کد خبر: ۴۹۱۰۱۴
تاریخ انتشار:

معماری‌مان را ارزان فروختیم!‌

آجرهای قرمز، شیشه‌های رنگی، درها و پنجره‌‌های چوبی، کنگره‌‌های آجری و... چه ایرادی داشت که ما آنها را از معماری خود حذف کردیم و به جایش پناه بردیم به معماری وارداتی که هیچ سنخیتی با فرهنگ، سلیقه و روحیه ما ندارد؟
آدمیزاد موجود عجیبی است؛ گاهی برای خوردن غذایی که برای سلامتی‌اش لازم است مقاومت می‌کند و شکم خود را پر از خوردنی‌هایی می‌کند که می‌داند برای بدنش سم است. می‌داند که باید با احتیاط رانندگی کند اما هر جا که دلش می‌خواهد پایش را می‌گذارد روی پدال گاز و روی هیجان سرعت می‌رود تا سرش به سنگی، گاردریلی، تریلی‌ای، چیزی بخورد و برای همیشه متوقف شود.
آدمیزاد موجود با شعور اما عجیبی است!‌ می‌داند که خانه‌هایی با شیشه‌های رنگی، پنجره‌های مُشبک، درهایی که شیارهای چوبش دیده می‌شود و همیشه بوی جنگل می‌دهد، حالش را خوب می‌کند اما شعور خود را نادیده می‌گیرد و عقلش را می‌دهد دست آدم‌هایی که خانه اصیل را به باد می‌دهند تا جیب خود را پر از پول کنند.
آدمیزاد موجود عجیبی می‌شود، وقتی که می‌داند اگر دیوارهای حیاط و نمای خانه‌اش آجر قرمز باشد و به کنگره‌های منقش آراسته باشد، آرامش خانه خودش و کل شهر را فرامی‌گیرد اما باز هم دل و عقل را می‌سپارد به دست آن مهندسی که نگاهش نه به معماری اصیل بلکه به حساب بانکی‌اش است، مهندسی که می‌رود از آن طرف آب برای ما نقشه‌ها و طرح‌هایی می‌آورد که با احساسمان همخوانی ندارد اما در گوشمان می‌گوید: این طرح و معماری در بهترین شهر‌های اروپا استفاده می‌شود!‌
ما هم که پینوکیو و عقل فراموش‌شده و چشم به چمن خانه همسایه که گویا سبزتر از باغچه ماست، فریب خورده و می‌خوریم و معماری قدیمی و زیبای خود را می‌فروشیم تا خانه‌مان شود مثل خانه اروپایی‌ها. خانه ما می‌شود شبیه خانه مردمانی که نه آنها را می‌شناسیم و نه در خانه، شهر و کشورشان زندگی کرده‌ایم. بعد می‌شویم یک مشت آدم عصبی که در خانه آرامش نداریم و شب و روز سوار بر ماشین در خیابان‌ها می‌چرخیم و خودمان هم نمی‌دانیم چرا خیابان‌گرد شده‌ایم.
حالا توریست‌های آن‌طرف دنیا می‌آیند و مثلا در مسجد نصیرالملک شیراز در جوار شیشه‌های رنگی‌اش، تمرین‌ آرامش می‌کنند و عکس‌های خوشگل می‌اندازند و ما فخر می‌فروشیم که به به ببینید ما چه معماری‌ای داشته‌ایم! و کسی نیست به این سوالات جواب دهد که معماری اصیل و سنتی‌مان چه ایرادی داشت که آن را ارزان از دست دادیم و حالا حسرت به دل از کنار آجرهای آن می‌گذریم.
منبع: جام جم آنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین