بزرگترين جشنوارههاي سينمايي از 14 تيرماه سال 95 تا امروز بارها براي او تمامقد ايستاده و بزرگترين منتقدان و سينماگران جهان كلاه از سر برداشتهاند. حالا نام عباس كيارستمي يك سال آزگار است كه به جشنوارههاي سينمايي داخلي زينت ميدهد؛ نامي كه زمان حضور او كمتر از حالا به زبان سينمادوستان ميآمد.
به گزارش بولتن نیوز، «قصور پزشكي» همچنان نتيجه يك سال
بررسي پرونده عباس كيارستمي است؛ فيلمسازي كه بهار سال 95 آخرين روزهاي
عمرش را در ايران سپري كرد و در نهايت براي ادامه درمان به فرانسه رفت. سفر
به فرانسه اما تنها سفر بيبازگشت كيارستمي بود.
بزرگترين جشنوارههاي
سينمايي از 14 تيرماه سال 95 تا امروز بارها براي او تمامقد ايستاده و
بزرگترين منتقدان و سينماگران جهان كلاه از سر برداشتهاند. حالا نام عباس
كيارستمي يك سال آزگار است كه به جشنوارههاي سينمايي داخلي زينت ميدهد؛
نامي كه زمان حضور او كمتر از حالا به زبان سينمادوستان ميآمد.
در آستانه نخستين سالگرد درگذشت اين نقاش سينما، خانه هنرمندان پيشدستي كرد
و با برگزاري مراسمي ياد و نام كيارستمي را زنده كرد. در اين مراسم
گفتوگوي سيفالله صمديان با ژيل ژاكوب مدير جشنواره فيلم كن، درباره آثار و
افكار كيارستمي، به نمايش درآمد. در ادامه هم برخي هنرمندان حاضر در سالن
از خالق «باد ما را خواهد برد» گفتند.
خياباني به نام كيارستمي
حبيب رضايي، بازيگر سينما يكي از حاضران بود كه پيشنهاد قابل توجهي داد:
«جا دارد كه يكي از خيابانهاي تهران به نام آقاي كيارستمي باشد تا براي
لحظاتي هم كه شده در اين خيابان سادهتر و صادقانهتر ببينيم.»
او خود را
يكي از مخاطبان كيارستمي معرفي كرد، مخاطبي كه شانس اين را داشته در
معاشرتهاي شخصي اين فيلمساز را ملاقات كند: «هر بار كه ايشان را ملاقات
كردم بر ميزان حيرتم افزوده شد. در اينجا ميخواهم عبارتي را از دوست ديرين
آقاي كيارستمي، آيدين آغداشلو، وام بگيرم چراكه اين جمله جان كلام است در
مورد عباس كيارستمي. آغداشلو ميگفت: كيارستمي پرواي سادگي داشت.
اين جمله
در مورد عباس كيارستمي كاملا صدق ميكند. پروا داشتن هميشه با تلاطم همراه و
سادگي هميشه با يك سكون و آرامش توام است. در كنار هم قرار گرفتن اين دو،
نياز به طي طريق دارد و ايشان از يك پشتوانه عظيم فرهنگي برخوردار بوده
است.» رضايي صحبتهاي خود را با نقلقولي از كيارستمي پايان داد: «آقاي
كيارستمي هميشه ميگفتند هميشه دنبال هوش بگرديد اما هوش اكتشافي نيست بلكه
بايد كشفش كرد. اين هوش وقتي در كنار شخصيت بزرگ قرار بگيرد ميتواند
بيرقي بسازد به نام عباس كيارستمي كه تا ابد ميتوانيم از سايهاش استفاده
كنيم.»
كانون پرورش فكري، مكان امن فيلمسازان
محمدرضا اصلاني ديگر سخنران مراسم بود كه اساس صحبتهاي خود را بر مديريت
كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، همان جايي كه راه رسيدن كيارستمي را
به دنياي فيلمسازي آسانتر كرد، گذاشت.
به گفته او قبل از تشكيل كانون، موسسه فرانكلين به سرپرستي همايون
صنعتيزاده فعاليتهايي در زمينه كتاب كودكان و تصويرگري براي كودكان انجام
داده بود. اين مهم ادامه داشت تا تاسيس كانون پرورشي و در اين زمان مجموعه
فرانكلين در كانون ادغام شد و فيروز شيروانلو با راهاندازي انتشارات ادبي
كانون يك مديريت فرهنگي كارآمد را فراهم آورد. كانون در آن روزها مسير را
براي بروز استعدادهاي زيادي هموار كرد. جريان كانون كه يك جريان خلاق در
زمينه آثار تبليغاتي بود، در مقابل كارهاي تبليغاتي بازاري قرار گرفت.
در ادامه مرور روند مديريت كانون پرورش فكري، اصلاني به دوران بعد از
انقلاب رسيد: «ما انتظار داشتيم با آن افراطي كاريهاي ايدئولوژي كه در آن
زمان وجود داشت مديريت كانون فرو بريزد اما شگفت اينكه آقاي زرين با
سعهصدر در مقابل تندروييها ايستاد و آن جمع سابق را نگاه داشت. در آن
سينماي ايدئولوژيك بعد از انقلاب؛ كانون سنگر يك سينماي سالم شد و اين تا
دو دهه ادامه پيدا كرد.»
اين پژوهشگر و مستندساز همچنين به اهميت مديريت فرهنگي اشاره كرد، مديريتي
كه به قول او هروقت كارآمد بوده سبب شكوفايي فرهنگ شده و هرگاه به دست
جاهلان افتاده از حيث فرهنگي سقوط كرده است.
در بخش ديگري از اين مراسم، جابر قاسمعلي، فيلمنامهنويس، كيارستمي را به
لحاظ رندي «حافظ» سينماي ايران دانست. اما لابهلاي اين تعاريف و توصيفهاي
دقيق و رمانتيك از سينما و شخصيت كيارستمي، بلاتكليفي پرونده پزشكي اين
فيلمساز، همچنان خاطر دوستداران و خانواده او را مكدر نگه داشته است. اين
مساله يكي از موضوعات مطرح شده در نشست خبري ديروز احمد شجاعي، رييس سازمان
پزشكي قانوني با خبرنگاران بود.
او عنوان كرد در پرونده كيارستمي جسد به
پزشكي قانوني ارجاع نشد و فقط پرونده اين هنرمند در اختيار پزشكي قانوني
قرار گرفته است. كامران سلطاني، رييس كميسيون پزشكي قانوني نيز اين نكته را
يادآور شد كه پيش از شكايت خانواده كيارستمي، جلسات متعددي تشكيل و قصور
تشخيص داده شد. اما بعدها و با شكايت اولياي دم، دادسرا پرونده را به پزشكي
قانوني ارجاع داد و اين سازمان بر اساس داشتههاي مورد بررسي، پاسخ را به
دادسرا ارايه كرد. حالا كه يك سال از نبود كيارستمي ميگذرد، بد نيست همه
آنهايي كه سال گذشته در اين روزها توان كنار آمدن با غم از دست دادن او را
نداشتند، كلاهشان را قاضي كنند و ببينند در روزهايي كه گذشت چقدر براي
شناخت دنياي كيارستمي تلاش كردند. دنيايي كه به عقيده او جاي شدن بود و هر
چه اراده ميكرد در آن اتفاق ميافتاد.