- برای ورود به سینما به عنوان یک کارگردان روحانی کار آسانی در پیش ندارید و شاید به راحتی پذیرفته نشوید. حتی در زمان اکران نیز ممکن است حاشیههایی داشته باشید. با این شرایط چطور برخورد خواهید کرد؟
بگذارید پاسخ شما را با یک شعر بدهم: «رشتهای بر گردنم افکنده دوست میکشد هرجا که خاطرخواه اوست» به اصطلاح پی این کار را به تنمان مالیدهایم. کسی که میخواهد وارد هر حرفهای شود و آن را پیگیری کند باید مقصد و مشکلاتش را ببیند وگرنه نمیتواند به آن هدف برسد و در آن موفق شود. خدا را شکر ما هم بدون آگاهی و هیچ دادهای وارد این عرصه نشدهایم. برای خودمان مبانی و دلایلی داشتهایم و تا الان که اینجا هستیم به لطف خدا آن مشکلات را پذیرفتهایم.
- به نظر میرسد روحانیان در سالهای گذشته علاقه بیشتری برای ورود به سینما از خود نشان دادهاند. باید انتظار داشته باشیم از کارگردانان روحانی فقط فیلمهای ایدئولوژیک ببینیم؟ برای شخص شما سینماگر یا روحانی بودن اولویت بیشتری خواهد داشت؟
با طرز بیان سوالتان موافق نیستم، یعنی نباید دو دستهاش کنیم و جدایی بیاندازیم و بگوییم روحانیت و سینما؛ اینطور نیست یعنی اگر اینطور باشد به نظرم خیلی تقسیم اشتباهی است. اینها هیچکدام نکته مفارقهای ندارند دوست و آشتی هستند و وحدتی بینشان ایجاد شده است. هیچگونه جدایی بین حوزه و سینما و این تیپ افراد نیست. انشاالله اگر توفیقی شد و فیلمهای بلند ساختیم قطعا بدانید که با هدف و مفهوم خاصی ساخته شده، ممکن است مشکلات جامعه یا جوانان باشد؛ یا هر موضوعی که به نظر بیاید و من نویسنده و کارگردان بدانم این برای جامعه من یا کل جهان معضل است حتما و قطعا آن را به تصویر میکشیم.
- خود شما چطور؟ قرار است در چه مسیری حرکت کنید. شما تا کنون دو فیلم کوتاه ساختهاید که به دفاع مقدس و مدافعان حرم پرداختهاند، احتمالا باید منتظر فیلم بلندی در همین حال و هوا از شما باشیم. در واقع میخواهم به این موضوع اشاره کنم که بسیاری معتقدند هدف اصلی سینما ایجاد سرگرمی است، شما قرار است فقط ایدئولوژی خودتان را در فیلمهایتان ارائه دهید؟
بزرگان سینما را که میبینیم، متوجه میشویم ایدئولوژی خودشان را داشتهاند، مثلا از کودکی با این ایدئولوژی بزرگ شدهاند یا موضوعی در کودکی آنها را آزار میداده که وقتی بزرگ شدهاند تصمیم گرفتند آنرا به فیلم تبدیل کنند. اتفاقا چند روز گذشته نیز با آنها حرف میزدیم. خب قطعا ایدئولوژی برای هر کارگردانی مهم است. شاید آنرا بیان نکند یا نتواند بیان کند اما حتما آن ایدئولوژی را دارد. برای بنده هم قطعا ایدئولوژی مهم است. به این معنی نیست که من ایدئولوژیام را به تصویر نکشم من به تبع آن الزامی که به من میشود موضوعی را به تصویر میکشم چه در ایدئولوژی من باشد چه نباشد.
- دوره آموزشی جشنواره جهانی فجر یا همان دارالفنون چطور گذشت؟ سعی شده بود استادهای درجه یکی از کشورهای مختلف جهان در این کارگاهها حضور داشته باشند، شما این دوره آموزشی را چطور ارزیابی میکنید؟
کارگاههایی که در دورههای آموزشی دارالفنون برگزار کردند و اعتقادی که من در این دوره به آن رسیدم این بود که –نظر شخصیام را میگویم شاید خود مسئولان برگزاری این اهداف را دنبال نمیکردند- تقابل تجارب وجود داشت، انتقال تجربیات کارگردانان بزرگ و ایجاد همبستگی و همدلی میان بچههای دارالفنون بود. فیلم هم اینطور ساخته میشود، به صورت مشارکتی است. من حرفهای را بلدم مثلا تصویربردار خوبی هستم یا یکی از دوستانم صدابردار خوبی است، خب حتما من موقع فیلمسازی به صدابردار احتیاج دارم. میتوانم از او استفاده کنم و با آنها در تعامل باشم، طرحم را به آنها بدهم و نظرشان را بپرسم و مشورت کنم. این اتفاق خیلی خوب است، ما در هتل اکران فیلمهای خودمان را داشتیم یعنی بچهها فیلمهای خودشان را نشان میدادند و اشکالات و نظراتشان را میپرسیدیم و آنها هم همینطور و به نظرم این ارتباط و همدلی بچهها نقطه قوت دارالفنون بود و به نظر شخص من از انتقال تجارب بزرگان هم مهمتر بود چون همه این بچهها با اصول و روش فیلمسازی آشنا هستند و آنچه باید میدانستند را دانستهاند. این مهم است که با هم همدلی و همکاری داشته باشند و تجاربشان را به همدیگر انتقال دهند.
- با این وجود، بخش دارالفنون یکی از بخشهای حاشیهساز جشنواره شده بود. روزهای اول و دوم که هنرجویان به چهار گروه فیلمنامهنویسی تقسیم شدند و کلاسهایشان جداگانه برگزار میشد برخی از رسانهها با انتشار تصاویر کلاسهای کم جمعیت نوشتند کلاسهای دارالفنون با عدم استقبال مواجه شده است. به نظر شما چرا باید این بخش که با رضایت هنرجویان هم همراه بود و سینماگران بزرگی به خاطر آن به ایران آمدند به عنوان نقطه ضعف جشنواره نشان داده شود؟
رسانهها به نظر شغل مهم و پرکاربردی در جامعه دارند، اما گاهی خودشان باعث ایجاد تنشهایی در جامعه میشوند. رسانهها چیزی را که برای دیگران مبهم است یا دیگران نمیدانند چیست، برجسته میکنند و آن قضیه خیلی پیچیده میشود و به چالش کشیده میشود. به همین خاطر باید وقتی قضیهای را میبینند سعی کنند اجحاف نشود یا کوتاهی در حق کسی نکنند. باید آن چیزی را بگویند که وجود دارد.
- نظرتان درباره اتفاقی که افتاده چیست؟
اگر این قضیه درست باشد، باید برای آن تاسف خورد. چون بچههای دارالفنون 110-120 نفر بودند که به چهار دسته فیلمنامه نویسی تقسیم شدند و کارگروه و ورکشاپهای مختلفی داشتند. اولا این تصمیم خیلی خوب بود. به خاطر اینکه بچهها میتوانستند راحتتر با استادها حرف بزنند چون در یک جمع بزرگ صحبت کردن سختتر است –مثل وقتی که بچهها کلاس خصوصی میگیرند تا تمرکز استاد بیشتر به آنها معطوف شود- به همین خاطر این تقسیم خیلی خوب بود، اما با این اتفاق پایین آمدن جمعیت و کمتر شدنش هم به چشم میخورد ولی این به معنی آن نبود که استقبالی از دارالفنون نشده و خیلی سرد برگزار شده، نه واقعا اینطور نبود. تقسیمبندی بسیار به نظرم خوب بود ولی خب دیگر باید رسانه حقیقتگو باشیم نه رسانهای که غلو میکند یا چیزی نمیگوید.
- چه در انجمن سینمای جوان و چه در این کارگاهها حتما جوانان مشتاق بسیاری را دیدهاید که مثل شما قصد وارد شدن به فضای حرفهای سینما را دارند، اما مشکل اصلی بسیاری از آنها جذب سرمایهگذار است. به عنوان یک روحانی چقدر انتظار دارید از شما حمایت بیشتری شود؟ چه سازمانهایی را در این راه پشت خودتان میبینید؟
اینطور پاسخ میدهم که نه تنها انتظارم این است از عوامل و گروه من حمایت شود بلکه از عامه بچههایی که میخواهند وارد سینما شوند باید حمایت شود. یعنی اینطور بگوییم که باید از ایده خوب دفاع شود و ایده خوب به نمایش درآید. نه اینکه ایده بدی باشد و چیز دیگری پشت آن باشد، نه نباید اینطور باشد. متاسفانه این اواخر بعضا سینمای ما به سمت مافیا شدن حرکت میکند. باید به بچههای تازه وارد میدان بدهیم. بچههایی که تازه فیلمساز شدهاند. نه اینکه بگوییم خیلی توجه کنند، بلکه توجهی را که انتظار دارند به آنها بدهند. آن کسی که انتظار دارد با فلان کارگردان ارتباط داشته باشد یا در صحنه تصویربرداری آن فیلمی که میسازد حضور داشته باشد به عنوان شاگرد بپذیرند. نمیگویم همه را بپذیرند، آنهایی را که میدانند استعداد دارند. آن را هم از ایده و از فیلمهایی که ساختهاند متوجه میشوند.
- منظورم حمایت خاص از شما به عنوان یک روحانی در مقایسه با یک جوان معمولی بود که قرار است وارد سینما شود.
خیلی سوال جنجالیای است. جوابش را چطور باید بدهم، خدا میداند! عرض کردم واقعا باید به همه بچهها میدان داده شود، فرقی نمیکند. یعنی به لباس نیست، باید به ایده باشد. ببینید اگر ایده من خوب باشد باید پذیرفته شود، باید به آن توجه شود. بد هم باشد یا باید یادم بدهند چطور ایدهپردازی کنم یا اینکه آن را کنار بگذارند و بگویند شما فعلا در جهتی نیستی که فیلم بسازی برو و یاد بگیر. اما وقتی ایده خوب است باید پذیرفته شود و روی آن سرمایهگذاری شود. فرقی نمیکند روحانی یا دانشجو باشی. از هر قشری که در جامعه ما هست. جامعه ما جامعهای از لحاظ فکری آزاد است که همه میتوانند در آن آزادانه فکر کنند و تصمیم بگیرند. در دین ما هم اجباری نیست و خداوند فرموده است «لا اکراه فى الدّین قد تَبَیّن الرّشدُ مِن الغىِّ...» اکراهی در دین نیست چون دین واضح است. در مجلس ما هم میبینید که از هر دین و مذهبی نماینده هست چه مسیحی و چه کلیمی و... . بچهها هم آزادند که ایدهشان را بدهند و انشاالله مسئولان و بزرگان باید به ایده خوب توجه کنند و آنرا به پرده نمایش درآورند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com