گروه سیاسی: سید محسن عبداللهی در یادداشت پیش رو که پیرامون جذب نیروی کار جدید در دولت نگاشته شده، معتقد است: این تصمیم در پی پیر شدن بدنه ادارات و رسیدن به سن بازنشستگی کارمندان فعلی اتخاذ شده است تا بتوانند بدون ایجاد خلل در روند کارها، نیروهایی جدید و متناسب با علم روز را جذب نمایند؛ اما در این میان سوالاتی چند ذهن را به خود مشغول کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:
به تازگی دولت در تصمیمی جدید، قصد دارد اقدام به جذب ۲۰۰۰ نفر نیروی جدید بکند. این تصمیم در پی پیر شدن بدنه ادارات و رسیدن به سن بازنشستگی کارمندان فعلی اتخاذ شده است تا بتوانند بدون ایجاد خلل در روند کارها، نیروهایی جدید و متناسب با علم روز را جذب نمایند؛ اما در این میان سوالاتی چند ذهن را به خود مشغول کرده است. سوالاتی که از سوابق سایر دولت ها در استخدام هایشان به ذهن متبادر می شود و ناخودآگاه باعث می شود که به جذب نیروهای جدید، با بدبینی نگاه شود.
شاید سوالی به ذهن بیاید که چرا بدبینی؟! جوابش مشخص است. تغییرات اتوبوسی سابق در تمام دولت ها باعث آن می شود. تغییراتی که از دربان تا بالاترین نیروهای یک سازمان را شامل می شود و نیروهایی همفکر با خود را در آن مسئولیت ها به کار می گمارند. اماخطرناک تر از این امر، همین جذب نیروهای جدید با دخالت تفکرات حزبی است. دولت ناگهان پس از انتخابات تصمیم می گیرد ۲۰۰۰ نیروی جدید جذب نماید. این گونه به نظر می رسد که انگار دولت به دنبال دادن هدیه به طرفداران خود است.
یعنی در واقع جایزه ای در مقابل عملکرد افرادی که در ستادهای انتخاباتی حسن روحانی فعال بودند و پس از پیروزی سهمشان از پیروزی را دریافت خواهند کرد.
این اتفاق بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی نکات مثبتی دارد مثل به روز شدن نیروها. نیروهای جوان و تحصیل کرده و متخصص وارد جریان کار و ادارات می شوند تا بتوانند تحرک و پویایی را به سیستم اداری کشور تزریق کنند. هم چنین به همین اندازه از آمار بیکاران نیز کم خواهد شد؛ اما مسأله اینجاست که این نیروهای کار جدید چرا بلافاصله پس از انتخابات جذب می شوند؟! کادرسازی در دستگاه های اجرایی از سوی دیگر موجب نگرانی خاطر است.
کادرسازی مد نظر نه برای چهار سال بلکه برای تغییر ترکیب نیروها است تا پس از تغییر دولت، بدنه نیروهای سازمان ها از افرادی تشکیل شود که متعلق به دولت قبل می باشند. این اتفاق موجب می شود که با برنامه ریزی هوشمندانه، نیروهای موجود در سازمان ها و وزارتخانه ها متعلق به یک تفکر خاص باشند و در انجام امور در دولت های بعدی که احتمال دارد رقیب تفکر آنان باشند، اختلال برنامه ریزی شده ایجاد کنند.
این نگرانی مسبوق به سابقه است و با دقت در بدنه بعضی وزارت خانه ها و سازمان ها، شاهد این امر هستیم که یک تفکر خاص و حتی بعضا کاملا مخالف نظام بر رأس امور هستند. اگر امروز ابراز نگرانی ای می شود بابت این که یک تفکر خاص جذب شوند، تنها از بابت این نیست که نگران غالب شدن یک تفکر سیاسی باشیم.
این نگرانی یک سوی دیگر نیز دارد. جوانان بسیاری هستند که با تحصیلات ارزشمند و سواد بالا، پشت درهای استخدام مانده اند و اگر عده ای خاص جذب شوند، تکلیف این جوانان چیست؟! چه بسیار افرادی که شایستگی بسیار دارند اما تنها به دلیل دیدگاه های متفاوت با دولت مستقر، مورد توجه قرار نمی گیرند. این امر مختص دولت فعلی نیست بلکه در دولت های قبلی نیز جریان داشته است و متأسفانه قشر عظیمی را ناامید کرده است؛ و البته داستان به همین جا نیز ختم نمی شود. در بین آن تعداد خاص نیز، افرادی جذب می شوند که سفارش شده باشند.
جمیع این شرایط باعث می شود که نگران باشیم. نگران از هدر رفت سرمایه های انسانی کشور، آن هم فقط به دلیل تمایلات حزبی. اولین آسیب دیده این اهداف سیاسی، جوانان هستند. جوانانی که مدت ها وقت و سرمایه و نیرو صرف کرده اند تا نتیجه آن را ببینند اما در نهایت اسیر بازی های سیاسی می شوند.
دیگر آسیب دیده این اتفاق، نظام است. گروه ها و جریانات حزبی تنها خود را می بینند و آسیب ها و پیامدهای تصمیمات خود بر روی وجهه نظام برایشان مهم نیست. ایشان باید توجه داشته باشند که تمام رفتارها و تصمیمات نادرستی که به عنوان کارگزاران نظام اتخاذ می کنند، هزینه هایی است که به پای نظام نوشته می شود. پس فقط یک خواسته از دولت مردان و سیاسیون وجود دارد و آن توجه به نظام و سرمایه های نظام که جوانان هستند، می باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com