موضوع قاچاق فیلم در ایران پدیده جدیدی نیست، اما در سالهای اخیر این روند کمی دچار وقفه شده بود که ظاهرا این روزها دوباره اوج گرفته و به بحث داغ جامعه سینمایی تبدیل شده است. از نمونههای بارز این قاچاق فیلم هم میتوان به پخش سیدیهای فیلم «نقاب» اشاره کرد.
خاطرم هست سالها پیش قرار بود در روز چهارشنبه فیلم «نقاب» در سینماها اکران شود، اما دقیقا سه شنبه قبلش نسخههای قاچاق این فیلم در بازار پخش شد! ما بعد از پیگیریهای فراوان بالاخره توانستیم یکی از مسببان اصلی این ماجرا را پیدا کنیم و در نهایت او را تحویل نهادهای امنیتی دادیم که بعد از شش ماه مبلغ صد هزار تومان جریمه شد که آن را هم به حساب دولت واریز کرد!
قطعا عوامل گوناگونی از جمله عدم وجود قانون کپیرایت، قیمت بالای بلیت سینما، نبود قانونی مدون برای صیانت از حقوق آثار هنری و... باعث بهوجود آمدن شبکه غیرقانونی قاچاق فیلم میشود که متاسفانه هیچوقت هیچ اقدامی جهت برطرف شدن این موارد انجام نشده و اگر هم اقدامی صورت گرفته سطحی و زودگذر بوده است. ضمن اینکه متاسفانه در جامعه ما اخلاق فرهنگی بشدت کمرنگ شده و اگر ما اخلاق را که گمشده فرهنگمان است، بازیابی میکردیم دیگر شاهد این اتفاقات نبودیم. مسلما مردم اگر خودشان استقبالی از این بیاخلاقیهای فرهنگی نکنند دیگر شاهد چنین جنایتهایی در سینما نخواهیم بود.
فیلمسازی در کشور ما واقعا مشکل است و وقتی صاحبان فیلم با هزار و یک سختی فیلمی را روانه بازار میکنند، امیدوارند فیلمشان دیده شود. قاچاق فیلم یکی از عواملی است که باعث از بین رفتن امید در بین سینماگران میشود. چراکه علاوه بر ضررهای مادی، خسارات روحی جبران ناپذیری برای صاحبان فیلم به همراه دارد. عرضه گسترده قاچاق فیلمهای سینمایی در کنار خیابان و... هشداری جدی برای متولیان سینماست و آنها باید به راهحلهایی برای برون رفت از این مشکل بیندیشند. قطعا اگر نهادهای ذیربط عزمی راسخ برای جلوگیری از موضوع داشته باشند به نتیجه میرسند، اما مشکل ایناست که این ماجرا حتی توسط نهادهای فرهنگیمان هم جدی گرفته نمیشود و انگار گوش شنوایی نیست! سینمای ما نیاز دارد که یک بار برای همیشه در مقابل نادیده گرفتن حقوق هنرمندان بایستد و از موجودیت خود دفاع کند.