یک دهه از عمر برنامه ماهعسل میگذرد. این برنامه که در سال 1386 متولد شد، حالا بیش از یک دهه است که هرسال ماه مبارک رمضان روی آنتن میرود و قهرمانان آن نیز کسانی هستند که میان ما زندگی میکنند...
گروه فرهنگی: ماه رمضان دوباره از راه رسید تا بار دیگر بحثی داغ بر سر "ماهعسل" شکل گیرد. احسان علیخانی که سالهاست با اجرای برنامه ماهعسل توانسته است جایگاهی را در رسانه ملی از آن خود کند، در سالهای اخیر با حملات فراوانی روبرو بوده است. برخی معتقدند این حجم غم و اندوه که در برنامه ماهعسل به کام مخاطب میریزد، آنهم در لحظات عرفانی قبل از افطار ضرورتی ندارد و برخی دیگر نیز بر این اعتقادند که اتفاقاً پربیننده بودن این برنامه نشات گرفته از همین تلخی و غمی است که در آن منعکس میشود.
به گزارش بولتن نیوز، حالا یک دهه از عمر برنامه ماهعسل میگذرد. این برنامه که در سال 1386 متولد شد، حالا بیش از یک دهه است که هرسال ماه مبارک رمضان روی آنتن میرود و قهرمانان آن نیز کسانی هستند که میان ما زندگی میکنند. بریدههایی که توانستهاند بار دیگر به زندگی لبخند بزنند، آنها که تجربهای خارقالعاده را پشت سر گذاشتهاند و ...، میهمانان برنامه ماهعسل هستند و اتفاقاً این برنامه توانسته است قهرمانهایی واقعی را به مردم معرفی کند. زوجی که بهرغم تصادف خانم و فلج شدن وی همچنان با یکدیگر زندگی میکنند. بیماری که با تولد فرزندش امید به زندگی یافت و توانست با بیماریاش بجنگد و افرادی ازایندست قهرمانانی هستند که از بطن جامعه سر برآوردهاند و به مردم معرفیشدهاند. در این میان اما نکته بااهمیت آن است که بهرغم نقاط مثبت موجود، تمرکز بر نقاط منفی از سوی برخی رسانهها پیگیری میشود. میگویند این حجم غم و اندوه برای مردمانی که منتظر افطار هستند ضرورت ندارد، این در حالی است که آنچه در این برنامه نشان داده میشود، از بطن جامعه آمده و اتفاقاً بینندگانی پروپاقرص نیز دارد. شاید بهتر باشد واکاوی دلایل اقبلا بینندگان به این برنامه مدنظر قرار گیرد.
در این حوزه میتوان به نیاز جامعه ایران به بازیابی خود و درک نقاط قوت اشاره کرد. دیدن افرادی که از هیچ سر برآوردهاند، میتواند برای بسیاری الهامبخش باشد. همدردی نیز یک نیاز اساسی تلقی میشود و شاید جامعه ایران در رنج از فقدان زمینههای همدردی، پای این برنامه مینشیند.
حملات شدید به احسان علیخانی، مجری این برنامه نیز در این راستا میتواند ارزیابی شود. این بار اما دستمایه حمله به مجری برنامه ماهعسل، ورود وی به محدوده زندگی خصوصیاش بوده است.
در ایران کمتر سابقه دارد که مجریان در این سطح درباره زندگی خصوصی خود سخن بگویند. در یکی از برنامههایی که روی آنتن رفت، میهمان برنامه پسری بود که در اثر طلاق پدر و مادرش دچار افسردگی شدید شده و حتی دست به خودکشی ناموفقی میزند، او سالیانی بعد با یافتن خود تلاش میکند بحران فرزندان طلاق را سامان دهد. احسان علیخانی در این برنامه اشاره با به زندگی خصوصی خود کرد و تأکید نمود فرزند طلاق است و حتی فرصت زندگی سیزدهساله را نیز در کنار والدینش نداشته است. همینها سبب شد بسیاری او را موردانتقاد قرار دهند که برنامه روی آنتن جایی برای طرح موضوعات خصوصی و ... نیست. این در حالی است که مجریان در بسیاری از کشورهای جهان و برنامههای موفق، اتفاقاً با اعلام نکاتی از زندگی خصوصی شآنهمذات پنداری مخاطبان را طلب میکنند.
آنچه مسلم است اینکه ماهعسل و مجری آن نه سراسر بیعیب و نقص و نه بهشدت درگیر بحران و نارسایی هستند. لازم است نگاهی منصفانه برای ارزیابی نهفقط برنامه مذکور که تمامی برنامههایی که توفیقی در جلب مخاطب داشتهاند، مدنظر قرار گیرد.
بهعبارتدیگر آنچه شرط ماندگاری یک برنامه است، یعنی مخاطب در دسترس سازندگان این برنامه قرار دارد و شاید نقد دقیق و منصفانه بتواند در افزایش مخاطبان صداوسیما مؤثر افتد.