«شب نيمه شعبان در خواب بودم که جبرئيل به بالين من آمد و گفت: اي محمد! چگونه در اين شب خوابيده اي؟ پرسيدم: اي جبرئيل! مگر امشب چه شبي است؟ گفت: شب نيمه شعبان است. برخيز اي محمد! پس مرا از جايم بلند کرد و به سوي بقيع برد، در آن حال گفت:
سرت را بلند کن! امشب درهاي آسمان گشوده مي شوند، درهاي رحمت باز مي گردند و همه درهاي خشنودي، بخشش، بازگشت، روزي، نيکي و بخشايش نيز گشوده مي شوند.
خداوند در اين شب به تعداد موهاي چهارپايان، بندگانش را از آتش جهنم آزاد مي کند. امشب خداوند زمان هاي مرگ را ثبت و روزي هاي
يک سال را تقسيم مي کند و همه آنچه را که در طول سال واقع مي شود نازل مي سازد.
اي محمد! هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبيح)، ذکر يگانگي او (تهليل)، ياد بزرگي او (تکبير) راز و نياز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهاي مستحب (تطوع) و آمرزش خواهي (استغفار) صبح کند، بهشت جايگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پيش از اين انجام داده يا بعد از اين انجام مي دهد، خواهد بخشيد.» (1)
نيمه شعبان اگر چه شرافتش را وامدار مولود خجسته اي است که در اين روز، زمين را با قدوم خويش متبرک ساخته است، اما همه عظمت آن در اين خلاصه نشده و در تقويم عبادي اهل ايمان نيز از جايگاه و مرتبه والايي برخودار است.
در رواياتي که از طريق شيعه و اهل سنت نقل شده، فضيلت هاي بسياري براي عبادت و راز و نياز در شب و روز خجسته نيمه شعبان برشمرده شده است. و اين خود تمثيل زيبايي است از اين موضوع که براي رسيدن به صبح وصال موعود بايد شب وصل با خدا را پشت سر گذاشت و تا زماني که منتظر، عمر خويش را در طريق کسب صلاح طي نکند نمي تواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.
يکي از همسران پيامبر (ص) که ايشان را در اين شب تعقيب کرده بود، مي گويد:
«چون اين حال را از پيامبر ديدم او را رها کردم و شتابان به طرف خانه حرکت کردم. نفس نفس زنان به خانه رسيدم. وقتي پيامبر (ص) به خانه برگشتند و حال مرا ديدند گفتند: چه شده است که اين چنين به نفس نفس افتاده اي؟
گفتم: اي رسول خدا من به دنبال شما آمده بودم. پس فرمود: «آيا مي داني
امشب چه شبي است؟ امشب شب نيمه شعبان است. در اين شب اعمال ثبت مي گردند، روزي ها قسمت مي شوند، زمان هاي مرگ نوشته
مي شوند، خداوند تعالي همه را مي بخشد مگر آنکه به خدا شرک ورزيده يا به قمار نشسته يا قطع رحم کرده با بر خوردن شراب مداومت ورزيده يا بر انجام گناه اصرار ورزيده است... » (2)
کميل بن زياد از ياران امام علي عليه السلام چنين روايت مي کند که:
در مسجد بصره در نزد مولايم اميرالمؤمنين نشسته بودم و گروهي از ياران آن حضرت نيز حضور داشتند، در اين ميان يکي از ايشان پرسيد: معناي اين سخن خداوند که: «فيها يفرق کل أمر حکيم»(3) ؛ در آن شب هر امري با حکمت معين و ممتاز ميگردد، چيست؟ حضرت فرمودند:
«قسم به کسي که جان علي در دست اوست همه امور نيک و بدي که بر بندگان جاري ميشود، از شب نيمه شعبان تا پايان سال، در اين شب تقسيم ميشود. هيچ بندهاي نيست که اين شب را احياء بدارد و در آن دعاي خضر بخواند، مگر آنکه دعاي او اجابت شود.» پس از آن که امام از ما جدا شد، شبانه به منزلش رفتم. امام پرسيد: چه شده است اي کميل؟ گفتم اي اميرمؤمنان آمده ام تا دعاي خضر را به من بياموزي، فرمود:
بنشين اي کميل! هنگامي که اين دعا را حفظ کردي خدا را در هر شب جمعه، يا در هر ماه يک شب، يا يک بار در سال يا حداقل يک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را ياري و کفايت ميکند و تو را روزي ميدهد، و از آمرزش او برخوردار ميشوي، اي کميل! به خاطر زمان طولاني که تو با ما همراه بودهاي بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترين شکل پاسخ دهيم، آنگاه دعا را چنين انشا فرمود... (4)
شايان ذکر است که اين دعا همان دعايي است که امروزه آن را با نام «دعاي کميل» ميشناسيم.
« بار خدايا تو را ميخوانيم به حق اين شب و مولود آن، و به حق حجتت و موعود اين شب، که فضيلتي ديگر بر فضيلت آن افزودي و سخن تو از روي راستي و عدالت به حدّ کمال رسيده و هيچ کس را ياراي تبديل و تغيير سخنان تو نيست.» (5)
پي نوشت ها:
1- ابن طاووس، علي بن موسي، اقبال الاعمال، ص 212؛ بحارالانوار، ج 98، ص 413
2- ابن طاووس، علي بن موسي، همان، صص 216 و 217
3- سوره دخان، آيه 44
4- ابن طاووس، همان، ص 220
5- همان، ص219
منبع: رسالت