به دنبال کاهش شديد آراي حسن روحاني در نظرسنجيها، مسئولان دولتي برخلاف قانون شروع به اعمال سانسور و فيلتر رسانههاي منتقد كردهاند که به عنوان مثال در همين راستا عصر روز گذشته صفحه اينستاگرام خبرگزاري فارس به صورت غيرقانوني فيلتر شد.
گروه ادبیات، نشر و رسانه: از چندي پيش که نشانههاي افول شديد آراي حسن روحاني در نظرسنجيها آشکار
شد، اخبار و گزارشهاي متعددي در محافل سياسي و رسانهاي انتشار يافت که
بيانگر سناريوي مسئولان دولت روحاني براي اعمال فشار و سانسور بر رسانههاي
منتقد و حتي محدود کردن شبکههاي اجتماعي بود. در همين راستا طي روزهاي
اخير صفحات اينستاگرام برخي هنرمندان حامي رقيب روحاني و نيز رسانههاي
منتقد فيلتر شد. در ادامه اين کارشکنيهاي غيرقانوني عصر روز گذشته صفحه
اينستاگرام خبرگزاري فارس به صورت غيرقانوني از سوي دولت روحاني فيلتر شد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جوان آنلاین، پيگيريها
از برخي اعضاي کميته تعيين مصاديق محتواي مجرمانه فضاي مجازي بيانگر اين
است که اين کميته مصوبهاي براي فيلترينگ صفحه اينستاگرام فارس نداشته و از
سوي دستگاه قضايي نيز حکمي در اين باره صادر نشده است. مشاور حقوقي
خبرگزاري فارس در همين باره اعلام کرد كه اين خبرگزاري به دليل فيلترينگ
غيرقانوني و اعمال سانسور و خفقان برخلاف قانون اساسي از حسن روحاني و
وزراي ارتباطات و اطلاعات وي شکايت ميکند.
اخلالگري در حقوق شهروندي
هرچه
به انتخابات دوازدهم رياست جمهوري نزديک ميشويم، اخلالگريهاي دولت در
فضاي مجازي براي رقيب انتخاباتي رو به افزايش گذاشته است. کارشکني دولت در
اين روزها به فضاي حقيقي خلاصه نميشود و به شکلي بيسابقه فضاي مجازي را
نيز دربر گرفته است. روز سهشنبه در همايش هواداران سيدابراهيم رئيسي در
مصلاي تهران دولتيها به اصطلاح پاي خود را روي سيم اينترنت گذاشتند و براي
چند ساعت ارتباط گوشيها با فضاي مجازي قطع شد.
اينترنت و فضاي مجازي
اين روزها بلاي جان دولت يازدهم شده است. هرچند بالا رفتن سطح آگاهيهاي
مردم در سرتاسر کشور نياز زيادي به رشد ارتباطات ندارد و مردم به طور
واقعي بيتدبيري اقتصادي، فرهنگي و سياسي را حس ميکنند، با اينحال دولت
در اين روزهاي آخر تمام همت خود را به خرج داده تا رقيب انتخاباتياش از
فرصت عادلانه در فضاي مجازي بهرهمند نباشد.
ذبح عدالت اينترنتي پاي منافع قدرت
دولت
يازدهم را بايد يکي از دشمنان اصلي رشد ارتباطات و به تبع آن آگاهيهاي
اجتماعي در فضاي مجازي دانست، البته اين دشمني تنها به محدود کردن فضاي
مجازي خلاصه نميشود بلکه مانعتراشيهاي سياسي و اجتماعي غيرقانوني براي
ضربه زدن به رقيب رويکرد غيرعادلانهاي است که در موسم نزديک شدن به
مهمترين اتفاق سياسي کشور رنگ واقعيت به خود ميگيرد.
محدود کردن
آزاديهاي سياسي و اجتماعي در دولت يازدهم رويکرد تازهاي نيست. دولت
يازدهم در چهار سال گذشته به انحاي مختلف مانع اقدامات و فعاليتهاي هنري و
فرهنگي شده که با سليقه او همسان نبوده است. محدوديت در برگزاري نمايشگاه و
مسابقه بينالمللي کاريکاتور هلوکاست يکي از اين اقدامات است. حالا و در
آستانه انتخابات دوازدهم رياست جمهوري دولت پا را از اين هم فراتر گذارده و
حقوق شهروندي ملت را نشانه رفته است.
يکي از طبيعيترين حقوق شهروندي
بهرهمندي عادلانه از فرصتها و ظرفيتهاي فضاي مجازي آن هم در موسم اتفاق
مهمي چون انتخابات سرنوشتساز رياست جمهوري است. شايد هيچکس فکرش را هم
نميکرد که کسب قدرت سياسي باعث شود دولت مستقر بهرغم تمام شعارهاي حمايت
از آزاديهاي مدني و حقوق شهروندي اقدام به فيلتر کردن سايتها و صفحات
شهروندان عادي کند.
تناقض در ادعا تا عمل
فيلتر
کردن صفحه اينستاگرام يک خواننده تنها به جرم اينکه از نامزد رقيب حمايت
کرده، نشان از چه چيزي ميتواند داشته باشد. در حاليکه بخش قابلتوجهي از
خوانندگان با آزادي کامل از نامزدي حسن روحاني در انتخابات حمايت ميکنند و
کسي هم به آنها نميگويد بالاي چشمتان ابروست و از سوي رقبا نيز هيچ
محدوديتي براي آنها ايجاد نشده است، ولي حمايت يک خواننده از سيدابراهيم
رئيسي در فضاي مجازي از سوي دولت تحمل نشده و صفحه اينستاگرام خواننده حامي
وي کمتر از يک ساعت پس از اعلام نظر انتخاباتي فيلتر ميشود.
طنز
تلخ ماجرا اين است که حسن روحاني در اغلب ميتينگها و مراسمهاي انتخاباتي
از توسعه اينترنت و فضاي مجازي به عنوان يکي از دستاوردهاي دولت خود ياد
ميکند؛ دستاوردي که البته ربط زيادي هم به اقدامات اين دولت ندارد.
واقعيت
اين است که بخش عمدهاي از زيرساختها و اقدامات براي دستيابي به فضاهاي
اينترنتي از سوي دولتهاي نهم و دهم ايجاد شده و در اين راه دولت يازدهم
تنها وارث دستاوردهاي دولتهاي پيشين است. از اين موضوع که بگذريم خرابکاري
و اخلال در فضاي مجازي با شعارهاي حقوق شهروندي دولت که گوش فلک را هم کر
کرده نميخواند.
شايد محدود کردن آزاديهاي مدني و شهروندي براي دولتي
که در برآورده کردن وعدهها و شعارهاي چهار ساله خود ناکام مانده،
آسانترين راه به حساب بيايد، ولي واقعيت اين است كه در قرن بيست و يکم
ديگر نميشود مردم را در بيخبري گذاشت.
هر قدر که زمان پيش
ميرود و تناقضهاي مدعيان آزادي و برابري آشکارتر ميشود، تشت رسوايي اين
جماعت نيز به زمين افتاده و شعارهاي رنگ و لعابدار ديگر کارايي خود را از
دست ميدهد.
امروز فضاي مجازي به بلاي جان
دولتي تبديل شده که اغلب وعدههايش رنگ واقعيت به خود نگرفته است. در عرصه
عمل و روي زمين چيزي براي عرضه ندارد. برجام را به عنوان انتزاعيترين
دستاورد به خورد هوادارانش ميدهد، حتي هنرمند هوادارش رفتن به سفر خارجي
را به عنوان دستاورد دولت معرفي ميکند.
در چنين وضعيت خطيري بستن فضا و
محدود کردن آزاديهاي فردي و اجتماعي احتمالاً بهترين راهحل به نظر برسد،
اما واقعيت صحنه نشان ميدهد که چنين رويکردهايي اساساً در چنين زمانهاي
که آگاهيهاي اجتماعي بالا رفته ديگر جواب نميدهد.