گروه بین الملل: روز یکشنبه بود که «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه آلمان درواکنشی
تند به اظهارات اخیر «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه، گفت: او پا را از گلیمش
فراتر گذاشته است.
به گزارش بولتن نیوز، فارغ از روابط پرتنش اروپا و ترکیه اما آنچه در طول سالیان گذشته در خصوص اردوغان مصداقیت داشته است همین بوده است که پا را از گلیمش فراتر میگذارد. اردوغان از همان روزی که وارد عرصه سیاسی در خود ترکیه شد این استراتژی را در اولویت برنامه سیاسی خود قرارداد. سیاستی که مبتنی بر نفوذ در لایههای اجتماعی جامعه و حذف مخالفان بود.
رجب طیب اردوغان یکی از رهبران حزب رفاه به ریاست نجم الدین اربکان بود که بعد از رسیدن به پست نخستوزیری در ترکیه توسط ارتشیها از کار برکنار و به مدت 5 سال به زندان انداخته شد. رئیسجمهور کنونی ترکیه بعدازاین اقدام ارتشیها حزب عدالت و توسعه را در ترکیه تشکیل داد و توانست در مدت کمی به همراه عبدالله گل در میان مردم جایگاهی برای خود پیدا کنند. نتیجه این جایگاه این بود که آنها در انتخابات پیروز شدند، اردوغان نخستوزیر شد و عبدالله گل هم رئیسجمهور. اردوغان از همان ابتدا برخی از اختیارات رئیسجمهور را به نفع خود مصادره کرد.
رجب طیب اردوغان با حمایت از پلیس و ارگانهای امنیتی در مقابل ارتش توانست به بهانه «ارگنه کون» به معنای تلاش ارتشیها برای کودتا در کشور، شمار زیادی از مقامات برجسته نظامی را در ارتش کنار بزند و ارتشی که تا قبل از این قدرت را در ترکیه در دست داشت تصفیه نمود و بدین ترتیب در اولین مرحله از حذف مخالفین اردوغان شمار زیادی از نظامیان پاکسازی گردیدند.
بعدازاین مرحله وی با تاکتیک ساکت کردن کردها در ترکیه به بهانه طرح صلح آشتی در این کشور سرگرم حذف عبدالله گل از قدرت گردید و وی را از ریاست جمهوری دور کرد و خود بر این مسند نشست. این سرآغاز طرح دیگری برای تسویهحسابهای سیاسی با مخالفین بود تا اینکه نیمچه تلاش مخالفان در ارتش ترکیه که بهعنوان کودتا از آن یاد شد این فرصت را برای اردوغان فراهم کرد تا دور دوم حذف مخالفان را در این کشور کلید بزند. کما اینکه رئیس دستگاه اطلاعات آلمان (بیاندی) ادعای «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه مبنی بر اینکه کودتای سال گذشته در ترکیه توسط جنبش «فتحالله گولن» واعظ ترکیهای مستقر در آمریکا طرحریزیشده را رد کرده و گفته که این کودتا بهانههای لازم برای تسویهحسابهای سیاسی را در اختیار «اردوغان» قرارداده است.
«برونو کال» در مصاحبهای با «اشپیگل» گفت: «حتی قبل از 15 جولای (روز کودتا) دولت ترکیه موج گستردهای از پاکسازیها را آغاز کرده بود. به همین خاطر بود که عناصری در داخل ارتش احساس کردند که بایستی سریعتر و قبل از اینکه پاکسازیها بیشازاندازه انجام بشود، کودتا را آغاز کنند اما دیر شده بود و پاکسازیها بهاندازه کافی انجامشده بود.»
وی اضافه کرده وقایعی که پس از کودتا رخ دادند، وقایعی بودند که بدون وقوع کودتا نیز اتفاق میافتادند، اما «کودتا بهانهای مطلوب و دلخواه بود.»
بعد از کودتا اردوغان به این فکر افتاد که با حذف پست نخستوزیری خود بر اریکه قدرت در ترکیه بنشیند و بهعنوان سلطان امپراطوری نوین عثمانی معرفی گردد.
اگرچه حزب عدالت و توسعه ابتدا همان اولویتهای حزب رفاه را در ترکیه پیگیری میکرد اما این حزب رفتهرفته از پیگیری یکسری اهداف بلندمدت سیاسی یک حزب به پیگیری اهداف بلندمدت یک شخص تغییر ماهیت داد. نگاهی به رفتارهای بسیار متناقض اردوغان مهر تأییدی محکم بر این ادعاست. اردوغان در این سالها بارها رودرروی رژیم صهیونیستی قرارگرفته و بارها همدست دوستی به آنها داده است. اردوغان در شرایطی که پروسه آشتی را با پ.ک.ک که آنها را تروریست میداند کلید زد بعد به یکباره جنگ با آنها را کلید زد.اردوغان که با کمک گولنی ها به قدرت رسید خود از مهمترین عوامل حذف گولنی ها از قدرت گردید. مواضع متناقض متعدد اردوغان در خصوص سوریه و عراق نیز همگی تائید این سخن میباشد که مبتنی بر سلطان گرایی فردی و انحصار کامل قدرت میباشد.
اردوغان در این مدت از افراد خانواده خود به بهترین شکل برای انحصار قدرت استفاده کرده و کسانی را که در خود حزب همتوان رقابتی با وی داشتند از قدرت کنار گذاشته است. رجب طیب اردوغان اکنون نیز با طرح تغییر قانون اساسی ترکیه بر اساس تمایلات فردی خویش میرود این روند را مرحلهای دیگر بهپیش ببرد.
تاکنون در ظرف چند ماه بیش از 40 هزار نفر با توجیهات مختلف راهی زندان شدهاند. توجیهپذیر نیست اینهمه کودتاچی باشند ولی واقعیت این است که اردوغان در ابتدای اوجگیری نهاییاش برای رسیدن به قدرت هرکسی را که اندک مخالفتی هم با وی داشته باشد از صحنه سیاسی حذف میکند.
حالا اردوغان تنشی را با اروپاییها کلید زده است. این بعد از تنشهای متعددی وی بود که با سوریه و عراق رخ داد و تلاش کرد این دو کشور را اشغال نماید. البته نباید از یاد برد که حضور هزاران ارتش ترکیه در خاک سوریه و عراق چیزی جز این نیست.
اندک دقتی در سخنان اردوغان نشان میدهد که وی نهتنها قبضه قدرت را در داخل بلکه در خارج از ترکیه و حتی اروپا نیز آغاز کرده است. اردوغان امروز در مقابل دیدگان اروپاییها آنها را ک متهم به نازیسم کرده و از شهروندان ترک میخواهد که با به دنیا آوردن فرزندان بسیار این کشورها را کنترل کنند. اردوغان بیشک نهتنها درصدد اشغال منطقه بلکه در تلاش برای کنترل اروپا نیز هست و این تصادفی نیست بلکه بخشی از قبضه قدرتی است که سالها پیش در ترکیه آغاز کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com