در رسانههای دنیا فرآیند به شکلی است که ما از یک واقعه، یک کالای خبری داریم که عرضه میشود. مردم معمولا اطلاع ندارند این کالای خبری چطور آماده میشود.
گروه سینما و تلویزیون: برنامه «به اضافه مستند» محصول شبکه مستند سیما، به بهانه نمایش مستند
«تلهاسکرین» میزبان اسماعیل فلاح، کارشناس رسانهای و خبرنگار سابق ایران
در انگلستان و مصطفی حریری کارگردان مستند بود. آنها در این برنامه به
بررسی ابعاد مختلف بیبیسی پرداختند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه وطن امروز، در ابتدای این برنامه اسماعیل فلاح
با اشاره به آرشیو خوب این مستند گفت: تصاویر قدیمی خیلی جالبی مورد
استفاده قرار گرفته بود و ابعاد مختلفی را مورد توجه قرار داده بود. وی در
ادامه گفت: کتابی در انگلیس تحت عنوان اخبار کثیف منتشر شده است. این مستند
به نوعی اخبار کثیف را واکاوی و بررسی کرده است. آن کتاب را یک خبرنگار
آمریکایی مقیم لندن، به نام جان پیلجر منتشر کرده که یکی از فعالان ضدجنگ
در لندن و یک چهره بسیار شناخته شده است.
پرداختن به ابعاد مختلف سیاست
رسانهای و دیپلماسی رسانهای انگلیس بویژه خود بیبیسی به عنوان یک غول
رسانهای که یک رسانه بسیار قدیمی و مطرح در جهان است باز هم جای بحث دارد.
دامنه فعالیت و گستره نفوذ بیبیسی را به اندازه کل دنیا مطرح نکنیم و
بدانیم به هر حال از نقاط ضعف و قوت برخوردار است. در ادامه میزگرد، حریری،
کارگردان این مستند گفت: معمولا مردم در سراسر دنیا مصرفکننده رسانه
هستند و از پشت پردههایی که در رسانهها اتفاق میافتد مطلع نیستند، یعنی
از تبدیل شدن رویداد به کالا، کاملا در رسانه یک فضای اقتصادی و بازار حاکم
است.
در رسانههای دنیا فرآیند به شکلی است که ما از یک واقعه، یک کالای
خبری داریم که عرضه میشود. مردم معمولا اطلاع ندارند این کالای خبری چطور
آماده میشود. یک رسانه مانند بیبیسی که یک بنگاه خبرپراکنی قدیمی و با
سابقه در دنیاست و خیلی جاها هم بین مخاطبان خودش توانسته این فضا را برای
خودش ایجاد کند که یک رسانه بیطرف هست و به عنوان یک منبع قابل استناد
میشود به آن رجوع کرد، یک پشتصحنهای دارد که رویدادها را به کالای خبری
تبدیل میکند.
حق مخاطب است که بداند پشت صحنه این رسانه چه اتفاقی
میافتد. حریری ادامه داد: چرا بیبیسی یک ارتباط تنگاتنگ تاریخی و
ریشهای با ایران دارد؟ ارتباطی نه به قدمت رابطه ایران با انگلستان که کمی
متاخرتر ولی نوع و جنس این ارتباط کاملا شبیه آن چیزی است که حتی در
گذشته ایران و انگلیس رخ داده و به نظر میآید پرداختن به بیبیسی حداقل
به واسطه ارتباط تنگاتنگ و تصویری که از ایران توسط بیبیسی مخابره شده از
پیش از شهریور 20 تا امروز خیلی مهم است. حریری در پاسخ به این سوال که
ایده آغازین شکلگیری مستند به کجا بازمیگردد، عنوان کرد: وقتی ما درباره
استعمار انگلستان صحبت میکنیم که اوج آن در قرن نوزدهم بوده است،
نمیتوانیم از ناوگان دریایی انگلستان صحبت نکنیم. یعنی استعمار بدون
ناوگان دریاییاش معنا ندارد.
بیبیسی دقیقا نقش ناوگان دریایی سلطنتی
انگلستان را در ارتباط دادن نقاط مختلف جهان و نقاطی که در حقیقت با منافع
انگلستان گره خورده بود ایفا کرده است. برای کسی که تاریخ میخواند و هویت و
گذشته کشورش برایش اهمیت دارد قطعا استعمار اهمیت ویژهای دارد. در کار
مستند قطعا شما با سفارش مواجهید اما دغدغه و سوالی که برای خودتان وجود
دارد مهمتر است. در ادامه اسماعیل فلاح در جریانشناسی بیبیسی گفت:
بیبیسی یکی از قدیمیترین رسانههای دنیاست یعنی سابقه و تجربه اقتضا
میکند که این رسانه خیلی بیشتر از دیگران پخته عمل کند؛ اگر نگوییم تنها
رسانهای هست که این ویژگی را دارد که هر 10 سال برنامه خودش را بسته و
پلنش برای 10 سال آینده معلوم است.
فلاح با تعریفی از شبکه استاندارد گفت:
اگر بخواهیم تعریفی از استاندارد داشته باشیم نقش آموزش بسیار مهم است. در
بیبیسی آموزش مبنای کار است، یعنی تا پیش از آموزش از نیروها استفاده
نمیشود. حین خدمت هم آموزش برایشان بسیار مهم است. در بیبیسی این مهم
است که شما توانایی کاری را داشته باشید. اصلا اینطور نیست که مدرک
برایشان اهمیت داشته باشد. اصلا مدرکگرایی در انگلیس رسم نیست.
شایستهسالاری رسم است، یعنی تجربه و توانایی بیشتر ملاک است؛ اگر بگویید
من دیپلم دارم اما سه کار بلدم به شما حقوق بیشتری میدهند تا اینکه
فوقلیسانس داشته باشید و کاری بلد نباشید. تونی بلر، نخستوزیر انگلیس 10
سال نخستوزیر بود و مدرکش دیپلم بود.
فلاح در پاسخ به این سوال که چگونه
یک رسانه با ادعای حرفهایگری میتواند خبرهای غیرصادقانه منتشر کند، گفت:
با همه تعریفهایی که از بیبیسی میشود و با همه ویژگیهایی که دارد و
برخلاف جملهای که مشهور شده است: کار کار انگلیسیهاست، اتفاقا من
میخواهم بگویم کار کار انگلیسیها نیست. به خاطر اینکه انگلیسیها عددی
نیستند. یک زمانی به قول خودشان بریتانیایی بودند و همه جا پرچم داشتند و
آفتاب در مستعمراتشان غروب نمیکرد اما حالا جزیره کوچکی هستند و خیلی
جاها هم از مدیریت داخلی خودشان عاجزند. همین انگلیسیها در 2 انتخابات بعد
از 2012 نظرسنجیهایشان غلط از آب درآمد، یعنی اینطور نیست که بدون خطا و
اشتباه باشند.
اتفاقا بعضی وقتها گافهای شدیدی میدهند. دانشگاههای
معتبر دنیا مثل کمبریج، آکسفورد و یوسیال آنجاست که معمولا رتبههای سوم
دانشگاهی دنیا را به خودشان اختصاص میدهند اما همین انگلیسیها مراکز علمی
و دانشگاهیشان 2 انتخابات را غلط پیشبینی کردند. در ادامه کارگردان
مستند «تلهاسکرین» با اشاره به مدت زمان تولید این مستند، گفت: ساخت این
مستند حدود 6 ماه طول کشید چون کار تحقیقاتیاش یک کار سنگینی بود البته
دوستانی قبلا کار کرده بودند و ما از تحقیقات دوستان دیگر هم استفاده کردیم
اما کار تحقیقاتیاش کار سختی بود چون خیلی کم اتفاق افتاده که روی این
موضوع کار کنند. نکته دیگر هم که برای ما تازگی داشت این بود که در کل دنیا
نه فقط در ایران خیلیها از صحبت کردن درباره بیبیسی امتناع میکنند
.
مثلا یک کارشناس انگلیسی که ممکن است منتقد هم باشد، وقتی به او میگویید
ایرانی هستید و سوالهایی درباره بیبیسی دارید، عذرخواهی میکند و در این
باره حرف نمیزند. وی درباره محتوای این مستند، هم اینطور توضیح داد: سبک
روایی این کار به سمت کارهایی بوده که بیشتر روی وقایع تمرکز دارند و ما
سعی کردیم از روایتهای انسانی کمتر استفاده کنیم و عین واقعه را نشان
دهیم.
در بخش بعدی این میزگرد، اسماعیل فلاح درباره استانداردهای بخشهای
مختلف بیبیسی گفت: بیبیسی به هر حال بیبیسی است، حالا اگر به لحاظ
سختافزاری نگاه کنید به هر حال طبیعی است که تصویربردار، صدابردار، رژی و
استودیوهای بیبیسی همهاش به لحاظ فنی و سختافزاری یکی است. به هر حال
بیس کار متعلق به بیبیسی و همه هم انگلیسی است. در بیبیسی فارسی شاید
نیمی از کارمندان انگلیسی باشند. در بیبیسی عربی همینطور است و ... .
سختافزار را به یک شکل به همه کارمندان آموزش میدهند. در قسمت نرمافزار و
محتوایی که ارائه میدهند، بیشتر در بیبیسی عربی یا فارسی بحث محتوا مهم
است. پیامی که این رسانه میخواهد از درون انگلیس به آن کشور هدف یا مقصد
منتقل کند، مهم است.
در ادامه این بحث، فلاح با اشاره به این موضوع که
بیبیسی چطور میتواند با دستکاری اخبار روی مخاطب تاثیر بگذارد، گفت:
حرکت زیرکانهای که بیبیسی صورت میدهد این است که از هر 10 تا خبری که
پخش میکند، 9 تایش راست است. مخاطب وقتی 9 تا خبر راست شنیده با خود فکر
میکند خبر دهم هم راست است.
قرار نیست یک بسته خبری از اول تا آخرش همهاش
دروغ باشد. در آن 30 دقیقه خبر یک خبر دروغ باشد کفایت میکند. این یک روش
است. روش دیگر اینکه از طریق القای پیام، کار را پیش میبرند. مثلا وقتی
تیتر میزنند «رهبر جمهوری اسلامی سیاستهای کلی جمعیت را ابلاغ کرد»، تیتر
خبرگزاریهای خودمان هم هست و درست هم هست اما وقتی پایین در گزارش همین
خبر میرویم میبینیم از عکسهای مایوسکننده، بیکاری، خشکی زایندهرود
و... استفاده کرده، یعنی به خبر با عکس جهت میدهد. در قالب این سه تا عکسی
که بیبیسی فارسی نشان میدهد اگر چه خبر رهبر جمهوری اسلامی را منعکس
کرده اما القای پیام یا جنگ نرمی که دارد صورت میگیرد، هدف نهایی بیبیسی
است.