کد خبر: ۴۶۶۵۴۲
تاریخ انتشار:
خلیج چاکتوهچی، جایی در مجاورت خلیج خوک‌ها

مانور آمریکا و شبیه‌سازی حمله به قایق‌های تندروی ایرانی/ خزیدن در سوراخ موش شکارچی را جری‌تر می‌کند

مردم ایران بر خلاف حکام عرب و طرفداران‌شان ذلیل نیستند که با تهدید و کری‌خوانی پا پس بکشند. با ظهور یک بی‌کله‌ی جنگ‌طلب در امریکا می‌دانیم خزیدن در سوراخ موش، حیوان شکارچی وحشی و بی‌عقل را جری‌تر می‌کند، برای در امان ماندن نباید فرار کرد، اگر جلویش بیاستید و فریاد اقتدار بکشید جرات حمله و دست‌درازی نخواهد داشت.
مانور آمریکا و شبیه‌سازی حمله به قایق‌های تندروی ایرانی/ خزیدن در سوراخ موش شکارچی را جری‌تر می‌کندگروه سیاسی: کیوان ابراهیمی در مقاله ای که در ادامه مشاهده می کنید، سیاسیت های آمریکا در منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران را به کمک طرفداران داخلی اش، بررسی کرده و آورده است: بازمانده‌های طرفدار توافق هسته‌ای که همزمان به نیروهای حفاظت از منافع امریکا در قلب ایران تبدیل شده اند، بعد از هر مانور موشکی و نمایش اقتدار ملی برای دفع تهدیدات خارجی می‌گویند:‌ «خرابکارهای دلواپس! موشک هوا می‌کنید که دشمن تحریک شود؟ دیگر برای چه روی موشک‌هایتان شعارهای تحریک کننده می‌نویسید؟ چرا تبرج می‌کنید و اعتقادات‌تان را لخت و عور جار می‌زنید؟ مگر نمی‌دانید امریکا و لابی صهیون زود تحریک می‌شوند و وقتی تحریک شدند هی فرت و فرت تحریم در می‌کنند؟! خب نکنید این کارها را! گزک دست‌شان ندهید...»
 
به گزارش بولتن نیوز، متن این مقاله به شرح زیر است: 
 
نیروهای نظامی ایران، در زمان مذاکرات و به درخواست دولت جمهوری اسلامی، مانور عظیم نظامی همانند آنچه که در دوران دولت قبلی انجام میشده، انجام ندادند. ضمناً از رسانه‌ای کردن اغلب تمرینات و آزمایش‌های موشکی خود دوری کرده اند.

پس از توافق وین و پی‌آیند آن تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ در شورای امنیت سازمان ملل متحد (un.org/en/sc/2231)، آقای عباس عراقچی (مرد کمیابِ این روزهای وزارت خارجه) گفت:‌ «بر اساس بند ۹ قطعنامه ۱۹۲۹، فعالیت‌های موشکی ایران به طور کامل ممنوع شده است و این قطعنامه حتی به کشورها اجازه می‌داد که علیه ایران به زور متوسل شوند ولی الآن شورای امنیت در قطعنامه مذکور می‌خواهد فعالیت‌های موشکی که برای حمل کلاهک هسته‌ای طراحی شده یا می‌شود انجام نگیرد. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران اساساً در برنامه‌اش فعالیت موشکی مرتبط با هسته‌ای ندارد. شورای امنیت موضوع محدودیت در فعالیت‌های موشکی را نه تحت ماده ۴۱ و نه فصل هفت بیان نمی‌کند و فقط به عنوان "یک خواسته" آن را مطرح می‌کند. این قطعنامه با همه مواردی که در آن است و محدودیت‌هایش، مرزبندی مشخصی با توافق دارد اگر در قطعنامه مواردی باشد که در توافق نباشد، نقض آن‌ها توسط ایران نقض توافق به حساب نمی‌آید. ما به همه سیاست‌های خود در چارچوب برنامه‌های موشکی و تسلیحاتی‌مان ادامه می‌دهیم. در بحث موشکی نقضی نخواهد بود و در بحث تسلیحاتی اگر نقضی باشد نقض قطعنامه است نه توافق. همان‌طور که رهبری گفتند سیاست‌های منطقه‌ای، دفاعی و تسلیحاتی ما متاثر از قطعنامه شورای امنیت نخواهد بود». از متن صحبت‌های عباس عراقچی در اخبار نیمروزی شبکه یک سیما، تیرماه نود و چهار goo.gl/bWLhm9

وی همان شب در گفتگوی ویژه‌ی خبری گفت:‌ «قطعنامه ۱۹۲۹ می‌گوید تمام فعالیت‌های موشک‌های بالستیکی که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای داشته باشند، برای ایران ممنوع است و این موضوع را تحت ماده ۴۱ فصل ۷ صورت داده یعنی می‌گوید decides that Iran shall not. وقتی شورای امنیت می‌گوید "تصمیم ‌می‌گیرم که باید" یا "تصمیم ‌می‌گیرم که نباید" این یک تصمیم کاملاً الزام‌آور برای همه‌ی کشورهاست. در قطعنامه مذکور می‌گوید تصمیم می‌گیرم که ایران نباید کار روی موشک‌های بالستیکی با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای داشته باشد. در ادامه‌ی همان بند از کشورها می‌خواهد و موظف‌شان می‌کند که از هر ابزاری که می‌توانند استفاده کنند برای توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران و این یک مجوز بسیار خطرناکی بود برای اقدام نظامی علیه ایران. اما قطعنامه‌ی اخیر از تحریم و ممنوعیت، تبدیل می‌شود به یک محدودیت. آن هم چه محدودیتی؟ دیگر نمی‌گوید decides shall، بلکه از ایران می‌خواهد:‌ call upon. این عبارت در ادبیات شورای امنیت یعنی یک چیزی را می‌خواهد که الزام‌آور نیست. یعنی آن ممنوعیت تبدیل می‌شود به یک محدودیت غیر الزام‌آور. فقط از ایران درخواست می‌کند که فعالیت روی موشک‌هایی که طراحی شده‌اند برای حمل کلاهک هسته‌ای (designed to be capable of) را انجام ندهد، که ما اصلاً چنین موشک‌هایی را نداریم و چنین طراحی‌ای را صورت ندادیم. با این وصف، دامنه‌ی محدودیت خیلی محدود می‌شود».

بطور خلاصه بحث بر سر این بود که آیا برجام ممانعتی بر فعالیت‌های موشکی تحمیل می‌کند یا خیر؟ مذاکره‌کنندگان به درستی می‌گفتند اینگونه نیست اما منتقدان دولت نظر دیگری داشتند.
 
پس از این پالس‌های مثبت تیم مذاکره کننده و تصدیق آنان بر این واقعیت که برجام قرار نیست هیچگونه محدودیتی بر فعالیت‌های دفاعی و موشکی جمهوری اسلامی تحمیل کند، نیروهای نظامی کشور اقدام به انجام آزمایش موشکی در سطح محدود کردند. این آزمایشات موشکی محدود، در زمان اوباما و پس از توافق هسته‌ای نیز انجام میشد (بدون تبلیغات رسانه‌ای از جانب ایران) اما دولت امریکا حساسیت زیادی بروز نمیداد.

از آنجا که توافق هسته‌ای تنها با دولت مستعجل اوباما بسته شد نه با نظام حکومتی امریکا، شرایط در دوران پسا دموکرات دگرگون گردید. هر چند که وضع توافق و اجرای آن در زمان دولت سابق امریکا مناسب نبود و قانون محدودیت ویزا و سکوت اوباما در برابر تمدید قانون تحریم‌های ایران (موسوم به Iran’s sanctions act یا آیسا) به معنای نقض فاحش توافقات بود، اما بالاخره برجام با باز شدن یک طرفه‌ی شیرهای نفت (به نحوی که پول فروش‌شان به همان روش‌های زمان پیشا برجام وصول میشد و می‌شود) نفسکی می‌کشید و چون امروز با بروز نقض عهدها و توسعه‌ی روز افزون تحریم‌ها، رو به احتضار و موت نبود. ترامپ با ژست‌های پاسداری از غرور ملی و اقتدار نظامی که در زمان تبلیغات گرفته و آزمایشات موشکی ایران و تحقیر نظامیان امریکایی توسط چند قایق تندروی ایران را نشانی از تحقیر هیمنه‌ی امریکا و فشل بودن سیاست‌های اوباما دانسته بود، فعالیت‌های ایران را بیش از پیش، زیر رصد و ذره‌بین سازمان‌های امنیتی تحت امرش برد. به همین دلیل بود که چند ماه قبل آزمایش روتین موشک خرمشهر که توسط ایران رسانه‌ای نشده بود، از سوی دشمن رصد شد و بر سر آن پروپاگاندایی ترتیب دادند. جنجال کردند و به ایران اخطاری رسمی رساندند که به نخستین تهدید نظامیِ پسا برجامی تبدیل شد. در ادامه‌ی این سیاستِ سایه‌ی جنگی، موضوع را به جلسه‌ی اضطراری شورای امنیت نیز کشاندند اما سر و ته قضیه را بعد از مدتی هم آوردند تا ترامپ شمه‌ای از قدرت‌نمایی خود و تصمیم‌ش بر مقابله با «زیاده‌خواهی‌های ایران» را نشان دهد. در تعبیر عالیجنابان، زیاده‌خواهی یعنی حق دارند به مرزهای ایران وارد شوند اما ما حق برخورد نداریم، همانی که ترامپ در مصاحبه‌اش با فاکس گفت:‌ «آن‌ها جسور شده اند. هواپیماهای ما را تعقیب می‌کنند، دور کشتی‌های ما را با قایق‌های کوچک خود می‌گیرند و به ما احترام نمی‌گذارند؛ زیرا باور نمی‌کنند کسی بتواند اینقدر احمق باشد که چنین توافقی با آن‌ها ببندد.»
 
نیکی هیلی نماینده‌ی تازه رسیده‌ی امریکا به سازمان ملل گفت: «قطعنامه سال گذشته صادر نشده که صرفا این کار انجام شود بلکه آن‌ها باید بدانند که این کار را کردیم تا به آن احترام گذاشته شود.» صحبت‌ش بر سر همان قطعنامه‌ی ۲۲۳۱ بود که در بیان مقامات دولت ایران به آن افتخار میشد چون سایه‌ی جنگ را از سر ایران دور کرده و قطعنامه‌های تحریمی پیشین را به سطل آشغال پرت نموده است. ظهور ترامپ خیر عظمایی بود که در پی آن تن لخت پادشاه عیان گردید. گرچه فعالیت موشکی ایران در برجام نفی نشده اما قطعنامه‌ی سازمان ملل محملی گشته برای بازساخت ایران‌هراسی و جنجال‌سازی در مقابل ایران. دستاوردهای برجام یک به یک در حال پر کشیدن اند: تِرِک خوردن تحریم‌ها پر. کاهش ایران‌هراسی پر. رفع سایه‌ی جنگ پر. برجام پر، برجام که پر ندارد، خودش خبر ندارد! کجا به این زودی؟ حالا بودید! مسببان این توافق باید به زودی در پیشگاه ملت و دادگاه افکار عمومی جواب پس بدهند که چطور با فروختن داشته‌های مادی و معنوی این مملکت با ثمن بخس، توافقی بستند که ضمانتِ اجراییِ لنگ و لوچ‌اش تنها در یک دولت مستعجل که یکی دو سال به پایانش مانده بود اعتبار داشت. بعدی آمد و در عمل برجام را پاره کرد، اما حالا آب از آب تکان نمی‌خورد، چرا؟ چون سرداران دیپلماسی و قهرمانان ملی این مرز و بوم، بندی نوشته‌اند که می‌گوید با شکایت ایران به کمیسیون مشترک و عدم پذیرش آن، تمام قطعنامه‌هایی که ادعا میشد لغو شده‌اند مجدداً فعال خواهند شد! (رجوع کنید به بند ۳۷ از متن برجام که پیوست شده)

یک ماه پیش در خلیج چاکتوهَچی (Choctawhatchee) واقع در فلوریدای امریکا، نیروی دریایی این کشور یک مانور شبیه‌سازی برای حمله به قایق‌های تندوری ایرانی برگزار کرده است (read.bi/2mLuVAO). نام عجیب خلیج چاکتوهَچی را که شنیدم، به یاد کنایه‌ی رهبر انقلاب افتادم: «وقتی مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم پررو می‌شود، می‌گویند ایران در خلیج فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط‌ها! از آن طرف دنیا می‌آید رزمایش برگزار می‌کند؛ خب، بروید همان خلیج‌ خوک‌ها، اینجا چه می‌کنید؟! خلیج فارس خانه ما است. جای حضور ملت ایران است، این‌طور باید با قدرت‌های زیاده‌خواه مواجه شد.» خلیج خوک‌ها بخش کوچکی از دریای کارائیب در جنوب کوباست. این خلیج در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱ شاهد عملیات موسوم به خلیج خوک‌ها به‌منظور براندازی دولت فیدل کاسترو بود. در آن زمان حدود ۱۵۰۰ تبعیدی کوبایی که توسط سی.آی.ای سازمان‌یافته و مسلح شده‌ بودند در این منطقه فرود آمدند. اما فیدل کاسترو از نقشه عملیات مطلع شد و نیروهای طرفدار او، با غافلگیر کردن ضد انقلابیون کوبایی، ظرف ۴۸ ساعت، آن‌ها را دستگیر، زندانی و اعدام کردند. امریکایی‌ها رسماً و علناً به نقش خود در عملیات Brigade 2506 که به شکست سنگین‌شان انجامید اذعان کرده اند (goo.gl/91VZEF و goo.gl/5vlT4V)

حتی بالاتر از این، در محله‌ی هاوانا واقع در شهر میامی امریکا که اتفاقاً در همین ایالت فلوریدا قرار دارد، موزه‌ای کوچک ساخته اند برای پاسداشتِ یادِ وطن‌فروشان کوبایی که با سازمان‌دهی و تعلیم توسط آژانس اطلاعات مرکزی امریکا، به کشورشان حمله کردند (bayofpigs2506.com). این‌ها خلف ناصالحی برای مجاهدین خلق و شخصیت‌هایی چون بختیار بودند که با مزدوری یک دولت خارجی، در حمله به کشورشان نقش داشتند. در سال ۲۰۱۲، وزارت امور خارجه بریتانیا اسنادی را از حالت محرمانه خارج ساخت که نشان می‌دهند شاپور بختیار با رفت و آمد بین فرانسه و عراق، نقش مهمی در تحریک صدام برای حمله به ایران داشته و حتی از وی پول گرفته تا در ایران کودتا ترتیب دهد. کودتاهای ناموفقی که به عنوان سند خیانت این «مرغ طوفان» که چه عرض کنم، «جوجه‌ی طوفان» ثبت شده‌اند. روایت اسناد بریتانیاییِ خیانت‌های بختیار را از زبان رادیو فردا بشنوید:‌ goo.gl/S10a5r و goo.gl/Mpfrhi.

بازمانده‌های طرفدار توافق هسته‌ای که همزمان به نیروهای حفاظت از منافع امریکا در قلب ایران تبدیل شده اند، بعد از هر مانور موشکی و نمایش اقتدار ملی برای دفع تهدیدات خارجی می‌گویند:‌ «خرابکارهای دلواپس! موشک هوا می‌کنید که دشمن تحریک شود؟ دیگر برای چه روی موشک‌هایتان شعارهای تحریک کننده می‌نویسید؟ چرا تبرج می‌کنید و اعتقادات‌تان را لخت و عور جار می‌زنید؟ مگر نمی‌دانید امریکا و لابی صهیون زود تحریک می‌شوند و وقتی تحریک شدند هی فرت و فرت تحریم در می‌کنند؟! خب نکنید این کارها را! گزک دست‌شان ندهید...»

واکنش همین‌ها بعد از تمرین دریایی ارتش امریکا و شبیه‌سازی حمله به قایق‌های ایرانی یا حمله‌ی محدود امریکا به سوریه دیدنی‌ست: عد‌ه ای انگشت می‌گزند به همراه سکوت محض، عده‌ای ارتش امریکا را بخاطر حمله به دیکتاتور سوریه تشویق می‌کنند و عده‌ای مسرور اند از اینکه چنین اقداماتی، مَشک عوام‌فریبی دولت غرب‌گرا را بهم می‌زند تا فرآورده‌ی بهتری در انتخابات خارج سازد. دریغ از اینکه مردم ایران بر خلاف حکام عرب و طرفداران‌شان ذلیل نیستند که با تهدید و کری‌خوانی پا پس بکشند. نیمی از رای‌دهندگان ایرانی در سال ۹۲ با مشاهده‌ی ظاهرِ به نسبت نرم و منعطف اوباما، به رئیس جمهوری که از یک سو خود را معتدل و صلح‌دوست می‌نامید و از سوی دیگر کلید جادوییِ روشن کردن موتور کارخانجات را نشان می‌داد رای دادند. حال با ظهور یک بی‌کله‌ی جنگ‌طلب در امریکا می‌دانیم خزیدن در سوراخ موش، حیوان شکارچی وحشی و بی‌عقل را جری‌تر می‌کند، برای در امان ماندن نباید فرار کرد، اگر جلویش بیاستید و فریاد اقتدار بکشید جرات حمله و دست‌درازی نخواهد داشت.
اگر امریکا جرات حمله‌ی به سوریه را داشت بخاطر آن بود که می‌دانست سوریه‌ی ویران، توانِ تلافی و انتقام ندارد. دعا کنیم آن روز برای میهن نرسد که زیردستانِ آن شبه مردی که رفت و دنیای فردا را دنیای گفتمان‌ها می‌دانست نه موشک‌ها، در این کشور قدرت بیشتری بگیرند و برای یک مشت دلار و چند هواپیمای مسافری بیشتر، هست و نیست‌مان را بفروشند. هنوز در مخ‌مان زنگ می‌زند آن ساعتی که شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی در پشت تریبون سالن اجلاس سران گفت پیشرفت اقتصادی فلان کشورها به دلیل کنار گذاشتن قوای نظامی‌شان پس از جنگ جهانی دوم بوده و حال این راه در ایران باز شده است! تنها یک چله به انتخاب سرنوشت‌ساز ایرانیان باقی مانده، ما مردم غیور نمی‌خواهیم تقدیرات‌مان به دست کسانی رقم بخورد که با مشتی شعار سرگرم‌مان کنند و با لالاییِ برجام‌های ۲ و ۳ کم‌کم موشک‌ها و صنایع دفاعی، ته‌مانده‌ی تجهیزات بازدارنده‌ی هسته‌ای و متحدان منطقه‌ای‌مان را به ثمن بخس بفروشند تا بعد از سوریه نوبت ایران شود.

رویترز چندی پیش خبر داده (goo.gl/XqUrFO) ترامپ بجای پاره کردن برجام، دنبال محکم‌تر کردن آن و مذاکره‌ی مجدد بر سر تغییر برخی بندهای کلیدی توافق ا‌ست. تیم ترامپ خواستار افزایش نظارت‌های آژانس مخصوصا بر اماکن نظامی ایران بوده و می‌خواهد برخی محدودیت‌های موقت و ده ساله بر صنعت هسته‌ای ایران را دائمی کند. رویترز نوشته جلب موافقت ۵ کشور و ایران برای حاضر شدن بر سر میز مذاکرات مجدد بسیار سخت خواهد بود. این خبرگزاری از خروجی مذاکرات جدید با نام «JCPOA II» یا همان نامِ آشنای «برجام ۲» برای ایرانیان یاد کرده است.

البته میان این مفهوم با چیزی که ریاست جمهوری فعلی ایران در زمان جیک جیک مستانش بکار می‌بُرد، از زمین تا به آسمان تفاوت است. آقای روحانی به تعمیم توافق هسته‌ای و سازش با امریکا در مسائل منطقه و مقاومت اسلامی می‌گفت برجام ۲، حالا دورِ گردون بدجور چرخیده و طرف مقابل در حال فشار آوردن به منظورِ فجیع‌تر کردن مفاد برجام فعلی و الصاق شماره‌ی ۲ به آن است! گاهی اوقات از آدمی که مغرور شده و احساس بلا منازع بودن و قدر قدرتی کند، اعمالی سر می‌زند که موجب سقوط و غلتیدن از اوج عزت به حضیض ذلت خواهد شد، چون فواره‌ای که پایه‌ی سست بنیادی که ناگهان فرو می‌ریزد...
گَه حضیض و گَه میانه، گاه اوج
اندر آن از سعد و نحسی فوج فوج
 
 
مانور آمریکا و شبیه‌سازی حمله به قایق‌های تندروی ایرانی/ خزیدن در سوراخ موش شکارچی را جری‌تر می‌کند
مخالفان دولت نه بصورت صریح، بلکه در لفافه تذکر می‌دادند: «اولی را بزرگ کن، بعد به فکر بعدی‌ها باش!» تهمت و انگ بود که نثارشان میشد، کنون آفتاب تابان ترامپ غبارها را کنار زده و اثبات کرده بیخود دلواپس نبودیم! حقانیت دلواپسی روز به روز بیشتر در حال نمود و قبول توسط مردم ایران است، امری که به روشنی در سیر نزولی محبوبیت دولت فعلی در نظرسنجی‌های داخلی و خارجی قابل مشاهده است.

حال وقتِ یک توصیه‌ی برادرانه به فعالان جبهه‌ی انقلاب و دلسوزان مملکت است: اکنون فرصتی بی‌بدیل و تاریخی برای زدودن اردوگاه نفاق و سازش در اختیارمان قرار گرفته؛ امید که قوه‌ی عاقله‌ای میان‌تان انتخاب و بر آن اجماع کنید تا گزینه‌ای انقلابی، متخصص، موجّه و کیّس راهی مصاف با حریفِ خسته و زخم‌خورده شود، کسی که هم مرزبندی واضح و ملموسی با خطاهای دولت فعلی و قبلی داشته و هم متبحر در امر رسانه و مدیریت افکار عمومی باشد تا بتواند پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶، به منطقی‌ترین و عقلانی‌ترین نحو ممکن، مدیریتِ چالشِ ترامپ نموده و عربده‌کشی‌هایش را خنثی کند.

لازم است این فرد در مواردی چون تبحر در امر مدیریت، قائل بودن به شفافیت و حاکمیت باز، ساده‌زیستیِ حقیقی، برخورداری از قدرتِ تحمل مخالف و جمع کردنِ دل چرکین‌ها در ذیل چترِ خدمت به کشور، پایبندی به ادب، حُر بودن در پذیرش خطا و عذرخواهی، برخورد با نزدیکانِ نابکار، رعایت احترام مردم و آزاد اندیشی، سوابق و برنامه‌ای قابل قبول داشته، تیمی معرفی کند که مجرّب و آشنا به مشکلات مردم، مستضعفین و پابرهنگان بوده و دارای سوابق روشنی در مبارزه با فساد در زمان دولِ فسادخیزِ دهم و یازدهم باشد تا بتواند آنطور که شایسته‌ی مردم ایران است، پس از رهبریِ حکیم بر آنان زعامت و به تعبیر بهتر «خدمت» نماید. رویترز در انتهای یادداشت خود از قول یک مقام ایرانیِ نزدیک به رئیس جمهور ابراز دلواپسی کرده که این رفتار دولت جدید امریکا، منجر به تضعیف مذاکره‌کنندگان با غرب و قوت گرفتنِ «تندروها» (همان انقلابی‌ها در بیان رسانه‌های غربی و دولتی) خواهد شد...
و مَا النَّصرُ اِلاّ مِن عِندِ اللّه
 
انتهای پیام/ 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین