وقتی آقای قالیباف در مناظره دوم به آقای روحانی خیلی کلی گفت در شهرداری برای هنر کارها کردیم، رئیسجمهور هم کلیتر گفت ما هم؛پیدا بود هیچیک از آقایان دقیقا نمیدانستند برای هنر چه کردهاند...
گروه فرهنگ و هنر: وقتی آقای قالیباف در مناظره دوم به آقای روحانی خیلی کلی گفت در شهرداری برای هنر کارها کردیم، رئیسجمهور هم کلیتر گفت ما هم؛ و فقط یادش آمد از فعالشدن ارکسترهای موسیقی یادی کند؛ پیدا بود هیچیک از آقایان دقیقا نمیدانستند برای هنر چه کردهاند؛ درحالیکه جامعه هنری انتظاراتش بسیار بیش از عملکردهاست اما موضوع بحث این نوشتار این است که کاندیداهای محترم حتی حساب معدود کارهایی را که برای فرهنگ و هنر کردهاند هم نداشتند؛ حتی به خود زحمت نداده بودند آماری در جیب بغلشان بگذارند تا عیار هنردوستیشان را به رخ رقیب بکشند و هر دو طرف ترجیح دادند مثل برق و باد از این موضوع بگذرند.
به گزارش بولتن نیوز، شاید توقع گزافی است كه از رئیسجمهور، معاوناولش یا حتی شهردار تهران بخواهید آمار عملکرد خود در عرصه هنر را از بر باشند، اما وقتی در یک رقابت داغ انتخاباتی برای مناظرهای با عنوان سیاسی- فرهنگی آمده باشند، جز این مگر انتظاری از آنها میرود؟ وقتی بدون آمار دستاوردهای هنری به مناظرهای فرهنگی میآیند، معنایش این است که برای این عرصه چنان که باید ارزش و منزلتی قائل نیستند یا اینکه سبد رأی هنرمندان را آنقدرها مهم تلقی نمیکنند که برایش آمار بدهند.
یک- آقای رئیسجمهور روحانی به دليل اینکه نخستین نامزدی بود که به هنر اشاره و اعتراض کرد: «از پخش دعای ربنا یک هنرمند ابا میکنیم» نمره بالایی به خود اختصاص داد اما وقتی از نامبردن از استاد شجریان امتناع کرد، نشان داد نسبت به چهار سال قبل در عرصه هنر عقب نشسته است؛ او در ادامه فقط به آشتیدادن جامعه هنری با دولت و دایرکردن ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی اشاره کرد و پیدا بود دستاوردهای تجسمی، رونق دوباره سالنهای سینما، اجراهای پرشمار تئاتر، بهبود شرایط ممیزی کتاب و... را به خاطر ندارد، او حتی برای توسعه هنر و جبران مافات، برنامهای ارائه نداد، انگار نه انگار نفس مناظره برای همینهاست.
دو- آقای اسحاق جهانگیری اما به دليل طرح چندباره مسائل فرهنگ و هنر در مناظره دوم، گوی سبقت را از رقبا در این زمینه ربود؛ او با نامبردن از آقای اصغر فرهادی آغاز کرد که از یک فرد به یک نهاد ارتقا یافته و با تمام محدودیتها پرچم ایران را بالا نگه داشته است. او گفت که با قدرت فرهنگی قادریم خیلی از مسائل بینالمللی و داخلی را حل و فصل کنیم و درعینحال خواستار آزادی عمل هنرمندان شد و سپس به مبحث پرماجرای لغو کنسرتها اشارتی کرد و گفت: «بههیچوجه از هیچکس پذیرفته نیست که هنرمندی تمام مراحل قانونی خود را طی و برای اجرای کنسرتی اقدام کند، اما مقامی بتواند مانع کار او شود». اما او نیز آماری به همراه نداشت و عجیب آنکه نگفت چرا دولت نتوانست جلوی دلواپسان از جامعه هنری دفاع کند و حتی وعدهای هم نداد که در دولت بعد برای اعتباریافتن مجوزهای دولت چه خواهند کرد!
سه- آقای قالیباف اما با جمله اعتراضی درخصوص نحوه انتخاب دو وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنانش را آغاز کرد و گفت: «اولین تکریم اهالی فرهنگ واگذاری امور فرهنگی به خودشان است نه اینکه کسی را به کار بگیریم که نه فرهنگیان را میشناسد و نه فرهنگیان او را میشناسند». او حواسش نبود جامعه هنری میپرسد چرا ایشان در چند سال اخیر در سازمان فرهنگی -هنری شهرداری تهران که بودجهای درخورملاحظه هم دارد، رؤسایی را منصوب میکند که کمترین نسبت را با فرهنگ و هنر دارند. اول اردیبهشت ٩٤ در همین ستون با تیتر: «ریاستهای ٢١ماهه» در همین باره نوشتهام. آقای قالیباف که در این مناظره مدعی شد باید بگوییم در هنر چه کردیم هم هیچ آماری همراه نداشت و تنها گفت «به خانه موسیقی تهران (!) کمک و چندین هزار صندلی سینما اضافه کردیم». حال آنکه او میتوانست به سمپوزیومها و دوسالانههای مجسمهسازی، برنامه بهارستان، نگارخانهای به وسعت شهر، تأسیس خانه موزهها، پردیس تئاتر تهران و صبا و... اشاره کند که نکرد.
چهار- آقای میرسلیم که جامعه هنری خاطرات خوبی از دوران وزارتش ندارند هم با خواندن متنی و مصادرهکردن یک فیلم و یک کتاب علیه دولت، همه خاطرات سالهای ٧٢ تا خرداد ٧٦ خورشیدی را بازسازی کرد؛ او که بعد از چهار سال وزارت فرهنگ، کمترین ارتباط را با جامعه هنر داشته، مقصر همه بلایایی را که بر شخصیتهای فیلم «ابدویکروز» میرود، دولت چهارساله روحانی خواند تا هم صدای سعید روستایی (کارگردان فیلم) را درآورد و هم نشان دهد راست میگویند او چهرهای صنعتی است تا هنری.
پنج- آقایان رئیسی و هاشمیطبا هم در حد زنگ انشا از اهمیت فرهنگ و هنر گفتند و خلاص.
شش- با چنین پازلی اهالی فرهنگ و هنر پای صندوقهای رأی میروند؛ معترض، حتی خسته از برآوردهنشدن مطالبات اما میروند و رأی میدهند؛ اعلام حمایتهای شفافشان که هر روز رسانهای میشود و پایانی است بر رودربایستیهای ایرانی، این را میگوید.
منبع: شرق