تعداد کسانی که دچار اختلال دو قطبی هستند بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکر میکنید. ممکن است فکر کنید این بیماری به شما ارتباطی ندارد اما محتمل است که کسی که با او در ارتباط هستید دچار چنین اختلالی باشد.
به گزارش بولتن نیوز، متوجه صدای آلارم ساعت نشدهاید و دیرتان شده است… در کارهای بانکی اشتباه کردهاید و چک بانکی بخاطر اشتباه شما پاس نشده است… بهترین دوستتان در آخرین لحظه به شما میگوید در مهمانی عروسی دعوت نشدهاید… هرکسی روزهای بدی دارد و این طبیعی است که شما عصبانی، ناراحت و افسرده شوید. همه چیز بستگی به میزان اهمیت هر موضوعی دارد؛ مثلا مرگ یکی از اعضای خانواده نیاز به دورهای برای گذر از افسردگی و رسیدن به آرامش و یافتن امید تازه دارد.
اما اگر موضوع اینطور نباشد چه؟ مثلا شما یا کسی که دوستش دارید فقط افسرده نباشید و دچار اختلال دو قطبی باشید چه؟ اگر فکر میکنید همه انواع افسردگی شبیه هم هستند اشتباه میکنید. خیلی از افراد اختلال دو قطبی را با افسردگی معمولی اشتباه میکنند.
کسی که به افسردگی بالینی دچار است معمولا احساساتی شبیه عصبانیت و اندوه شدید دارد. او به راحتی گریه میکند و به هیچ فعالیت جالبی علاقه نشان نمیدهد. بی انرژی است و به طور کلی ناامید و مایوس است.
اما فردی که دچار اختلال دو قطبی است نه تنها باید با افسردگی دست و پنجه نرم کند بلکه گاهی بسیار شاد است و گویا بر قله جهان ایستاده است. او افکارش به سرعت تغییر میکند. سریع حرف میزند، دچار کم خوابی است و به راحتی برآشفته میشود.
چون اختلال دو قطبی شامل افسردگی بالینی نیز هست معمولا با هم اشتباه گرفته میشوند. بر اساس مرکز روانشناسی آمریکا اختلال دو قطبی یک اختلال روانی است که با تغییرات خلقی شدید همراه است. شخصی با این شرایط و ویژگیهای روحی به تناوب گاهی در اوج است که اصطلاحا به آن شیدایی میگویند و گاهی در حضیض است که به آن افسردگی میگویند. تعداد کسانی که دچار اختلال دو قطبی هستند بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکر میکنید. ممکن است فکر کنید این بیماری به شما ارتباطی ندارد اما محتمل است که کسی که با او در ارتباط هستید دچار چنین اختلالی باشد. بر اساس آمار موسسه ملی بهداشت روانی آمریکا میلیونها انسان هر سال به این اختلال دچار میشوند. به دلیل تعداد بالای افراد مبتلا به این اختلال که هر روز نیز به تعداد آن اضافه میشود خوب است که دانش خود را درباره این بیماری افزایش بدهید.
ارتباط و کنار آمدن با دوست یا فردی از اعضای خانواده که دچار اختلال دو قطبی است
در صورت نداشتن آگاهی در مورد آنچه باید از آنها انتظار داشت و چگونگی کنار آمدن با اوج و حضیض آن ارتباط با این افراد بسیار مشکل خواهد بود. افسردگی دو قطبی باعث ایجاد تنشهای بسیاری در روابط میشود. اوج و حضیضهای شدید این افراد برای اطرافیان شوک بسیار بزرگی است. در دوره شیدایی فرد مبتلا دیگران را دچار رنجش میکند. گویی دیگران هیچ اهمیتی برای او ندارند. او در این دوره رفتارهای آزاردهندهای دارد و دست به کارهای خطرناک میزند. در موارد بسیار شدیدتر او ممکن است حتی ارتباطش را با جهان واقع از دست بدهد و رفتارهای روان پریشانهای داشته باشد.
آیا شما در معرض خطر هستید؟
سرنخهایی که باید دنبال کنید
دلیل اصلی ایجاد اختلال دو قطبی هنوز مشخص نشده است اما فاکتورهایی که میتوانند با این اختلال در ارتباط باشند شامل موارد زیر است:
ـ ژنتیک: اگرچه هنوز نمیتوان آن را به طور کامل اثبات کرد اما افرادی که سابقه اختلال دو قطبی و یا دیگر بیماریهای روانی را داشته باشند بیشتر در معرض خطر هستند. همچنین مطالعات نشان میدهد کودکانی که والدینی با اختلال دوقطبی دارند ۱۰ تا ۱۵ درصد بیشتر در معرض خطر هستند. و اگر هر دو والد دچار اختلال باشد کودک تا ۴۰ درصد بیشتر در خطر است.
ـ فاکتورهای شیمیایی ـ شیمیایی: کسی که دچار این اختلال است در اصل یک اختلال بیولوژیکی در مغز دارد. این اختلال نتیجه عملکرد ناقص انتقال دهندههای عصبی است. ممکن است این اختلال بیولوژیکی تا مدتها پنهان باقی بماند و با تحریککنندههای خاصی مانند استرس فعال شوند.
ـ عوامل محیطی: اشخاصی که وضعیت اجتماعی نامناسبی دارند. اتفاقات ناگوار پیدرپی و استرسهای فراوانی را تجربه میکنند بیشتر در معرض این بیماری هستند. ممکن است بر اساس وضعیت ژنتیکی فرد ، استرس کاری به اختلال دو قطبی منجر شود. علاوه بر این مواد مخدر و الکل نیز میتوانند این اخلال را ایجاد کنند.
- اختلال دو قطبی دو گونه است: اختلال دو قطبی نوع یک و اختلال دو قطبی نوع دو. در نوع اول این اختلال دوره شیدایی به طور کامل همانند دوره افسردگی اتفاق میافتد و این حداقل یک هفته طول میکشد. خوشحالی بیش از حد، عدم توانایی در کنترل افکار و رفتارها، علائم خودشیفتگی، رفتارهای پرخطر، رفتارهای پرخاشگرانه، تصمیمگیریهای اشتباه درباره روابط مالی و روابط از علائم افسردگی نوع یک هستند که میتواند آنقدر شدید باشد که فرد را به بیمارستان بکشا ند.
دو قطبی نوع دوم شبیه نوع اول آن است اما شدت آن کمتر است و کار فرد به بیمارستان کشیده نمیشود.
راههای کنار آمدن با بیماری
اگر دچار این اختلال هستید یا اگر می خواهید به کسی که دچار این اختلال است کمک کنید راهکارهایی برای ایجاد تعادل در زندگی روزمره وجود دارد.
معمولا رفتار درمانی و دارودرمانی به بالابردن کیفیت زندگی فرد کمک میکند. و البته راههای دیگری وجود دارد که برای کنار آمدن با بیماری موثر هستند.
رژیم غذایی و ورزش
مطالعات نشان میدهند که ورزش و رژیم غذایی سالم برای سلامت جسمی و روحی چنین افرادی لازم است. وقتی را برای ورزش و تهیه غذای سالم و بهبود سبک زندگی صرف کنید تا روحیه بهتری داشته باشید.
دوست و خانواده
یک سیستم حمایتی خوب برای کاهش عوارض ناشی از بیماری بسیار مفید است. هیچ چیز مثل دوست و آشنای خوب و نزدیک کارگشا نیست. اختلال دو قطبی به گوش شنوا و سنگ صبوری نیاز دارد. چنین فردی را پیدا کنید.
پرهیز از الکل و مواد مخدر
اگر میخواهید خلق و خوی شما در یک حد تعادل و ثابتی باقی بماند از رفتارهای پرخطری مثل مصرف الکل یا ماده مخدر پرهیز کنید. این مواد اوضاع را بسیار بدتر میکنند بنابراین هرگز برای بهبود دردی که در روحتان احساس میکنید سراغ این مواد نروید.
استرس را کم کنید
یک زندگی آرام برای خودتان بسازید. زندگی در دستان خود شماست پس انتخابهای بهتری داشته باشید. کاری که استرسی خارج از توان شما وارد میکند را کنار بگذارید.
منبع: اطلاعات