حادثه تروریستی اخیر تهران و همچنین مصاحبه های وزیر اطلاعات در این مدت نشان داد که سینمای ایران با بسیاری از ایده های جذاب روبرو شده است که تنها هوشمندی یک ذهن خلاق سینماگر را برای روایت می خواهد و به طبع آن همکاری نهادهای صاحب قدرت را.
حمله تروریستی هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) و به دنبال شهادت ۱۷ نفر از هموطنان روزه دار و در مقابل واکنش های متفاوتی که از دنیا در برابر این حادثه تلخ صادر شد تا چند روزی در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفت اما به سبب حجم پرترافیک اخبار در دنیای پر اطلاعاتی امروز آنچه که باعث می شود یک واقع تاریخی ثبت شود تنها با ابزار بزرگ سینماست که می توان به ماندگاری آن دلخوش بود اما ظرفیت سینمای ما چقدر برای روایت این حادثه آماده است؟
سینمای ایران در طول حیات خود به وقایع مهم این مرزوبوم بی تفاوت نبوده است اما در میان سبل عظیمی از آنها هم بی تفاوت بوده، در حالی که از همین حادثه تلخ تروریستی و انتشار اخبار جدید از سوی وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی هر لحظه به دانستن جزییات آن حساس تر می شویم که قطعا بیان و روایت سینمایی می تواند به تمام این سوال ها جواب دهد همانطور که چندین روزنامه کشور یک روز بعد از حادثه با عنوان «ماجرای نیمروز» فیلم محمدحسین مهدویان ساعت های پرالتهاب حمله تروریستی را حکایت کردند.
سینما می نواند ضمن ثبت ماندگاری این وقایع در به تصویر کشیدن رشادت های مردان نیروهای امنیتی برای دشمن این سرزمین یک هشدار جدی باشد که چظور جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این حوادث آماده است و چطور مردمش در این مسیر اتحاد دارند و دیگر سینما باید در این لاک سینمای تلخ اجتماعی بیرون بیاید و به سینمای استراتژیک کشور توجه بیشتری نشان دهد و این تغییر مسیر تنها با مدیریت سیتماست که رقم می خورد و نمی توان از بخش ضعیف خصوصی سینمای ایران توقع داشت که این بودجه را داشته باشد و زمانی که بودجه ای تحت عنوان فیلم های فاخر داریم اما این بودجه در دوره ای که تقسیم شد بین دوستداران معاونت سینمایی برای فیلم هایی شد که اکنون در بایگانی ها به سر می برند و یا این بودجه صرف تاسیس گروه های محفلی و مدارس سینمایی شد، اشتباه بود.
سازوکار و مطالبات این سینما با فیلمساز و دغدغه وی و کشور باید همخوانی داشته باشد و سینمای ما باید در این مسیر مدیریت جهادی داشته باشد تا دست کم بتوانیم در برابر این حادثه مهم و تلخ که ظرفیت بالقوه ای دارد بی تفاوت نباشیم و این سوژه های ناب به سرنوشت بسیاری سوژهایی که طی این سالها به شکل شایسته ای روایت نشده است دچار نشود، هستند بسیاری از فیلمنامه نویسانی که در این فضا صاحب درام و قلم توانمند هستند و داریم فیلمسازانی که می توانند روایت گر مناسبی باشند، پس سازمان های ارزشی به جای صرف بودجه برای فلان شاعر و فلان سریال بهتر است در این مسیر جدی تر باشند و ما تنها به داشتن ابراهیم حاتمی کیا دلخوش نباشیم و فیلمسازانی که در این فضا تجربه های خوب و موفقی را داریم برای ساخت فیلم های استراتژیک تقویت کنیم و یا با یک فراخوان جمعی از فیلمنامه نویسان بخواهیم که برای این حادثه و مسایل جانبی آن طرح بنویسند و در یک شورای امین به دور از هرگونه جانب داری و رفیق بازی به این حوزه توجه جدی شود تا فردا روزی جریانی از این حادثه به نفع منافع خودش بهره نبرد.
قطعا برخی نهادها پیش از نگاه جدی در این حوزه به سراغ برگزاری جشنوارها موضوعی خواهند رفت که دردی و مرهمی نخواهد بود و تنها این کار نیازمند یک تغییر نگرش جدی به حوزه تولید را می طلبد تا سینمای ایران رسانه قدرتمندی برای انتقال رشادت های مردم سرزمینش باشد.
منبع: سینما پرس