جناب عارف مشخص نیست با چه تفکر و بینشی از این خط قرمز سخن میگویند. یا بهتر است بپرسیم برای چه کسی و یا چه کسانی خطوط قرمز تعیین میکنند؟! شما در چه جایگاهی هستید که انتخاب شدن و نشدن پزشکیان و مطهری را خطوط قرمز بنامید. حضرات خطوط قرمز صادرات رایگان گاز مملکت برای 14 ماه به ترکیه است...
گروه سیاسی: این روزها در گوشه و کنار مجلس شورای اسلامی صحبتهای زیادی شنیده میشود. موعد انتخاب رئیس و نواب رئیس و اعضای هیات رئیسه مجلس فرارسیده است و هر جناحی در پی به کرسی نشاندن گزینه مطلوب خود است.
به گزارش بولتن نیوز، در همین راستا در کمیسیونهای گروههای سیاسی مختلف جلساتی برگزار میگردد و خروجیهای گوناگونی به گوش میرسد؛ اما عجیبترین و درعینحال بحثبرانگیزترین خروجی به کمیسیون امید و سخنان رئیس آن، محمدرضا عارف برمیگردد. عارف طی مصاحبهای حفظ علی مطهری و مسعود پزشکیان بهعنوان نواب رئیس مجلس را خطوط قرمز فراکسیون امید عنوان کرده است.
جناب عارف مشخص نیست با چه تفکر و بینشی از این خط قرمز سخن میگویند. یا بهتر است بپرسیم برای چه کسی و یا چه کسانی خطوط قرمز تعیین میکنند؟! روی صحبتشان به حاکمیت و نظام است. یا جناح مقابل را در مجلس تهدید میکنند که اگر این دو نائب رئیس نباشند، عواقبش پای خودتان!!! شما در چه جایگاهی هستید که انتخاب شدن و نشدن پزشکیان و مطهری را خطوط قرمز بنامید. حضرات خطوط قرمز صادرات رایگان گاز مملکت برای 14 ماه به ترکیه است. خطوط قرمز نظام فتنه 88 و برائت از آن فجایع و به آشوب کشیدن کشور است.
جای سیاسیکاری خطوط قرمز واقعی را دریابید. این سخنان جناب عارف بوی باجخواهی میدهند. ایشان سخن از خط قرمز رأی نیاوردن میزنند. این صحبتها ما را یاد فتنه سال 88 و عدم موفقیت این حضرات میاندازد که بعد از شکست، بهجای پذیرش نتیجه انتخابات و گردن نهادن به رأی مردم، خط قرمز تعیین کردند و کشور را به چالشی بزرگ کشیدند. اکنون نیز باز برای انتخاب شدن و یا نشدن دو فرد دیگر، خط قرمز مشخص میکنند و اعلامخطر مینمایند.
آقایان گویا یادشان رفته از دهان بزرگترشان لفظ مردمسالاری دینی نمیافتاد. حال چه شده است که خود انتخاب دمکراتیک را نمیپسندند و خط قرمز تعیین میکنند. اینجاست که بحث از فتنه 88 مطرح میشود. آن زمان هم مردمسالاری دینی به کناری گذاشته شد تا حضرات به اهدافشان برسند. مردمسالاری اصولاً برای اینها زمانی است که پیروز شوند و اگر روزی برسد که نتوانند به نتیجه مناسبی برسند، آنگاه مردمسالاری معنایی ندارد. به نظر میرسد اصلاحطلبان دچار این توهم هستند که همه مردم ایران طرفدارشان هستند. قطعاً اینگونه نیست و باید بروند و با خود تمرین تمکین به رأی مردم و قانون بکنند.
از دیگر سو گویا اصلاحطلبان به این توهم رسیدهاند که دائماً میتوانند از نظام باجخواهی کنند که اگر ما موفق نشویم این میشود و آن. تجربه 88 را در مقابل قرار میدهند و با ذهنیتی که موجود است و جلوگیری از آن اتفاقات باجخواهی میکنند. به نظر میرسد نه شناختی از مردم دارند و نه از نظام. باجخواهی در جمهوری اسلامی معنایی ندارد آنهم دقیقاً در حیطه مردمسالاری دینی. پس بهتر است خطوط قرمز تعیین نکنند و به نتیجهای که در پایان به دست میآید، احترام بگذارند. عارف و دوستانش باید بدانند که نظام نیز خط قرمزی دارد و آن رأی مردم است و احترام به نتیجه هر انتخاباتی. این انتخابات میتواند توسط مردم باشد یا توسط نماینده مردم. درهرحال ایشان موظف هستند به خطوط قرمز نظام عمل کنند و نه نظام به خطوط قرمز آنها.
توصیه دوستانه به جناب عارف این است که ایشان بهجای اینکه از خط قرمزی چنین بیاهمیت سخن بگویند، از خطوط قرمز مردم حفاظت کنند. خط قرمز مردم نه ربنا و کنسرت است و نه نائب رئیس شدن علی مطهری و مسعود پزشکیان. خط قرمز مردم خرید آسان مایحتاجشان است. خط قرمز مردم جلوگیری از این فاجعهای بود که امروز ضررش روزانه به بیتالمال میرسد، یعنی فاجعه کرسنت. خط قرمز یعنی جلوگیری از رأی دادن مردم در انتخابات و استفاده از بیتالمال برای رأی آوری. جناب عارف خط قرمز یعنی ولیفقیه و سخنانش. بهتر است بنشینید و ببینید به کدامیک از خطوط قرمز پایبند بوده و هستید. سپس بیایید خط قرمز تعیین کنید و باجخواهی نمایید.