هفته نامه اقتصادی اکونومیست انگلیس در گزارشی در باره ارزشمندترین منابع دنیا نوشت: دیگر نفت ارزشمندترین منبع دنیا نیست وبلکه داده (data) مهمترین وارزشمندترین منابع محسوب میشود.
گروه اقتصادی: این هفته نامه نوشت: دردنیای امروز کمپانی های بزرگی مانند گوگل، آمازون، اپل، فیسبوک و مایکروسافت ارزشمند ترین بنگاههای اقتصادی هستند. سودهای آنها سرسام آور بوده و در مجموع 25 میلیارد دلار سود خالص در فصل اول سال 2017 بدست آوردند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایرنا،
این نشریه با اشاره به اینکه تقریباً تمام رشد درآمد در حوزۀ تبلیغات دیجیتال در آمریکا در سال گذشته، مدیون گوگل و فیسبوک بود، ادامه داد : امروزه کمتر کسی پیدا میشود که زندگی بدون گوگل، تحویل یک روزۀ آمازون و یا نیوزفید فیسبوک را بخواهد. اینها نه تنها پولی به زور از جیب مشتریان بیرون نمیکشند، بلکه بسیاری از خدماتشان رایگان است (کاربران عملاً با تقدیم دادههای بیشتر، هزینۀ این خدمات را میدهند).
اکونویست افزود: با تلفنهای هوشمند واینترنت، دادهها نیز فراوان، همه جایی و بسیار ارزشمندتر شدهاند. در حال دویدن هستید،تلویزیون می بینید و یا در ترافیک گیر کرده اید، تقریباً در هر فعالیت روزانه شما ردپای دیجیتال مشاهده می شود. محتوای خام این اطلاعات برای کارخانجات مانند عصاره گیری از داده بوده و بسیار ارزشمند است.
نشریه انگلیسی نوشت:این فراوانی دادهها، ماهیت رقابت را تغییرمیدهد.هرچه تعداد کاربران درفیسبوک بیشتر شود، ثبتنام در آن برای دیگران جذابتر میشود.یک بنگاه با جمعآوری دادههای بیشتر، قلمرو گسترده تری برای بهبود محصولاتش دارد، که کاربران بیشتری جذب میکنند ودر نتیجه دادههای بیشتری تولید میشوند. هر چه شرکت های تولید کننده، ماشینهای خودران بیشتری بفروشند داده بیشتری ( از مشتریان آن) کسب می کنند و این به معنی سود بالاتر خواهد بود. شرکت تسلا درفصل اول سال جاری فقط 25 هزار خودرو خودران فروخت، اما اکنون ارزشی بیشتر از جنرال موتورز دارد که 2٫3 میلیون خودرو فروخت.
اکونومیست نوشت: همچنین دسترسی به دادهها، به شیوۀ دیگری نیز این شرکتهای بزرگ را از رقبا مصون میکند.امکان اینکه یک شرکت تازهکار(استارتآپ)با یک گذار فناورانۀ غیرمترقبه بتواند شرکتهای موجود را غافلگیر کند، وجود ندارد. درعصر دادهها، سیستمهای نظارتی غولها، کل صنعت را تحت نظر دارند.گوگل میتواند جستجوها را ببیند، فیسبوک محتوای بهاشتراک گذاشته شده را و آمازون خریدها را، آنها مالک فروشگاههای اَپلیکیشن وسیستمهای عامل هستند و توان محاسباتیشان را به استارت آپها اجاره میدهند. آنها همۀ فعالیتها را می بیینند و متوجه هستند که دربازارهایشان و ماورای آنها چه چیزی رخ می دهد.
اکونومیست می افزاید: این شرکت های بزرگ میتوانند ببینند که یک محصول یا خدمت جدید چه وقت قدرت میگیرد و این به آنها امکان میدهد آن را کُپی کنند یا پیش از آنکه این استارت آپ به تهدیدی تبدیل شود آن را بخرند.بسیاری فکر میکنند که اقدام فیسبوک درسال 2014 برای خرید واتساپ (یک اپ پیامرسان با کمتر از 60 کارمند)به قیمت 22 میلیارد دلار، در دستۀ «خرید با هدف حذف» قرار میگیرد که رقبای بالقوه و قدرتمند را کنار میزند. دادهها، با ایجاد مانع ورود و سیستمهای هشدار زودهنگام، میتوانند رقابت را در نطفه خفه کنند.رقم خرید هم میتواند علامت آن باشد که شرکت مستقر، یک تهدید نوپدید را میخرد با این معیارها، تمایل فیسبوک به پرداخت چنان رقم گزافی برای واتساپ (که هیچ درآمد قابل ذکری نداشت) لابد زنگ خطر را برای این شرکت به صدا در آورده بوده است.
این نشریه ادامه داد:هرچه شرکت تسلا خودروهای خودران بیشتری تولید کند، داده های افزون تری از ماشینهایش جمع می کند ومیتواند قابلیت خودرانی آنها را بهتر کند و این یکی از دلایلی است که این شرکت که در فصل اول سال جاری فقط 25 هزار خودرو فروخت، اکنون ارزشی بیشتر از جنرال موتورز دارد که 2.3 میلیون خودرو فروخت.
به نوشته این نشریه، سلطه این شرکتها موجب افزایش درخواستها برای تجزیه این غولهای تکنولوژی شده است، درست مانند آنچه برای شرکت نفتی استاندارد اویل در اوایل قرن بیستم میلادی رخ داد.