روز دوشنبه بود که مریضی ایشان شدت گرفت و به حضرت علی ع فرمود: علی! [بعد از شهادت من] سه روز بیرون نرو تا کتاب خدا را کاملا گردآوری تا شیطان در آن چیزی نیفزاید و از آن چیزی کم نکند؛ که تو در نقطه مقابل وضعیت جانشین سلیمان هستی؛ پس حضرت علی ع ردا را بر دوش نگذاشت تا اینکه قرآن را جمع کرد و شیطان نتوانست چیزی بر آن بیافزاید یا چیزی از آن بکاهد.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 16 فروردین به آیه 17 سوره قیامت پرداخته شده و در آن آمده است:
إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ
سوره قیامت (75) آیه 17
ترجمه
که برعهده ماست جمع کردن آن و خواندنش؛
معانی لغات
«قُرْآن»
از ماده «قرء» است که اگرچه این کلمه در معنای «خواندن» متداول شده است، اما اصل آن هم در معنای «جمع کردن» بوده است و در این زمینه در جلسه 350 توضیح داده شد. (لینک زیر)
حدیث
1) از ابنعباس درباره آیه «زبانت را به آن به حرکت درنیاور» (قیامت/16) نقل شده است که پیامبر هنگام وحی لبهایش را حرکت می داد تا آن را حفظ کند و به او گفته شد: «زبانت را به آن» یعنی به قرآن «به حرکت درنیاور برای اینکه بدان بشتابی» یعنی قبل از اینکه قرائتش بر تو تمام شود «چرا که برعهده ماست جمع کردن آن و خواندنش» و خداوند برای حضرت محمد ص ضمانت کرد که علی بن ابیطالب بعد از رسول خدا قرآن را جمع کند. ابنعباس گفت: و خداوند قرآن را در قلب علی ع جمع کرد و حضرت علی ع بعد از رسول خدا ص در مدت شش ماه آن را جمع کرد.
(توجه: این روایت را ابنشهرآشوب از کتب اهل سنت نقل کرده ولی در برخی روایات دیگر اهل سنت و نیز در روایاتی که از امامان شیعه نقل شده مدت این جمع کردن را سه روز ویا یک هفته گفتهاند که در ادامه برخی از این روایات خواهد آمد)
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج2، ص40
2) در روایتی از امام باقر ع در ضمن تفسیر آیه «بگو از شما اجری نمیخواهم مگر دوستی با نزدیکانم» آمده است: سپس جبرئیل به نزد او آمد و گفت: [خداوند می فرماید] محمد! تو نوبت [یا: نبوت] خود را به انجام رساندی و زمانت به سر آمده؛ پس اسم اکبر [= اسم اعظم] و میراث علم و آثار علم نبوت را نزد علی ع قرار بده و من زمین را رها نمیکنم مگر اینکه در آن عالمی باشد که طاعت من به او شناخته شود و ولایت من با [تبعیت از] او معلوم گردد و حجتی باشد در زمانهایی که پیامبری نبوده است؛ پس اسم اکبر و میراث علم و آثار علم نبوت را به او وصیت کرد و به او هزار باب وصیت نمود که از هر بابی هزار باب باز میشود و از هر کلمهای هزار کلمه؛ و روز دوشنبه بود که مریضی ایشان شدت گرفت و به حضرت علی ع فرمود: علی! [بعد از شهادت من] سه روز بیرون نرو تا کتاب خدا را کاملا گردآوری تا شیطان در آن چیزی نیفزاید و از آن چیزی کم نکند؛ که تو در نقطه مقابل وضعیت جانشین سلیمان هستی؛ پس حضرت علی ع ردا را بر دوش نگذاشت تا اینکه قرآن را جمع کرد و شیطان نتوانست چیزی بر آن بیافزاید یا چیزی از آن بکاهد.
تفسير فرات الكوفي، ص398-399
مساله جمعآوری قرآن بعد از رحلت پیامبر ص توسط امیرالمومنین ع از مسائل متواتر در شیعه و سنی است. این هم روایتی از اهل سنت در این باب:
عکرمه میگوید: هنگامی که با ابوبکر بیعت شد، حضرت علی ع از بیعت سرپیچی کرد و در خانهاش ماند. عمر او را دید و گفت: آیا از بیعت با ابوبکر سرپیچی میکنی؟ فرمود: من زمانی که رسول خدا ص از دنیا رفت سوگند یاد کردم که ردایی بر دوش نیندازم مگر برای نمازهای واجب تا اینکه قرآن را جمع کنم چرا که میترسم که مبادا قرآن مورد نزاع واقع شود.
مصنف عبدالرزاق صنعانی، ج5، ص450
3) از امام باقر ع روایت شده است: هیچ یک از مردم ادعا نکرده که قرآن را بتمامه جمع کرده باشد مگر اینکه دروغگو است؛ و آن را آن گونه که خداوند نازل کرده بود کسی جمع و حفظ نکرد مگر علی بن ابیطالب ع و امامان پس از ایشان.
الكافي، ج1، ص228؛ بصائر الدرجات، ج1، ص193
4) از امام باقر ع روایت شده است: هیچکس نمیتواند ادعا کند که قرآن بتمامه، ظاهر و باظنش، نزد اوست مگر جانشینان [واقعی پیامبر ص].
الكافي، ج1، ص228؛ بصائر الدرجات، ج1، ص193
تدبر
1️⃣ پیامبر وظیفه رساندن وحی به مردم را دارد، با این حال، خداوند خودش مسئولیت جمعآوری آن را برعهده میگیرد.
ثمره اخلاقی اجتماعی
حتی در حوزه وظایفی که برعهده ماست، معلوم نیست که هر کاری را ما خودمان بتوانیم انجام دهیم؛ خیلی از کارها را خدا خودش برعهده میگیرد.
2️⃣ خدا کارش را توسط برخی انسانهای برگزیده انجام میدهد. مسئولیت کاری را از پیامبر میگیرد و همان را توسط حضرت علی ع انجام میدهد.
(جمعآوری کامل قرآن تنها توسط امیرالمومنین ع انجام شد و اهل بیت هستند که تمام قرآن را (تمامی ظاهر و باطن آن را) در سینه دارند.)
3️⃣پیامبر با نزول دفعی قرآن در شب قدر (قدر/1) بر تمام محتوای قرآن آگاهی داشت؛ اما خداوند فرمود «خواندش هم تنها برعهده ماست» یعنی تا ما خواندنش را تمام نکردهایم تو سخن مگو.
پس،الفاظ قرآن هم توسط خود خداوند تعیین شده است.
نکته تخصصی فلسفه دین
امروزه برخی، به تأسی از الهیات مسیحی، میکوشند وحی را یک «تجربه دینی» که توسط پیامبر ص انجام شده، معرفی کنند که تبدیل آن به الفاظ توسط خود ایشان و تحت فرهنگ زمانه رخ داده است؛ و در نتیجه، جهانشمول بودن و ابدی آن را زیر سوال میبرند.
این تلقی از وحی، مبتنی بر تلقی مسیحیت کنونی است که از نظر آنها، مسیح، نه پیامبر، بلکه خود خداست که در زمین ظاهر شده، و لذا، وحی، نه کلماتی که خدا بر پیامبرش فرو فرستاده، بلکه حضور خود مسیح و مواجهه افراد (حواریون) با مسیح (خدا!) در یک مقطع زمانی خاص است که گزارش این حضور توسط حواریون به لفظ درآمده است؛ چنانکه مسیحیان امروزی، با یک انجیل سر و کار ندارند، بلکه «انجیل»های کتاب مقدس، متعدد و به نام حواریونی که آن انجیل را گزارش کردهاند، میباشد.
این تلقی، صرف نظر از اشکالات درونی خودش، به هیچ عنوان با وحی قرآنی سازگار نیست؛ خصوصا که خود قرآن کریم، بر اینکه خواندن و الفاظ این وحی برعهده خود خداوند میباشد، اصرار دارد.
شبهه
بحث از حقیقت وحی، بحثی بروندینی است و نمیتوان با استناد به آیات قرآن، آن را تبیین کرد.
پاسخ
اولا به چه دلیل، این بحث لزوما بروندینی است؟ بحث اتفاقا درباره وضعیتی است که ما هیچ تجربهای از آن نداریم، و اتفاقا در اینجا بیش و پیش از هر چیزی باید به خود کسی که آن تجربه را آورده مراجعه کنیم.
ثانیا حتی اگر بخواهیم تحلیل بروندینی ارائه دهیم، باید واقعیتهای مورد تحلیل را جدی بگیریم؛ به لحاظ روششناسی، موجه نیست که وضعیت وحی در دینی را که هیچ اهمیتی برای لفظ قائل نیست و بر مدار محوریت «یک شخص» میگردد (مسیحیت تحریف شده کنونی) بر وحی در دینی منطبق سازیم که بشدت بر اینکه این لفظ از جانب خداوند است اصرار دارد و از شخص نبی میخواهد که او هم در برابر این وحی تابع باشد. درواقع، اقتضای مواجهه موجه با پدیده وحی در یک دین، آن است که در تحلیل خود، صرفا بر اساس حدسها و بافتههای ذهنی خود تحلیل نکنیم بلکه بر اساس واقعیتهایی که در آن دین گزارش شده، تحلیلی از آن واقعیت محل بحث ارائه دهیم.
در اسلام:
از همان اولین آیهای که نازل شده، اصرار بوده که پیامبر چیزی را میخواند که فرشته وحی برای او آورده (که تفاوت خواندن با شهود و مکاشفه بر همگان واضح است) (علق/1، جلسه350)،
از ابتدا بین حدیث قدسی (مکاشفهای که حاصل مواجهه معصوم با خدا بوده) و الفاظ قرآن تفاوت میگذاشتند،
قرآن کریم تنها متن آسمانیای است که خود متن معجره معرفی شده و در مورد خود متن تحدی شده است.
و...
هر تحلیلی از وحی، باید بتواند این واقعیتها را تبیین کند؛ نه اینکه به بهانه بروندینی بودن، آنها را نادیده بگیرد.