سازندگان «پرستاران» با انتخاب هوشمندانه محیط اورژانس یک بیمارستان به عنوان لوکیشن اصلی رخداد های سریال، می توانستند به موقعیت های بکری برسند زیرا چنین فضایی، این ظرفیت را دارد که قصه های پرتعداد و جذابی را پرورش دهد و بیننده را با موقعیت هایی تازه مواجه کند که انتظارش را ندارد.
گروه سینما و تلویزیون: آغاز پخش فصل اول مجموعه تلویزیونی «پرستاران» در بهمن سال گذشته، نمایش یک سریال قوی از رسانه ملی را نوید می داد. با این حال، «پرستاران» خیلی زود بینندگانش را ناامید کرد و تا پایان فصل نخست نیز تلاشی برای رفع کاستی ها نکرد. با شروع پخش فصل دوم، پیش بینی می شد که با تجربه ای که سازندگان از فصل اول داشته اند، نقاط ضعف فصل اول برطرف شود ولی فصل جدید نیز از همان الگوی قبلی پیروی می کند و چالشی جدی برای راضی نگه داشتن مخاطب خواهد داشت. به بهانه پخش فصل دوم مجموعه تلویزیونی «پرستاران»، به مرور مهم ترین نکاتی پرداخته ایم که اجازه نداده اند این ایده خوب به یک سریال خوب، تبدیل شود.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از روزنامه خراسان، آغاز پخش فصل اول مجموعه تلویزیونی «پرستاران» در بهمن سال گذشته، نمایش یک سریال قوی از رسانه ملی را نوید می داد. با این حال، «پرستاران» خیلی زود بینندگانش را ناامید کرد و تا پایان فصل نخست نیز تلاشی برای رفع کاستی ها نکرد. با شروع پخش فصل دوم، پیش بینی می شد که با تجربه ای که سازندگان از فصل اول داشته اند، نقاط ضعف فصل اول برطرف شود ولی فصل جدید نیز از همان الگوی قبلی پیروی می کند و چالشی جدی برای راضی نگه داشتن مخاطب خواهد داشت. به بهانه پخش فصل دوم مجموعه تلویزیونی «پرستاران»، به مرور مهم ترین نکاتی پرداخته ایم که اجازه نداده اند این ایده خوب به یک سریال خوب، تبدیل شود.
1- فضای بیش از حد عاطفی اورژانس
سازندگان «پرستاران» با انتخاب هوشمندانه محیط اورژانس یک بیمارستان به عنوان لوکیشن اصلی رخداد های سریال، می توانستند به موقعیت های بکری برسند زیرا چنین فضایی، این ظرفیت را دارد که قصه های پرتعداد و جذابی را پرورش دهد و بیننده را با موقعیت هایی تازه مواجه کند که انتظارش را ندارد. این ایده خوب و جذاب، اما با اجرای ضعیف قصه همراه شده و ظرفیت موجود در طرح اولیه داستان، تا حد زیادی از بین رفته است؛ ظرفیتی که اگر از آن درست استفاده می شد، می توانست بخش عمده ای از مخاطبان را پای تلویزیون میخکوب کند.
داستان های مجموعه «پرستاران» اغلب از جذابیت کافی برخوردار نیستند و گره های مناسبی در قصه ها در نظر گرفته نشده؛ به طوری که داستان بالقوه پرتنش و متنوع اورژانس بیمارستان، به ترکیبی از ماجرا های عاطفی و عاشقانه تکراری با آگهی های تبلیغاتی و شعاری تبدیل می شود. به نظر می رسد نویسندگان پرستاران، به جای استفاده مناسب از طرح کم نقص اولیه داستان و تمرکز بر گره افکنی های جذاب قابل طرح در چنین فضایی، لوکیشن اورژانس بیمارستان را به صحنه شکل گیری روابط عاطفی و انتخاب همسر آینده دانشجویان پرستاری تبدیل کرده اند؛ دانشجویانی که اتفاقاً بازی هایشان از بازی های سوپروایزر ها (عاطفه رضوی و فاطمه گودرزی) ضعیف تر است.
2- بمباران مخاطب با اطلاعات پزشکی
طبیعی است که سازندگان مجموعه ای نمایشی با محور مسائل و دغدغه های شغلی پرستاران، حتما باید از مشاوره متخصصان این حوزه بهره مند شوند تا از وقوع اشتباهات تخصصی پزشکی جلوگیری شود. همچنین با مشورت های تخصصی، گاهی می توان به گره های داستانی جدیدی هم رسید. با این حال به نظر می رسد استفاده سازندگان «پرستاران» از توصیه های مشاوران پزشکی، تنها به کاربرد فراوان اصطلاحات تخصصی محدود شده، تا بیننده متقاعد شود که سریال کاملاً آگاهانه ساخته شده است. به عنوان مثال حدود هفت دقیقه از قسمت های اول و دوم فصل جدید «پرستاران» به بیان افراطی و مسلسل وار مجموعه ای از اطلاعات پزشکی اختصاص یافته که نه تنها بیننده عام، درک درستی از آن همه عبارت تخصصی اغلب انگلیسی ندارد، بلکه استفاده از آن ها عملاً هیچ کمکی به پیش برد قصه یا شخصیت پردازی هم نمی کند و تنها مخاطب را درباره سطح بالای دانش و اطلاعات پزشکی سازندگان، تحت تأثیر قرار می دهد. این روند تقریباً تا پایان سریال حفظ می شود و بیننده مجبور است مثلاً هنگام ورود بیمار به اورژانس، در جریان تمامی شاخص های سلامت او قرار گیرد؛ روندی که غیرضروری به نظر می رسد.
3- پرستاران فانتزی
به طور کلی بازی در نقش شخصیت هایی که در موقعیت های حساس و چالش برانگیز قرار دارند، دشوار است. پرستاران هم از اقشاری هستند که همواره در چنین موقعیت هایی قرار دارند و بازیگر نقش یک پرستار باید بتواند همزمان هم نگرانی های آن شخصیت را به نمایش بگذارد و هم از این موضوع غافل نشود که کاراکتر پرستار با این موقعیت ها خو گرفته و به واسطه تجربه اش، بیش از حد کنترلش را از دست نمی دهد. با این حال مثلاً در بخش هایی از مجموعه «پرستاران»، با بحرانی شدن شرایط جسمانی یک بیمار، پرستاران نیز درست مانند مردم عادی مضطرب می شوند و حتی در کمال تعجب می بینیم که پس از انجام عملیات احیا، پرستاران نفس نفس زنان، عرق از پیشانی شان پاک می کنند و به یکدیگر تبریک می گویند!
همین بازیگرانی که چندان با الزامات نقش های پرستاری آشنا نیستند، در بخش هایی از این اثر، مجبورند به بیان دیالوگ های شعاری درباره تعهد شغلی و ارزش نجات جان انسان ها و دیگر مسائل اخلاقی هم بپردازند و به جای نشان دادن شخصیت وعملکرد یک پرستار واقعی، نقش موعظه گری را برای مخاطب ایفا کنند. از سوی دیگر، «پرستاران» نسبت به بسیاری از موضوعات قابل طرح در فضای اورژانس یک بیمارستان، از جمله بی حوصلگی های برخی پرستاران، دغدغه های معیشتی و مالی آن ها، مشکلات مالی بیماران در هنگام پذیرش یا تسویه حساب، نبود امکان پذیرش برخی بیماران به دلایلی مانند تکمیل شدن ظرفیت و... کاملاً بی تفاوت و ساکت می مانند. بنابراین حال وهوای سریال از مجموعه ای رئال که در فضای پرتنش اورژانس یک بیمارستان می گذرد، به سمت فانتزی عاشقانه و بدون دغدغه های اجتماعی گرایش می یابد.
4-قصه کم و زمان زیاد
هنگامی که سازندگان مجموعه تلویزیونی، نام «پرستاران» را برای اثر برمی گزینند و در تیزر سریال، لوکیشن بیمارستان را به عنوان فضای طرح داستان معرفی می کنند، بالطبع، مخاطب انتظار دارد که با مجموعه ای با محوریت موضوعات بیماران و دغدغه های شغلی پرستاران و پزشکان مواجه شود. «پرستاران»، اما کاملاً از این تصور دور می شود و در موارد فراوانی موضوعاتی طرح می کند که کمتر با قصه بیمارستان مرتبط است. بنابراین این شائبه مطرح می شود که شاید غرض از نمایش سکانس های بیمارستان، صرفاً پر کردن آنتن بوده است.
فارغ از این که چنین شائبه ای چقدر ممکن است صحیح باشد، به عنوان نمونه، همراه یکی از بیماران که از بیماری همسرش مطلع شده و قصد دارد به خانه برود تا با اعضای خانواده اش در این باره صحبت کند، پس از بیرون آمدن از اتاق پزشک معالج، توسط دوربین تا حیاط بیمارستان همراهی می شود و پس از باز کردن در خانه نیز دوربین منتظر اوست تا او را از در ورودی با گام هایی آرام و خسته تا رسیدن به مبل راحتی همراهی کند. پخش این تصاویر، حدود 2 دقیقه و 30 ثانیه زمان می برد. برخی سکانس های غیرضروری و غیرمرتبط با داستان هم که در این مجموعه به چشم می خورد، ما را به این نتیجه می رساند که انگار با یک درام اجتماعی و عاشقانه مواجهیم که برحسب اتفاق، برخی از شخصیت هایش به شغل پرستاری مشغول اند. شاید اگر تعداد قسمت ها و مدت زمان هر اپیزود این مجموعه کمی کوتاه تر بود و در عوض شاهد مجموعه ای منسجم، قصه گو، واقع گرایانه و با ریتمی جذاب تر بودیم، مخاطب بیشتری با آن ارتباط برقرار می کرد.