رمان «مردی از ناکجا» نوشته الکساندر هِمُن با ترجمه لیلا نصیریها توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش بولتن نیوز، رمان «مردی از ناکجا» نوشته الکساندر هِمُن به تازگی با ترجمه لیلا نصیریها توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب هفتاد و هشتمین رمان مجموعه «ادبیات امروز» است که توسط این ناشر چاپ میشود.
این کتاب، یکی از دو رمان معروف الکساندر همن نویسنده بوسنی تبار آمریکایی است. او متولد سال ۱۹۶۴ است و نام رمان «مردی از ناکجا» یش از ترانهای از گروه موسیقی بیتلز گرفته شده است.
رمان پیش رو درباره زندگی مردی به نام یوزف پرونک است که زندگی اش توسط چند راوی، راویت میشود؛ از دوران کودکی آرامش در سارایوو تا سالهای دانشجوییاش که همزمان با ناآرامیهای کی یف و بحران سیاسی اوکراین میشود. به علاوه سرگردانیهای یوزف برای پیدا کردن هویتی جدید در آمریکا و شیکاگو از دیگر قصههای این رمان است که توسط یکی از راویها، روایت میشود.
این رمان ۷ فصل دارد که عناوینشان به ترتیب عبارت است از: عید فِصَح (شیکاگو، ۱۸ آوریل ۱۹۹۴)، دیروز (سارایوو، ۱۰ سپتامبر ۱۹۶۷ _ ۲۴ ژانویه ۱۹۹۲)، سرزمین پدری (کی یف، اوت ۱۹۹۱)، ترجمه یوزف پرونک (سارایوو، دسامبر ۱۹۹۵)، خواب عمیق (شیکاگو، ۱ سپتامبر/ ۱۵ اکتبر ۱۹۹۵)، سربازها از راه میرسند (شیکاگو، آوریل ۱۹۹۷ _ مارس ۱۹۹۸)، مردی از ناکجا (کی یف، سپتامبر ۱۹۰۰ _ شانگهای، اوت ۲۰۰۰)
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
تیر آخر زمانی زده شد که پرونک ترانهای آورد که خودش نوشته بود. صورتش از خجالت بد جور قرمز شده بود و تارهای صوتیاش ضجهای مینواخت که پرونک تمام تلاشش را میکرد آن را جای زمزمه ای احساسی قالب کند. با گیتارش که کوک درست و حسابی نداشت، ناشیانه زد و خواند: «اگر اسمش را بلدی، بهش بگو که عاشقشم... اگر اسمش را بلدی، بهش بگو که فراموشش نمیکنم...» رسیده بود به وسطهای آهنگی که تقدیم شده بود به عشق جاودانی هنوز ندیدهاش که رینگو زد زیر خنده. پرونک دست از خواندن برداشت، خون به گوشهاش دوید و لحظهای فکر کرد گیتارش را بکوبد به صورت رینگو. رینگو گفت خیلی مسخره است. اول اینکه چرا باید آهنگ به انگلیسی باشد _ انگلیسی که زبان مادری آنها نبود. دوم اینکه این «تو» اصلا کیست؟ و اگر پرونک اسم دختره را نمیداند، آیا میشناسدش؟ آیا این «تو» دختره را میشناسد؟ اصلا کسی هست که اسم دختره را بداند؟ رینگو موجی از سوالهای تخصصی و سفسطهگرایانه پرسیده بود و بقیه شاهد بودند که چطور عشق جاودانی پرونک به چیزی پوچ و الکی بدل شد.
این رمان با ۲۸۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۵ هزار ریال منتشر شده است.