کد خبر: ۴۶۵۲۴۶
تاریخ انتشار:
ساعتی با مرتضی سرهنگی، در نقد تازه ترین اثرش «نظام نامۀ حرب»

کتابی که پس از راهی 100 ساله، به مقصد رسید

اواخر اسفند، کتابخانۀ تخصصی ادبیات در کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی میزبان پدر ادبیات پایداری بود؛ مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، کسی که مقام معظم رهبری در وصفش فرمودند: اگر شاعر بودم برای سرهنگی‌ قصیده می‌گفتم.
کتابی که پس از راهی 100 ساله، به مقصد رسیدگروه ادبیات، نشر و رسانه: خوانش، نقد و گفت‌و‌گو درباره تازه‌ترین اثر او به نام «نظام‌نامۀ حرب»، در نزدیکی روز ملی راهیان نور، بهانه‌ای شد تا اولین نشست از سلسله‌نشست‌های شمس، با حضور داستان نویسان مشهدی آغاز به کار کند.

به گزارش بولتن نیوز، در این نشست سید علیرضا مهرداد، نویسندۀ ادبیات دفاع مقدس و مجری این برنامه گفت :  تقریباً پشت صحنه همۀ آثار با فخامت انتشارات سورۀ مهر مانند «دا»، «پایی که جاماند» و «نورالدین پسر ایران» آقای سرهنگی ایستاده است.

برای همین دغدغه‌مندی هم او در یک گزینش هنرمندانه، سراغ یک اثر تاریخی با قدمت حدود 100 سال می رود و آن را برجسته می‌کند. 

علی براتی گجوان، نویسنده و منتقد ادبی نیز با اشاره به اجرا یا اجرا نشدن برخی از  بندهای این کتاب در فنون جنگی هشت سال دفاع مقدس، اظهار کرد: قطعاً در آن زمان کتاب «لوایح و سوانح» در دسترس نبوده و فنون جنگیِ تا اندازه‌ای مشترک که در تاریخ تشیع و از جمله در دفاع مقدس دیده می‌شود، به دلیل استناد به منابع مشترک، یعنی احادیث و روایات است.
در این نشست مرتضی سرهنگی به تفصیل درباره کتاب و ادبیات دفاع مقدس سخن گفت که گزیده ای از آن را می خوانیم.

توصیه یک آیت ا... برای عکاسی از میدان نبرد در 100 سال پیش
سال 74  یا 75 سفری به بوشهر داشتم و در آنجا با کتابی به نام «لوایح و سوانح» آشنا شدم که اعلامیه‌ها، سخنرانی‌ها و نامه‌های یک روحانی و مجتهد تراز اول به نام آیت‌ا... سیدعبدا... بلادی بهبهانی بوشهری در آن تنها با شمارگان 500 نسخه چاپ شده بود، یعنی اصلاً از بوشهر بیرون نیامده بود. در این کتاب پنج شش صفحه‌ به آداب جنگ اختصاص یافته که در 110 بند تنظیم شده است. آیت ا... بوشهری در مقدمۀ آن آورده که مبارزان جنوب در تنگستان (در جنگ جهانی اول) برای جنگ با اشغالگران انگلیس به من پیغام دادند که ما جنگ کردن بلد نیستیم. من هم بلافاصله نشستم به نیت حضرت امیر(ع) نظام‌نامۀ حرب را در 110 بند نوشتم و برای آنان فرستادم.
آنچه در ابتدا توجه من را جلب کرد، بندهای 22 و 23 این نظام‌نامه دربارۀ گزارش‌نویسی از جنگ و عکاسی از میدان نبرد بود. آیت ا... بوشهری 100 سال پیش، فرمان می‌دهد که از میدان نبرد عکاسی شود. 100 سال پیش چند دوربین عکاسی در ایران بود؟ چند تا در بوشهر بود؟ چندتا در تنگستان بود؟ تنگستان الان هم دِه است. گویا ایشان این نظام‌نامه را برای همیشه نوشته و جالب است که تمام بندها، دفاعی است و بر حفظ حدود ایران تأکید فراوان دارد. شاید یکی از دلایلی که ملت ایران بقای چند هزار ساله داشته همین روحیۀ دفاعی است.

ای کاش!
شاید من در زندگی‌ام هیچ وقت «ای کاش» نگفته باشم و همیشه آنچه از دستم برآمده انجام داده ام. اما دربارۀ اُسرای عراقی می‌گویم: «ای کاش». افسران عراقی در ایران 65 کتاب نوشتند و رفتند. ای کاش این می‌شد 650 تا. یکی از ای کاش‌های من اینجا بود. حضرت امام(ره) می‌گفتند اینان مهمانان ما هستند. ما کمیسیون ادارۀ اسرای عراقی داشتیم که قانون برای نگهداری از اسیران تصویب می‌کرد. آنچه ما وضع کردیم از کنوانسیون ژنو انسانی‌تر و پیشرفته‌تر است و بندهای بیشتری هم دارد. ما این مصوبات را چاپ و به انگلیسی و عربی ترجمه می‌کنیم. یکی کتاب فرار اسرای عراقی از اردوگاه‌های ایران است، یکی مصوبات و دیگری اُسرای سرشناس. تعدادی اسیر سرشناس اینجا بودند که هیچ کس نمی‌داند. مثلاً اسماعیل حمادی، برادر سعدون حمادی اینجا اسیر بود. ناهارِ اُسرا همانی بود که سرباز و افسر نگهبان ما می‌خورد. ناهارشان بهتر از روزنامۀ ما بود. من آن موقع خبرنگار بودم، درروزنامه‌مان ناهار نمی‌خوردم و می‌رفتم پیش عراقی‌ها (می‌خندد). نمی‌خواهم بگویم در اینجا به عراقی‌ها خوش گذشت، اسارت به هرشکلش سخت است اما ما سخت ترش نکردیم.

دستور زبان جنگ
جنگ دو دستور زبان دارد. یکی دستور زبان عصر جنگ است که تبلیغی، حماسی و شورانگیز است و باید مردم را برای مقابله با سختی‌ها و ناملایمات به هیجان بیاورد تا مردم بتوانند مقاومت کنند که این در همه جای دنیا به همین صورت است و درست است. اما دستور زبان عصر بعد از جنگ، تعقلی است. فرق زیادی میان تبلیغ و تعقل است. الان نظام رسانه‌ای ما با همان دستور زبان عصر جنگ صحبت می‌کند درصورتی که ادبیات ما فرق کرده است.صدام، خلبان لشکری را که پنج روز زودتر از شروع رسمی جنگ بر اثر سانحه در خاک عراق افتاده بود، نگه داشت. او می‌گفت چند روزی من را در یکی از خانه‌های اطلاعات با امکانات عالی نگه داشتند که روزی مسئولم به من گفت صدام گفته یک دقیقه بیا در تلویزیون عراق صحبت کن و بگو ما بودیم که به خاک عراق حمله کردیم و ما متجاوز هستیم. این را بگو تا هرجای دنیا هرچه بخواهی به تو بدهیم. به او گفتم چرا می‌‌خواهی از من یک خائن برای کشورم بسازی؟ من این کار را نمی‌کنم.
این یک دقیقه شد 18سال سلول انفرادی برای خلبان لشکری. خاطرات، قیمت تمام شدۀ جنگ را برای ما نشان می‌دهد. به دلیل همین دستور زبان تبلیغی که نظام رسانه‌ای ما دارد قیمت برای ما درنیامده که آقای رئیس بانکی که می‌گوید اگر حقوق 300 میلیونی من را قطع کنید، من به بانک جهانی شکایت می‌کنم، هیچ کس نمی‌گوید چرا؟ خلبان لشکری به‌خاطر یک دقیقه، 18 سال از عمرش رفت. این قیمت درنیامده که ما با کشورمان و مواهبمان بدرفتاری می‌کنیم. حتی این‌قدر مقید نمی‌شویم که چراغ اضافه بالای سرمان را خاموش کنیم. اگر این قیمت دربیاید می‌فهمیم با کشورمان چگونه برخورد کنیم و خاطرات دارد این را درمی آورد.
منبع: خراسان 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین