فصل بهار و تغییرات آب و هوا پس از گذر از زمستانی سرد با روزهای کوتاه و همراه شدن آن با عید نوروز و آداب و رسوم خاصی همچون دیدوبازدید اقوام و دوستان، به وضوح در بهبود خلق و خوی ایرانیان موثر بوده به گونه ای که مطالعات روانشناختی نیز بر آن تاکید دارد.
به گزارش بولتن نیوز، مطالعات نشان داده اند که وقوع یک رویداد جدید بسیاری از وقایع شناختی را به دنبال دارد که با حافظه، یادگیری، ادراک و توجه مرتبط هستند.
این تغییرات باعث افزایش توجه و باقی ماندن آن محرک در مغز و حافظه می شود هرچه این تازگی با هیجانات در ارتباط باشند، این اثر قوی تر بوده و هر چه این هیجانات مثبت تر باشند، توجه، حافظه و یادگیری بیشتر خواهد بود که در این میان بهار طبیعت بیشترین تاثیر را می تواند به عنوان پدیده ای دل انگیز داشته باشد.
دکتر پیمان حسنی ابهریان متخصص علوم اعصاب شناختی و رئیس مرکز مغز و شناخت پژوهشگاه علوم شناختی در این خصوص اظهار کرد: از دیدگاه علوم اعصاب شناختی نوروز از سه منظر نوشدن و تازگی، تغییرات آب و هوایی و دیدوبازدید و تعاملات اجتماعی دارای اهمیت است.
وی افزود: در رابطه با نوشدن و تازگی؛ نوروز آغازگر بهار و بهار آغاز نوشدن و تازگی بوده و تازگی خود غنی ترین منبع شناختی است.
ابهریان ادامه داد: توجه و یادگیری بهتر در بهار و طبیعت اگرچه تاکنون به طور دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته، اما برای بسیاری از ما ملموس و قابل درک است.
وی علت این پدیده را علاوه بر تازگی و نو بودن، در کدگذاری موثرتر در حافظه به دلیل وجود کدهای گوناگون و خوشایند از فرایندهای حسی متفاوت همچون آواز پرندگان، بوی گل ها، طراوت و شادابی گیاهان و زمزمه آب و باد در بهاران دانست و گفت: به همین دلیل است که بهار بهترین فصل برای یادگیری به شمار می آید.
** تغییرات آب و هوایی و عملکردهای شناختی
دبیر کارگروه توانبخشی شناختی ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی در مورد تغییرات آب و هوایی و تاثیر آن بر عملکردهای شناختی افراد گفت: مطالعات نشان داده اند که تغییرات دما عملکردهای شناختی را تحت تاثیر قرار می دهند.
ابهریان توضیح داد: تغییرات آب و هوایی و محیط های افراطی مانند گرما یا سرمای شدید می توانند بر عملکردهای شناختی افراد تاثیر گذاشته و عملکرد شناختی آنها را با توجه به فرایندهای زیست شناختی یا روان شناختی تغییر دهند؛ عملکردهای شناختی پیچیده نسبت به تنش گرمایی شدید آسیب پذیر است و سرما نیز هر دو نوع عملکردهای ساده و پیچیده شناختی را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی اظهار کرد: مطالعات نشان داده اند که این تغییرات سالانه یک فرایند شناختی اختصاصی است و خلق و خو به عنوان یکی از مهمترین جنبه های عملکرد مغز انسان، بیشتر از هر عملکرد دیگری تحت تاثیر تغییرات فصول قرار دارد.
ابهریان ادامه داد: تغییرات شناختی وابسته به فصل به خوبی قادر به توضیح اختلالات شناختی افراد همچون اختلال خواب و اشتها، احساس خستگی و عدم تمرکز، اختلال خلق و غم و اندوه و بی انگیزگی یا تحریک پذیری و پرخاشگری هستند که در دوره هایی از سال بروز می کنند.
وی اظهار کرد: در این راستا فصل بهار در میان چهار فصل از غنی ترین و مناسب ترین موقعیت شناختی و رفتاری انسان ها برخوردار بوده و نوروز موسم شکفتگی شناختی است.
ابهریان گفت: در مطالعه ای روی تغییرات ریتم فصلی، تعدادی شرکت کننده جوان و سالم مورد بررسی قرار گرفتند؛ این مطالعه با استفاده از تکنولوژی تصویربرداری مغزی عملکردی به روش تشدید مغناطیسی نشان داد که پاسخ مغز در فصول مختلف کاملا متفاوت است.
وی با بیان اینکه تغییرات فصلی در محیط باعث ایجاد بسیاری از تغییرات سالانه مشاهده شده در گونه های مختلف گیاهان و جانوران می شود، افزود: اگرچه تغییرات فصلی در انسان به دلیل صنعت و مدرنیته در مقایسه با دیگر موجودات زنده بسیار محدودتر است یا به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته است، با این وجود تاثیر تغییرات فصلی در بسیاری از تغییرات فیزیولوژیک مانند فشار و چربی خون و مصرف کالری آشکار شده است.
ابهریان ادامه داد: همچنین مطالعات اخیر نشان داده اند که تغییرات فصلی در بیان گروه بزرگی از ژن ها نقش دارند که این ژن ها در بیان گلبول های سفید و ذخیره چربی در بدن موثر هستند.
وی با اشاره به اینکه تغییرات فصول با تغییرات رفتاری همراه است، گفت: تغییرات در خلق و خو و رفتار انسان به طور گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته است؛ این مطالعات حاکی از بدترشدن خلق و خو در زمستان و بهتر شدن آن در فصل بهار است اما تغییرات شناختی ناشی از تغییر فصول به سادگی تغییرات رفتاری ناشی از آن نبوده و از پیچیدگی بیشتری برخوردار است.
ابهریان ادامه داد: در مطالعات حیوانی هسته سوپراکیاسماتیک که در تعیین چرخه شبانه روزی نقش دارد و همچنین تشکیلات ژنتیکی خاصی که در تعیین سیکل سالیانه دخالت دارند، مورد شناسایی قرار گرفته اند. در انسان ها نیز این احتمال وجود دارد که همانند حیوانات یک سیستم زمان بندی برای چرخه شبانه روزی و سالیانه وجود داشته باشد.
وی به نقش تغییرات نور طبیعی (خورشید) و کوتاه و بلند بودن روز در این زمینه اشاره کرد و گفت: تغییرات نوری در چرخه سالیانه باعث تغییر در چرخه نوروترانسمیترها (انتقال دهنده های عصبی) یا واسطه های شیمیایی مغز می شوند و به نظر می رسد این فاکتورهای نوری باعث ایجاد تغییرات خلقی در انسان می شود با این وجود تغییرات شناختی مغز انسان در چرخه سالیانه مورد ابهام است.
ابهریان ادامه داد: یکی از دلایل این ابهام سخت بودن اندازه گیری تغییرات مغز در این چرخه است؛ برخی از عواملی که می توانند علمکردهای مغزی انسان را به صورت مستقیم تحت تاثیر قرار دهند، عبارتند از قرار گرفتن در معرض نور، ورزش و فعالیت فیزیکی، خواب و بیداری، دمای محیط، مصرف موادغذایی و تعاملات اجتماعی که اغلب این موارد در نوروز در بهترین وضعیت خود هستند.
** نقش دید و بازدید و تعاملات اجتماعی در سلامت روان
نوروز موقع دیدوبازدید و فصل تعاملات اجتماعی است. نقش تعاملات اجتماعی در بهبود عملکردهای مغزی در مطالعات زیادی نشان داده شده است.
انسان موجودی است اجتماعی که هرچه تعاملات اجتماعی بالاتری داشته باشد عملکردهای اجتماعی و شناخت اجتماعی در او افزایش می یابد و از همین رو است افرادی که روابط اجتماعی بیشتری دارند، از توانمندی های شناختی و سلامت روان بالاتری نیز برخوردارند.
عضو پژوهشگاه علوم شناختی در این خصوص گفت: شناخت اجتماعی بخشی از عملکردهای شناختی انسان است که بر اساس همدلی و همزبانی شکل می گیرد.
ابهریان افزود: دیدوبازدید نوروزی سبب کاهش اضطراب و استرس و افزایش آرامش و امنیت می شود و به طور کلی این دسته از تعاملات اجتماعی باعث افزایش هیجانات مثبت و همچنین افزایش اعتماد به نفس می شود.
وی خاطرنشان کرد: انسان موجودی اجتماعی است و مغز او نیز یک مغز اجتماعی است؛ امروزه نواحی مربوط به شناخت اجتماعی در مغز انسان به خوبی مشخص شده است که عبارتند از نواحی خاصی در لوب پیشانی و گیجگاهی، شیار گیجگاهی فوقانی و شیار میان آهیانه ای (پس سری) که این خود بر نقش دیدوبازدید و تعاملات اجتماعی در عملکردهای مغزی، شناختی و سلامت روان تاکید می کند.
ابهریان ادامه داد: این بخش از مغز انسان در زمینه تعاملات و دیدوبازدید تنها محدود به شناسایی مغز اجتماعی نیست بلکه اخیرا منطقه ای را در ناحیه تحتانی لوب گیجگاهی مغز انسان کشف کرده اند که تنها به چهره های آشنا، دوستان، اقوام و آشنایان واکنش نشان می دهد و دیدوبازدید نوروزی با تاثیر بر این منطقه فوق تخصصی بر مغز انسان تاثیر بسزایی بر مغز و عملکردهای شناختی آن دارد.
از این رو است که اهمیت دیدوبازدیدهای نوروزی و معاشرت با خانواده و اقوام بیش از پیش نمایان می شود و محققان و روانپزشکان بر آن صحه گذاشته و افراد را به آن توصیه می کنند.