* آقای یزدانی سلام و عید شما مبارک.
من هم سلام می کنم خدمت شما و همه هموطنان عزیزم. عید شما مبارک.
* بعد از المپیک 2016 ریو به شما گفتند پلنگ جویبار یا ببر مازندران؟
لقبهای زیادی به من دادند.
* مگر به غیر از این دو لقبهای دیگری هم بود؟
بله گفتند یل جویبار، سهراب ایران، یوزپلنگ و خیلی چیزهای دیگر که همهاش لطف مردم به من حقیر است.
* کدامش به شما چسبید؟
همه خوب بود، ولی دوست دارم همان اسم خودم باشد.
* یعنی حسن یزدانی بدون پسوند و پیشوند؟
بله.
* چون در جویبار، جایی که شما متولد شدهاید، فضا، فضای کشتی است و از هر خانوادهای یک پلنگ جویباری بیرون میآید؟
در شهرستان جویبار 10 یا 12 سال است که خیلی به کشتی توجه میکنند و جوانها و نوجوانان علاقه زیادی به کشتی نشان میدهند و الان در هر رده سنی در تیم ملی کشتیگیر دارند و انشاءالله که موفق باشند.
* با رضا یزدانی نسبتی دارید؟
بله، فامیل هستیم.
* چه نسبتی؟
پدر رضا یزدانی با پدر بزرگم پسر عموست.
* شما با هم کشتی را شروع کردید یا اصلاً از لحاظ سنی با هم نبودید؟
از لحاظ سنی خیلی تفاوت داریم. نه، رضا یزدانی 10 سال کشتی را از من زودتر شروع کرد. من 11 سالم بود که کشتی را شروع کردم و الان هم حدود 10 سال است که کشتی میگیرم.
* در جمع خانوادگی با هم کشتی نگرفتهاید با وجود اینکه رضا از شما بزرگتر بود؟
نه چون رضا بزرگتر بود زیاد با هم در ارتباط نبودیم و آنها در یک منطقه دیگر زندگی می کردند و ما در یک منطقه دیگری. من وقتی رفتم باشگاه تازه با اسم رضا یزدانی آشنا شدم.
* قبل از باشگاه هیچ آشنایی با او نداشتید؟
نه، هیچ آشنایی با او نداشتم.
* در دورهمیها در مازندران و جویبار مثلاً هنگام عید با هم کشتی نمیگیرید؟
در دورهمیها که کنار هم جمع میشویم کسانی که بچه کوچک دارند معمولاً یک کشتی با هم میگیرند.
* بچهها چند ساله هستند؟
10 ساله یا 12 ساله با هم در وسط خانه کشتی میگیرند و یا در بیرون از خانه داخل حیاط. آنهم به خاطر این است که بچهها به کشتی علاقه پیدا کنند.
* شما چند بار از این کشتیها گرفتهاید؟
خیلی زیاد. قبل از اینکه به باشگاه بروم در داخل خانه با برادرهایم کشتی میگرفتم، در خانه یا بیرون از خانه و در محل، کشتی سنتی مثل لوچو برگزار میشد. شبها و روزها و من آن را تماشا میکردم و یکی دو بار هم در این رقابت شرکت کردم.
* در آن زمان بود که متوجه شدید کشتیگیر میشوید یا بعد از آن؟
من زمانی که کشتی را شروع کردم بعد از شش ماه اول از آن زده شدم، چون ورزش سنگینی بود و نخواستم که ادامه بدهم، ولی با فشار پدرم رفتم و در مسابقههای استانی که در استان مازندران برگزار شد و رفتم در آن جا دوم شدم و انگیزهام بیشتر شد. همین مسئله باعث شد کشتی را دنبال کنم. در مسابقات نوجوانان اول شدم و در مسابقات آسیایی هم عنوان کسب کردم و مراحل بالاتر در جوانان و تا الان که از کارم راضی هستم.
* چند سالگی از کشتی زده شدید؟
11 سالم بود.
* و 11 سال بعد از آن قهرمان المپیک شدید.
بله همینطور است. کشتی ورزش سنگینی است و نمیشود آن را با دیگر ورزشها مقایسه کرد. باید زجر و سختی را که در این ورزش هست، تحمل کنید تا به آن خواستهای که دارید برسید.
* افراد خانواده شما کشتیگیر هستند؟
یک برادر داشتم که با هم کشتی را شروع کردیم و در بین راه به دلیل مسائلی کشتی را رها کرد، پدرم هم در مسابقات سنتی محلی که برگزار میشد، شرکت میکرد.
* یعنی سختیهای کشتی را از قبل دیده بودید؟
نه از قبل ندیده بودم. وقتی رفتم داخل ورزش کشتی فهمیدم که چه سختیهایی دارد. در ابتدا که کشتی میگرفتم تفریحی بود و به آن اهمیت نمیدادم و بعد از ورود فهمیدم که چه ورزش سختی است.
* اگر در اولین مسابقه کشتی نتیجه نمیگرفتید کشتی را کنار میگذاشتید؟
شاید کنار میگذاشتم، چون در ابتدا کشتیزده شده بودم. بعد از اتفاقاتی که افتاد و در مازندران عنوان کسب کردم به کشتی ادامه دادم.
* اگر کشتیگیر نمیشدید و آن موقع کشتی را کنار میگذاشتید الان چه کاره بودید؟
آدم نمیتواند آیندهاش را پیشبینی کند که چه کاره میشود. نمیدانم شاید درسم را میخواندم و ادامه میدادم.
* درس شما خوب بود؟
درسم خوب بود.
* معدلت چند بود؟
بالای 18 بود، ولی وقتی ورزش حرفهای را دنبال کردم از درسم عقب ماندم.
* الان چه رشتهای میخوانید؟
الان رشته مدیریت دولتی میخوانم.
* چه مقطعی؟
کارشناسی.
* چرا مدیریت؟
گفتم که در رشته ورزشی هستم و فوق دیپلم تربیتبدنی را گرفتم و خواستم رشتههای دیگر را انتخاب کنم تا تجربهای بشود و یک چیزی یاد بگیرم.
* راه علیرضا دبیر را بروید؟
ببینم چه میشود. آدم از آیندهاش خبر ندارد. فعلاً به ورزش فکر میکنم و به آن ادامه میدهم.
* چون باید مدیر بشوید تا درسی را که خواندهاید یک جایی به کار بگیرید؟
یک جایی باید مسئولان به ورزشکاران کار بدهند. ورزشکاران خرج و مخارج زندگی را باید در بیاورند و یک شغلی باید داشته باشند که بعد از دوران قهرمانی بدانند که میتوانند خرج و مخارج زندگیشان را تأمین کنند.
* الان به غیر از کشتی کار دیگری هم انجام میدهید؟
نه فقط کشتی.
* خرج و مخارجتان را چه کسی میدهد؟
پدرم.
* یعنی با اینکه شما قهرمان المپیک شدهاید و تمام مردم ایران شما را میشناسند هنوز پول تو جیبی از پدرتان میگیرید؟
بله پدرم به من پول توی جیبی میدهد. مقداری پسانداز هم دارم و البته از پدرم هم کمک میگیرم.
* قبل از اینکه به المپیک بروید مسئولان استانی به شما چه وعدهای دادند؟
استاندار ما وعده داد جایزهای کنار گذاشته است.
* چه جایزهای؟
گفتند به هر کس که طلای المپیک را بگیرد صد میلیون میدهند و 70 و 50 میلیون تومان هم به مدالآوران نقره و برنز تعلق میگیرد. الان با گذشت پنج ماه از المپیک هنوز این وعده محقق نشده است.
* در المپیک ریو کاری کردید که تاریخساز شدید یعنی بعد از علیرضا دبیر که توانست در مسابقات کشتی آزاد المپیک سیدنی برای ما مدال به ارمغان بیاورد، 16 سال گذشت تا یک طلای دیگر بگیریم. در این باره صحبت کنید.
بله، درست است. من با دعای خیر مردم و لطف خدا بود که توانستم مدال را کسب کنم. این مدال سقف یک ورزش است که من از نوجوانی شروع کردم و دوست داشتم که به این مدال خوش رنگ برسم. من در اردوها شرکت کردم در رده نوجوانان که بودم زیر نظر محمد طلایی تمرین می کردم. او چهار سال قبل از المپیک لندن به ما (کشتیگیران نوجوان) گفت که از بین شما، دو سه نفر باید بروند به المپیک. البته ما باور نمیکردیم. من کشتی را ادامه دادم و در رده جوانان باز هم آقای طلایی مربی ما بود و در رده بزرگسالان آقای رسول خادم سرمربیمان که با تمرینات پرفشار رفتیم برای مسابقات جهانی و المپیک که خدا را شکر توانستم در مسابقات المپیک ذرهای از زحمات مربیانم را جبران کنم.
* خیلی هم عجله داشتید برای اینکه طلا را بگیرید و همه را سریع میبردید؟
در کشتی نمیشود هیچ ورزشکاری را دستکم گرفت. اگر کشتیگیر خوبی باشد معمولاً تایم بیشتری طول میکشد، وگرنه باید زود کشتی را تمام کنیم.
* زیر 30 ثانیه؟
زیر 30 ثانیه نه تا سه دقیقه.
* به شما گفتهاند که رکورد گینس را در کشتی شکستهاید؟
نه نگفتهاند.
* از فینال مسابقات برایمان صحبت کنید و وقتی قهرمان شدید ...
حریف روس فینالم خیلی حریف خوبی بود و جردن باروز را شکست داده بود و از کشتیهایش شناخت داشتم. با حریفانم به جز یکی دو نفر تا به حال کشتی نگرفته بودم و در المپیک با آقای خادم مینشستیم و فیلمهای آنها را آنالیز میکردیم. تمام روسها برنامه دارند که در سه دقیقه اول خوب کشتی میگیرند و بعد از آن روش کارشان تغییر میکند. من هم در دو سه دقیقه اول گیج شده بودم و به خاطر خونریزیهای حریف روسم، کشتی سرد شده بود. همین مسئله باعث شد شش امتیاز از من بگیرد و در سه دقیقه دوم که سرش را بانداژ کردند تازه توانستیم کشتی بگیریم و من توانستم شش پوئن بگیرم و در ثانیههای آخر کشتی را بردم.
* فکرش را میکردید در تایم دوم بتوانید برنده شوید؟
فکرش را از قبل میکردم. وقتی یک دقیقه از کشتی گذشت فهمیدم که تا چه حدی میتواند کشتی بگیرد. رسول خادم به من گفت که این کشتی گیر تا ثانیه های آخر با تو میجنگد ولی می توانی برنده شوی و به من انگیزه می داد.
* دوست نداشتید که با جردن باروس کشتی بگیرید؟
دوست داشتم با او کشتی بگیرم، ولی قسمت نشد. در مسابقات جام جهانی 2016 هم ثبتنام کرده بود، ولی به دلایلی نتوانست بیاید.
* فکر میکنید که شکست دادن باروس راحتتر بود یا حریف روس؟
کشتی را نمیشود پیشبینی کرد و باید کشتی بگیرید تا بفهمید کدام بهتر است.
* دیگر هم نمیتوانید با او کشتی بگیرید، چون یک وزن بالاتر رفتید؟
شاید او هم یک وزن بالاتر آمد.
* شبی که طلا گرفتید با آن شرایط در ریو تا صبح خوابتان برد؟
بله.
* یعنی از سالن خارج شدید رفتید و خوابیدید؟
دو سه ساعت در هتل با خانواده و کسانی که به من پیام دادند در ارتباط بودم و بعدش رفتم خوابیدم.
* اولین جملهای که اعضای خانواده به شما گفتند چه بود؟
خوشحال بودند و تبریک گفتند.
* ازدواج کردهاید؟
خیر.
* تا چه زمانی میخواهید مجرد بمانید؟
الان زود است. هنوز تصمیم نگرفتهام.
* یعنی المپیک 2020 یک مدال دیگر بگیرید و بعد به فکر ازدواج بیفتید؟
اگر خدا بخواهد و قسمت کند.
* شما گفتید سنی ندارید و به ازدواج فکر نمیکنید. پس حالا حالاها عیدی میگیرید؟
معمولاً اعضای خانواده و پدر و مادرم عیدی میدهند و خیلی کم عیدی میدهند، مگر اینکه ازدواج کرده باشید و دست همسرتان را بگیرید و عیدی بگیرید.
* یعنی به بهانه این هم که شده باید ازدواج کنید تا عیدی بگیرید؟
بله، بله.
* عیدی هم میدهید؟
به کوچکترهای خانواده عیدی میدهم.
* در سال 95 اتفاق تلخی برای کشورمان رخ داد که آن هم ریزش ساختمان پلاسکو بود. شما برای ادای احترام به آتشنشانان با لباس این عزیزان در جام تختی شرکت کردید. چطور تصمیم به این کار گرفتید؟
اگر پهلوان واقعی را بخواهیم معنا کنیم همین عزیزان بودند که جانشان را برای نجات مردم فدا کردند و این کمترین کاری بود که توانستم بکنم.
* فدراسیون پیشنهاد داد یا تصمیم شخصی بود؟
فدراسیون پیشنهاد داد و خودم هم دوست داشتم که بپوشم.
* در سال 95 برترین آزادکار کشور معرفی شدید ...
بله لطف مردم بود که من را انتخاب کردند.
* سال 96 موقع سال تحویل چه دعایی کردید؟
اول برای خانوادهام آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری و دوم برای خودم آرزوهای خوب کردم.
* در بچگی اهل دعوا بودید؟
نه زیاد.
* نه زیاد یعنی چقدر؟
کم وبیش.
* میزدید یا میخوردید؟
هم میزدیم و هم میخوردیم.
* موقع دعوا زیر میگرفتید یا مشت میزدید؟
نه در آن حد نبود.
* بزرگترین آرزوی شما بعد از طلای المپیک چیست؟
با گرفتن مدالهای خوشرنگ باید بتوانم برای کشورم افتخار کسب کنم و دل مردم را شاد کنم.
* بحثهایی شد که بعد از المپیک شما را با این سن کم مقایسه کردند با جهان پهلوان تختی، به خودت چیزی گفتند؟
خیلیها گفتند در دنیای مجازی مینوشتند تختی دوم. این لطف مردم است، ولی هیچکس آقای تختی نمیشود.
* چهره شما شبیه به آقا تختی نیست؟
من که نمیدانم مردم باید تشخیص بدهند. البته میگویند یک مقدار شبیه هستم.
* صحبت آخر؟
من تشکر میکنم از شما و خانواده خودم و از مربیان عزیزم و آرزوی سلامتی دارم برای همه هموطنان کشورم.
***
اسامی میهمان برنامه که هر روز ساعت 16 پخش از رادیو ایران میشود به شرح زیر است:
7 فروردین: سهراب مرادی
8 فروردین: فرزان عاشورزاده
9 فروردین: کمیل قاسمی
10 فروردین: حمیدرضا قلیپور
12 فروردین: مستند گلبارنژاد
13 فروردین: کیمیا علیزاده
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com