کد خبر: ۴۷۴۷۹۳
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/ 9 اردیبهشت 95/

اصلا بی‌خیال دین و ایمان شویم، بهتر نیست؟!

پاسخ این سوال برمی‌گردد به اینکه چه درکی از خود به عنوان انسان داریم و چه هدفی برای زندگی‌مان در نظر گرفته‌ایم. شاید به همین جهت است که حضرت امیر ع در حکمت ۹۳ نهج البلاغه می‌فرمایند: دعا نکنید که «خدایا مرا به فتنه گرفتار نکن» چرا که بی شک همه به فتنه گرفتار می‌شوند؛‌ بلکه دعاکنید «خدایا مرا از گمراهی های فتنه نجات بده».
هر چه کنی به خود کنیگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 9 اردیبهشت به آیه 2 سوره عنکبوت پرداخته شده و در آن آمده است:
 
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ
سوره عنکبوت (29) آیه2  

ترجمه
آیا مردم چنین حساب کردند که وانهاده شوند که بگویند ایمان آوردیم و اصلا به فتنه‌ای آزموده نمی‌شوند؟!
 
شأن نزول
درباره نزول این آیه شأن نزول‌های متعددی روایت شده است. روایتی که هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت آمده، این است:
هنگامی که آیه 65 سوره انعام (قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ: بگو: او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [ديگر] بچشاند.) نازل شد پ‍یامبر ص برخاست و وضو گرفت و در وضو گرفتن سنگ تمام گذاشت؛ سپ‍س ایستاد و نماز خواند چه نماز زیبایی؛ آنگاه از خداوند سبحان خواست که بر امتش عذابی نفرستد، نه از بالای سرشان و نه از زیر پاهایشان، و نه آنها را گروه گروه به هم اندازد و نه عذاب بعضى را به بعضى [ديگر] بچشاند. پس جبرئیل نازل شد و گفت: محمد! خداوند متعال تقاضایت را شنید؛ و در مورد دو تا از اینها امان داد و در مورد دوتا امان نداد؛ آنها را امان داد از اینکه عذابی از بالای سرشان ویا از پایین پایشان بفرستاد؛ ولی در دو مورد دیگر، به آنها ضمانتی نداد.
پیامبر ص فرمود: جبرئیل! اگر امتم به کشتن همدیگر بپردازند چگونه باقی خواهد ماند. پس ایستاد و دوباره دعا کرد. پس آیه نازل شد: «به نام خداوند رحمان و رحیم؛ الف لام میم. آیا مردم چنین حساب کردند که وانهاده شوند که بگویند ایمان آوردیم و اصلا به فتنه‌ای آزموده نمی‌شوند؟!» (عنکبوت/1-3) پس فرمود: گریزی نیست از فتنه‌ای که امت بعد از پیامبرش بدان مبتلا شود تا راستگو از دروغگو معلوم گردد؛ چرا که وحی قطع شده و شمشیر و جدایی کلمه [= افتراق] تا روز قیامت می‌ماند.
مجمع البيان، ج‏4، ص488؛  كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج‏3، ص385

في تفسير الكلبي أنه لما نزلت هذه الآية قام النبي ص فتوضأ و أسبغ وضوءه ثم قام و صلى فأحسن صلاته ثم سأل الله سبحانه أن لا يبعث على أمته عذابا من فوقهم و لا من تحت أرجلهم و لا يلبسهم شيعا و لا يذيق بعضهم بأس بعض فنزل جبرائيل (ع) فقال يا محمد إن الله تعالى سمع مقالتك و إنه قد أجارهم من خصلتين و لم يجرهم من خصلتين أجارهم من أن يبعث عليهم عذابا من فوقهم أو من تحت أرجلهم و لم يجرهم من الخصلتين الأخريين فقال ص يا جبرائيل ما بقاء أمتي مع قتل بعضهم بعضا فقام و عاد إلى الدعاء فنزل الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ الآيتين فقال لا بد من فتنة تبتلى بها الأمة بعد نبيها ليتبين الصادق من الكاذب لأن الوحي انقطع و بقي السيف و افتراق الكلمة إلى يوم القيامة.

حدیث
1) سماعة بن مهران می‌گوید: پیامبر خدا ص یک شب در مسجد بود. نزدیک صبح که شد، امیرالمومنین ع بر ایشان وارد شد. پیامبر خدا او را صدا کرد و فرمود: یا علی!
حضرت علی ع پاسخ داد: لبیک!
حضرت فرمود: بیا اینجا !
چون حضرت علی ع نزدیک آمد، پیامبر ص فرمود: شب را در اینجا که می‌بینی بیتوته کردم و از خداوند هزار حاجت خواستم که همه را برایم روا داشت؛ و مثل آن را برای تو خواستم و برای تو هم روا داشت؛ و از پروردگارم خواستم امتم را بعد از من در مورد تو متفق‌القول گرداند؛ پروردگارم نپذیرفت و فرمود: «الف لام میم. آیا مردم چنین حساب کردند که وانهاده شوند که بگویند ایمان آوردیم و اصلا به فتنه‌ای آزموده نمی‌شوند؟!»
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص420

2) روایت شده است که وقتی کار ابوبکر آن گونه که عده‌ای می‌خواستند تمام شد و با او بیعت کردند آنان که بیعت کردند، شخصی نزد امیرالمومنین ع آمد در حالی که او داشت با بیلی که در دستش بود روی قبر رسول خدا ص را صاف می‌کرد. به ایشان عرض کرد: مردم با ابوبکر بیعت کردند و انصار به خاطر اختلافی که با هم کردند خواری در میانشان افتاد و آزادشدگان [لقبی که به مشرکانی که در فتح مکه از ترس ایمان آوردند داده می‌شد] به پیمان بستن با شخصی مبادرت کردند از ترس اینکه مبادا کار به دست شما بیفتد.
حضرت سر بیل را بر زمین گذاشت و در حالی که دستانش بر آن تکیه داد، فرمود: «به نام خداوند رحمن و رحیم، الف لام میم. آیا مردم چنین حساب کردند که وانهاده شوند که بگویند ایمان آوردیم و اصلا به فتنه‌ای آزموده نمی‌شوند؟! و قطعا کسانی را که قبل از ایشان بودند دچار فتنه کردیم تا خداوند معلوم کند کسانی را که راست گفتند و معلوم کند دروغگویان را؛ آیا کسانی که کارهای بد انجام می‌دهند چنین حساب کردند که از ما جلو می‌افتند، بد حکمی می‌کنند» (عنکبوت/1-4)
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص190

3) حضرت علی ع در بصره خطبه می‌خواند. وسط خطبه کسی بلند شد و گفت:
به ما از فتنه خبر بده و آیا از رسول خدا ص در این زمینه سوالی کردی؟
حضرت فرمود: همانا هنگامی که خداوند سبحان نازل فرمود که: «به نام خداوند رحمن و رحیم، الف لام میم. آیا مردم چنین حساب کردند که وانهاده شوند که بگویند ایمان آوردیم و اصلا به فتنه‌ای آزموده نمی‌شوند؟!» فهمیدم که این فتنه تا وقتی که رسول خدا ص در میان ماست نازل نمی‌شود؛‌پس به رسول خدا ص عرض کردم: این چه فتنه‌ای است که خداوند از آن به تو خبر داد؟
حضرت فرمود: یا علی! همانا امتم بعد از من دچار فتنه می‌شوند.
گفتم: آیا شما در روز اُحُد، آن جایی که شهید شد از مسانان آن که شهید شد و بین من و شهادت فاصله افتاد و بر من سخت آمد آیا به من نفرمودی: تو را بشارت می‌دهم که شهادت در پشت سرت است؟
فرمود: مطلب قطعا این گونه خواهد بود؛ و آن موقع صبر تو چگونه خواهد بود؟
گفتم: ای رسول خدا ! اینجا محل صبر نیست؛ بلکه محل بشارت و شکر است
. حضرت فرمود: علی! بدرستی که این قوم با اموالشان به فتنه خواهند افتاد و با دینشان بر پروردگارشان منت خواهند گذاشت و از خشم او خود را ایمن خواهند پنداشت و حرام او را با شبهات دروغین و هوا و هوس‌های غافلانه حلال می‌کند؛ پس شراب را به اسم نبیذ و رشوه را به اسم هدیه و ربا را به اسم خرید و فروش حلال می‌کنند.
گفتم:‌رسول خدا ! آن هنگام چه جایگاهی برای آنها قائل شوم؟ جایگاه ارتداد یا جایگاه فتنه؟
فرمود: جایگاه فتنه!
نهج البلاغة، خطبه156

4) معمر بن خلاد می‌گوید از امام رضا ع شنیدم که این آیه را تلاوت کرد «الف لام میم. آیا مردم چنین حساب کردند که وانهاده شوند که بگویند ایمان آوردیم و اصلا به فتنه‌ای آزموده نمی‌شوند؟!» سپس بن من فرمود: فتنه چیست؟
گفتم: فدایت شوم! آنچه می می دانیم این است که این فتنه در دین است.
فرمود: به فتنه می‌افتید همان گونه که طلا را به فتنه می‌اندازند [تعبیر «فتن» در مورد طلا به معنای حرارت دادن و ذوب کردن طلا برای جدا کردن ناخالصی‌های آن است]؛
‌سپس فرمود: خالص می‌شوید آن گونه که طلا خالص می‌شود.
الكافي، ج‏1، ص370

5) از پیامبر اکرم ص روایت شده است: قبل از شما کسانی بودند که گاه آنها را می‌گرفتند و اره روی سرشان می‌گذاشتند و آنها را دو نیم می‌کردند، اما این هم نمی‌توانست او را از دینش برگرداند؛ و یا با شانه‌های آهنین آنچه گوشت و عصب روی استخوان بود را می‌کندند، ‌اما چنین کاری هم او را از دینش برنمی‌گرداند.
تفسير جوامع الجامع، ج‏3، ص238  الكشاف، ج‏3، ص439
و از امام رضا ع روایت شده است: آنچه برایش گردن کشیده‌اید [منتظرش هستید] نخواهد شد مگر اینکه جدا شوید و خالص گردید؛ پس از شما جز اندکی نماند؛ سپس قرائت کردند: «الف لام میم. آیا مردم چنین حساب کردند که وانهاده شوند که بگویند ایمان آوردیم و اصلا به فتنه‌ای آزموده نمی‌شوند؟!»
سپس فرمودند: همانا از علائم فرج واقعه‌ای است که بین دو مسجد رخ می‌دهد؛ و فلان بن فلان پانزده نفر از بزرگان عرب را به قتل می‌رساند.
الإرشاد، ج‏2، ص375

تدبر
1️⃣ بسیاری از مردم خیال می‌کنند وقتی بگویند ایمان آوردند، همه چیز بر وفق مرادشان می‌شود. در حالی که ایمان آوردن، یعنی در راه خدا گام نهادن؛ و آنگاه شیطان حتما به مخالفت برمی‌خیزند و اینجاست که فتنه آغاز می‌شود: یعنی آزمایش‌های دشواری که فقط کسی که واقعا و از عمق جان ایمان آورده باشد، باقی می‌ماند.
انسان ممکن است در بسیاری از مسائل دنیوی عالم سرِ خودش و سرِ دیگران کلاه بگذارد؛ اما نمی‌شود ادعای ایمان کند و خدا را فریب دهد!

2️⃣ برخی گمان می‌کنند که وقتی دین وارد جامعه شود، و مردم اعلام دینداری کنند، باید همه چیز بلافاصله بر وفق مراد شود و همه مشکلات حل گردد؛ و متاسفانه گاه سخنرانان دینی هم این تلقی را دامن می‌زنند؛ آنگاه چون چنان تلقی‌ای پیدا شده، وقتی جامعه دینی می‌شود و مشکلات پیچیده‌تری پیدا می‌گردد، دین را ناکارآمد و مقصر می‌شمرند.
این آیه، در حالی که به رواج این تلقی تذکر می‌دهد (حَسِبَ النَّاسُ مردم چنین حساب می‌کنند)، کاملا آن را مردود می‌کند. بله، دینداری در هر جامعه‌ای یک رشدی می‌آورد؛ اما عبور از هر مرحله، چالش‌های جدید و پیچیده‌تری را پیش روی انسان می‌گذارد.  
اما چرا همین که افراد و جامعه‌ای ادعای ایمان و دینداری بکنند، به فتنه (آزمایش‌های شدید که بسیاری در آن می‌لغزند) می‌افتند؟
بحث تخصصی انسان‌شناسی
دنیا قرارگاه اصلی انسان نیست؛ بلکه جایی است که انسان آمده تا آزمونی بدهد و جایگاه نهایی و اصلی خود را در عالم معین کند. یکی از مهمترین پیام‌های دین این است که مقصد نهایی انسان آخرت است، نه دنیا؛ و اگر مقصد نهایی آن است، باید همه چیز بر اساس آنجا سنجیده شود.
خداوند انسان را در دنیا فرستاده تا او مسیر اسفل سافلین تا اعلی علیین را بپیماید و واضح است که همواره صعود دشوار است و هرچه مقصد عظیم‌تر باشد دشواری‌ها بیشتر.
نظام عالم به گونه‌ای است که هرکسی هر مرتبه‌ای را ادعا کند، امتحان قبولی در همان مرتبه را از او می‌گیرند. اگر کسی ادعا کند سواد اول ابتدایی دارد، در همان حد امتحان می‌شود و اگر کسی ادعا کند در حد دکترای ریاضی علم دارد، متناسب با آن از او امتحان می‌گیرند. اینکه آزمون دکترای ریاضی بسیار بسیار سخت‌تر است از آزمون های اول ابتدایی؛ و تعداد قبولی‌های آن بمراتب کمتر از این است، دلیل نمی‌شود که آزمون دکتری از کسی نگیرند و کسانی که در خود لیاقت می‌بینند، در چنان آزمونی شرکت نکنند. بله، ‌هستند افرادی که سوادشان همین که از ابتدایی بالاتر رود، ادعای توان در حد آزمون دکتری می‌کنند! و وقتی با سوالات مواجه می‌شوند هر چه دشنام است نصیب طراحان سوال می‌کنند و از هرچه ریاضی است متنفر می‌گردند و طبیعی است که ورود به مراحل بالاتر دائما با ریزشهایی همراه است. (حدیث5، https://t.me/YekAaye/4927)
اما واقعا چه کسی مقصر است؟!
برای مطالعه بیشتر در زمینه چگونگی تناسب رشد جامعه دینی با رشد فتنه و نفاق در این جامعه، می‌توانید به مطلب زیر مراجعه کنید:
 http://www.souzanchi.ir/the-religious-society-and-nefaq/

3️⃣ همین که افراد و جامعه‌ای ادعای ایمان و دینداری بکنند، به فتنه (آزمایش‌های شدید که بسیاری در آن می‌لغزند) می‌افتند.
پس، آیا بهتر نیست که اصلا بی‌خیال دین و ایمان شویم؟!
پاسخ این سوال برمی‌گردد به اینکه چه درکی از خود به عنوان انسان داریم و چه هدفی برای زندگی‌مان در نظر گرفته‌ایم.
آری، اگر سطح خود را در حد یک حیوان، و در محدوده دنیا می‌دانیم، قبول؛
اما اگر واقعا ما برتر از حیواناتیم و اگر واقعا آخرتی در کار است و با مردن تمام نمی‌شویم، چطور؟
شاید به همین جهت است که حضرت امیر ع در حکمت ۹۳ نهج البلاغه می‌فرمایند: دعا نکنید که «خدایا مرا به فتنه گرفتار نکن» چرا که بی شک همه به فتنه گرفتار می‌شوند؛‌ بلکه دعاکنید «خدایا مرا از گمراهی های فتنه نجات بده».

4️⃣ ایمان تنها به زبان و ادعا نیست، بلکه با آزمایش و در مقام عملکرد است که واقعیتش معلوم می‌شود. (اقتباس از تفسیر نور، ج9، ص112)
 
انتهای پیام/ 
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین