ظاهراً همان طور که «بر هدایت بودن» و «امر به تقوا کردن» دو ویژگی جامع یک انسان مطلوب است «تکذیب» کردن و «سرپیچی نمودن» هم دو ویژگی جامع انسان نامطلوب است؛ زیرا کسی که در مقام نظر و عمل، در مقابل ارزشمندترین امر عالم ایستاده است، بدترین موجود است.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 1 فروردین به آیه 13 سوره علق پرداخته شده و در آن آمده است:
أَ رَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى
سوره علق (96) آیه 13
ترجمه
آیا دیدی [که] اگر تکذیب کرد و روی برتافت، [آیا نمیدانست که خدا میبیند؟]
حدیث
1) از امام صادق ع روایت شده است: اگر بندگان هنگامی که نمیدانستند، میایستادند و انکار نمیکردند، کافر نمیشدند.
الكافي، ج2، ص388
2) از امام کاظم ع روایت شده است: کسی که یک آیه از کتاب خدا را تکذیب کند، اسلام را پشت سرش انداخته و با این کارش در حقیقت تکذیب کننده جمیع قرآن و پیامبران است.
الكافي، ج8، ص235
تدبر
1️⃣ ظاهرا این آیه جمله شرطیهای است که پاسخش در آیه بعد (أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى) آمده است.
و مقصود از این جمله چنین است: آیا دیدی [آن طغیانگری که بنده نمازگزار را منع میکرد] اگر خودش در مقام تکذیب و رویگردانی از حق است، آنگاه آیا نمیدانست که خدا او را میبیند [و او را به خاطر این کار عذاب خواهد کرد]؟» (مجمعالبیان، ج10، ص783؛ المیزان، ج20، ص326)
2️⃣ خداوند انسان را آفرید و با بزرگواری خود، به او علم ویژهای داد (علق/1-5) اما به او اختیار هم داد، و این انسان، نهتنها ممکن است در مقام عمل طغیان کند (علق/6-7)، بلکه ممکن است در مقام نظر هم حقیقت را انکار (تکذیب) و از زیر بار حقیقت رفتن سرپیچی (تولی) نماید.
نکته تخصصی انسانشناسی و معرفتشناسی
تکذیب حق، ظاهرا از ویژگیهای منحصر به فرد انسان است؛ و به همان «تعلیم با قلم» (علق/4) برمیگردد.
هر ظرفیتی، همان گونه که اقتضای رشد فراوان پدید میآورد، به همان اندازه، امکان سقوط و انحراف را موجب میشود. خدا انسان را از نعمت «زبان» و سخن گفتن و نوشتن برخوردار کرد، که این ویژگی، از ممیزههایی است که موجب برتری انسان بر سایر موجودات هستی شده است: چرا که انسان میتواند معرفت از اصل واقعیت جدا کند و در قالب زبان بریزد و بدون ارتباط با واقعیت، معرفت را منتقل کند. پس، در مقام شناخت، تنها به دادههای حسی و عقلی خود محدود نمیشود؛ و تمام اندوختههای معرفتی دیگران را هم میتواند به اندوخته معرفتی خود بیفزاید.
اما همین ویژگی (جدا کردن معرفت از اصل واقعیت و ریختن آن در قالب زبان) امکان دروغگویی و دروغ قلمداد کردن حقیقت و زیر بار حقیقت نرفتن را هم مهیا میکند.
به همین جهت است که «ایمان و کفر»، ویژگی خاص انسان، و غیر از «علم و جهل» است که در حیوانات و فرشتگان هم مشاهده میشود؛ و ایمان و کفر، علاوه بر علم، به اراده انسان هم مرتبط است.
به تعبیر دیگر، برای مومن بودن، دانستن حقیقت کافی نیست؛ بلکه تسلیم حقیقت بودن هم موضوعیت دارد؛ پس، در تحلیل انسانها، باید امکان «کفر ورزیدن» و «سرپیچی از حق» را هم به عنوان یک ممیزه انسانی جدی گرفت و برای مواجهه با آن هم آماده بود.
3️⃣ در این سه آیه با تکرار تعبیر «أَ رَأَيْتَ: آیا دیدی» ظاهرا تقابل دو سر طیف انسانیت را مطرح میکند.
نکته تخصصی انسانشناسی
ظاهراً همان طور که «بر هدایت بودن» و «امر به تقوا کردن» دو ویژگی جامع یک انسان مطلوب است «تکذیب» کردن و «سرپیچی نمودن» هم دو ویژگی جامع انسان نامطلوب است؛ زیرا:
مقدمه 1: تکذیب ناظر به مقام شناخت است و سرپیچی کردن ناظر به مقام عمل؛
مقدمه2: حق و حقیقت گرانبهاترین و ارزشمندترین امر عالم است؛
نتیجه:
کسی که در مقام نظر و عمل، در مقابل ارزشمندترین امر عالم ایستاده است، بدترین موجود است.
4️⃣ اگر کسی دست به تکذیب و سرپیچی از حق میزند، راه علاجش چیست؟
هشدار دادن و او را متوجه ساختن به این که خدا او را میبیند.
ثمره اخلاقی
اگر گاهی در برابر چیزی که میدانیم «حق» است، تسلیم نمیشویم، حاکی از این است که هنوز خدا را جدی نگرفتهایم.