.
او در عمر هنری خود توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلمهامون، بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم کیمیا و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم سالاد فصل را از آن خود کند. همچنین دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم اتوبوس شب نیز به وی تعلق گرفت.
از سینما تا تلویزیون
خودش درباره حضورش در تلویزیون روایتهایی دارد. در مصاحبهای گفته بود: "بعضیها به من میگویند به تلویزیون نرو یا کار در تلویزیون افت دارد. من میگویم مگر چند سال دیگر قرار است در سینما بازی کنم. ضمن اینکه به نظرم کار در تلویزیون تا حدودی مشکلتر است. شما باید جوری بازی کنی که تعدادی آدم که سرشان به کار و روزمرگیهای خانوادگی گرم است متوجه شوند و با کار ارتباط وگرنه طبیعی است که هر تماشاگری بلیت میخرد و به سینما میرود برای تماشای فیلم؛ اما در تلویزیون ممکن است با بازی خوب و درستتان اعضای یک خانواده را دعوت کنید به تماشا دریک زمان مشخص. من با اعتماد کامل در تلویزیون بازی میکنم و در هر کاری که بازی میکنم این امیدواری وجود دارد که کار خوبی از آب دربیاید."
او در پربینندهترین سریالهای دهه هفتاد نیز نقش ایفا کرد. سریال خانه سبز که چند ماهی قبل از شبکه جهانی آی فیلم بازپخش شد، نقطه درخشان حضور وی در قامت یک بازیگر بود. سریالی خانوادگی به دستمایههای طنز که سبب شد بینندگان فراوانی برای دنبال کردن آن چهارشنبهها پای تلویزیون بنشینند و داستان رضا و فرید و عمه و علی و ... را دنبال کنند. پیشازاین نیز روزی – روزگاری جای خود را در خانههای ایرانی باز کرده بود.
شکیبایی در کارنامه هنری خود، کار با برجستهترین کارگردانان نسل خود را در کارنامه داشت. داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی. بااینکه تا آخرین روزهای حیات پرکار بود اما در جایی از سینما گله کرده و گفته بود: چند سال پیش در جزیره کیش مشایخی را دیدم خیلی گلهمند بود و میگفت: سینما دیگر متعلق به جوانهاست. آن زمان به این حرف اعتقادی نداشتم اما حالا یواشیواش دارم میفهمم که حرف درستی زده بود. انگار ما به سن و سالی رسیدیم که دیگر قصه نداریم. برخلاف بازیگران خارجی که تا وقتی توان دارند نقشهای مختلف به آنها پیشنهاد میشود و بازی میکنند. جک نیکلسون از جوانی تا حالا مطرح است. هنوز هم برایش نقش محوری مینویسند و هنوز هم از عهده نقشهایش برمیآید.
این هنرمند که سالها از بیماری دیابت رنج میبرد، در بیست و هشتمین روز از تیرماه، با صدای خشدار خود، واژه خداحافظی را زمزمه کرد و دیار فانی را ترک گفت. در آخرین مصاحبهاش از آرزویش برای بازگشت به صحنه تئاتر سخن گفت، اتفاقی که هر گز نیفتاد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com