گروه فرهنگ و مقاومت: حَلَبْچِه یا حلبجه از شهرهای کردستان عراق در ۱۵–۱۰ کیلومتری مرز ایران و ۲۲۵ کیلومتری شمال شرقی بغداد است. این شهر در منطقه شهرزور عراق قرار دارد. بمباران شیمیایی حلبچه در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت. این بمباران بخشی از عملیات گستردهای به نام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت.
به گزارش بولتن نیوز، در پی عملیات والفجر ۱۰ توسط ایران و تصرف بخشهایی از کردستان عراق در اواخر سال ۱۳۶۶ که منجر به استقبال مردم این مناطق از نیروهای ایرانی شد، صدام حسین به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد.
در پی این حمله حدود پنج هزار تن از مردم حلبچه که غیرنظامی بودند کشته شدند.
حملهٔ شیمیایی به حلبچه که به کشتار حلبچه یا جمعهٔ خونین نیز شناخته میشود، یک نسلکشی مردم کرد بود که در ۱۶ مارس ۱۹۸۸ بهوسیلهٔ بمباران شیمایی توسط نیروهای دولتی عراقی در شهر حلبچهٔ کردستان عراق در طی روزهای پایانی جنگ ایران و عراق روی داد.
در ساعت 2 بعدازظهر روز 25 اسفند 1366 و درحالیکه تنها 2 روز از آزادی حلبچه طی عملیات والفجر 10 میگذشت، 50 فروند میراژ بمبافکن و هواپیمای سوپراتاندارد فرانسوی رژیم بعث عراق با حرکت از افق غرب آسمان آبی حلبچه و گردش به سمت جنوب، هر یک، 4 بمب شیمیایی 500 کیلویی را بر سر مردم بیپناه کرد ریختند. در عرض چند دقیقه ابر زردرنگی بر آسمان حلبچه سایه انداخت و تراژدی جنگی و انسانی بیمانندی پس از جنگ جهانی دوم رخ داد که هزاران نفر از مردم بیپناه و غیرنظامی کرد را در گام فرشته مرگ فرد برد؛ مرگ مردمان کرد حلبچه مرگی با طعم خردل (ایپریت) و با چاشنی تاولزای گاز اعصاب تابون و سارین و بوی مرگآور سیانوژن بود.
سطح وسیع و حجم گسترده رژیم بعث عراق در استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم کرد و بیپناه حلبچه چنان بود که پروفسور اوبن هندریکس، رئیس آزمایشگاه سمشناسی بیمارستان گان فلاندر بلژیک گفت که عراق از 3 نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده کرده است. این گازها شامل گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان)، VX و گاز سیانوژن هستند.
این عوامل شیمیایی توسط کشورهای غربی و با واسطهگری فرانس فان آنرات هلندی به دست عراق رسیده بود. ابعاد جنایت جنگی رژیم بعث علیه بشریت در حلبچه آنچنان گسترده بود که بهرغم سکوت رسانهای غرب، موقعیت بینالمللی عراق و حامیان غربی و عربی وی را بسیار تضعیف کرد. دیپلماسی فعال ایران برای رسانهای ساختن این جنایت، واکنشهای بسیاری را در عرصه بینالمللی برانگیخت.
انتشار عکسهای قربانیان حلبچه توسط عکاسان ایرانی به دلیل آنکه در لحظه مرگ آنان گرفته شد بسیار تکاندهنده بود و بازتاب و تأثیر فراوانی بر افکار عمومی جهانی گذاشت. از میان اینهمه تصویر عکس عمر خاور، مرد کردی که کودک یکسالهاش را در آستانه در خانهاش در آغوش داشت بهعنوان نماد فاجعه حلبچه شناختهشده است.
این حمله نزدیک به ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر را کشت و نزدیک به ۷۰۰۰ هزارتا ۱۰۰۰۰ هزار نفر را زخمی کرد که اکثراً از غیرنظامیان بودند؛ صدها تن دیگر براثر عواقب، بیماریها و نقص جسم در هنگام تولد در سالها پس از حمله کشته شدند. حادثهای که بهصورت رسمی بهعنوان نسلکشی مردم کرد عراق شناخته شد و هنوز بهعنوان بزرگترین حملهٔ شیمیایی مستقیم به یک منطقهٔ شهرنشین در تاریخ باقیمانده است.
یکی از دردناکترین و غمانگیزترین رویدادهای جنگ هشتساله عراق علیه ایران، وقوع بمباران شیمیایی شهر حلبچه کردستان عراق است که در آن هزاران تن از شهروندان کُرد عراقی قربانی سیاستهای رژیم بعث حاکم بر عراق و نسلکشی سازمانیافته دولت عراق شدند. اما چرا بمباران شیمیایی شهر کردنشین حلبچه در استان سلیمانیه در شمال عراق شایستهی دریافت عنوان یکی از غمانگیزترین و دردناکترین رویدادهای جنگ ایران و عراق است ؟
سلاحهای کشتارجمعی و همچنین سلاحهای شیمیایی دستاورد انسان متمدن و دوره مدرنیته در اروپا و آمریکا است و البته نخستین کاربردهای آن در جنگ به همین مناطق بازمیگردد. بهویژه در جنگ اول جهانی و در سال ۱۹۱۵ این ارتش آلمان بود که علیه نیروهای روسیه تزاری از این جنگافزارها استفاده کرد. بعدها و بهخصوص در جنگ دوم جهانی و نیز در دوران اشغال ویتنام توسط آمریکاییها کاربرد این سلاح ابعاد تازهتری یافت. از همان روزهای آغازین جنگ نیروهای عراقی هیچ تردیدی در استفاده از مواد و بمبهای شیمیایی علیه نیروهای ایرانی از خود نشان ندادند. در
سالهای جنگ ایران و عراق بارها ارتش عراق اقدام به استفاده وسیع از این سلاحهای ضد انسانی کرد و با حملۀ شیمیایی علیه اهداف جنگی و غیرنظامی، رکورد استفادهی متعدد و گسترده از این سلاحها را بنام ارتش خود ثبت کرد. مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور، شهرها و روستاهای مملو از جمعیت همچون پیرانشهر، سردشت، زرده کرمانشاه و میمک ایلام و… ازجمله اهدافی بودند که توسط عراقیها بمباران شیمیایی شدند.
ماحصل این اقدامها، کشتار و مجروح شدن هزاران نفر از مردم غیرنظامی و نیروهای نظامی کشور بود. سابقه اولین حمله ثبتشده شیمیایی عراق به ۲۳دی ۱۳۵۹ش بازمیگردد که نیروهای ایرانی را در ۵۰ کیلومتری غرب ایلام، با گلولهی شیمیایی، موردحمله قرارداد و شماری را مصدوم کرد. از آن تاریخ تا پایان جنگ، نیروهای عراقی با ۳۵۰۰ بار بمباران شیمیایی حدود ۱۰هزار نفر ایرانی غیرنظامی و نظامی را به شهادت رساندند و دهها هزار نفر زخمی شدند. یکی از فجیعترین اقدامات غیرانسانی صدام حسین در سردشت روی داد. بمباران شیمیایی سردشت جنایتی بود که نیروی هوایی عراق در هفتم تیر ۱۳۶۶ با استفاده از بمبهای شیمیایی چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت (از توابع استان آذربایجانغربی) را هدف قرارداد. در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته و هشت هزار نفر دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند.
این نخستین جنایتی بود که طی آنیک شهر و محل سکونت غیرنظامیان در جهان بمباران شیمیایی میشد. سکوت مجامع بینالمللی و وتوی قطعنامههای سازمان ملل متحد در محکومیت این جنایت توسط غربیها موجب شد تا صدام به این روش خود، یعنی استفاده از سلاحهای کشتارجمعی، ادامه دهد. همچنین ارتش عراق از سالها پیش علیه کردهای عراق از جنگافزارهای شیمیایی استفاده کرده بود و از سال ۱۳۶۲ بهصورت مستمر حوزههای کردنشین عراق و ایران توسط ارتش عراق مورد هجوم سلاحهای شیمیایی قرار داشت. اما بمباران حلبچه پردهی تازه و بیرحمانهتری از این سیاست را به تصویر کشید. در سالهای جنگ نیروهای کُرد عراقی که سالها با ارتش عراق درگیر بودند، در کنار نیروهای ایرانی علیه ارتش عراق در جنگ بودند. از همان روزهای آغازین جنگ به رهبری زندهیاد ادریس بارزانی و مسعود بارزانی، نیروهای کرد عراقی در کنار رزمندگان ایرانی قرارگرفته و با جانفشانی علیه نیروهای صدام حسین، وارد درگیری و جنگ شدند. شدت همراهی این نیروها و بعدها اعضای اتحادیهی میهنی کردستان عراق، به رهبری جلال طالبانی در سالهای میانی جنگ بیشتر میشود. سلسله عملیاتهای متعدد نظامی منظم و غیرمنظم و چریکی موجب وارد آمدن خسارات سنگینی به توان نظامی ارتش و ماشین جنگی عراق میشود. این سالها را میتوان سرآغاز آزادسازی بخشهای کُردنشین شمال عراق از چنگال نیروهای صدام دانست.
سیاست « انفال » که به کشته شدن دهها هزار نفر از مردم کُرد عراقی و نسلکشی کُردهای عراقی منجر شد، در همین سالها در پیشگرفته شد. زندهبهگور کردن مردم غیرنظامی، کوچ اجباری، بمباران مناطق غیرنظامی و تخریب و تخلیهی هزاران روستای کردنشین بخشی از این سیاستهای نسلکشی است. متأسفانه درباره « انفال » پژوهشهای مستقل و مستندی به زبان فارسی در دسترس نیست ؛ اما شواهد موجود نشان میدهد در جریان نسلکشی موسوم به « انفال » مساحت زیادی از مناطق کردنشین عراق، آماج حملات گستردهی زمینی و هوایی ارتش عراق شده و سیاست « زمین سوخته » برای این حملات در دستور کار قرارگرفته است. اوج این نسلکشی در خلال عملیات والفجر۱۰ روی میدهد. رزمندگان ایرانی با یاری نیروهای کُرد عراقی و نیز نیروهای مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق به رهبری آیتالله حکیم موفق میشوند در عمق خاک عراق پیشروی کنند که درنتیجه این عملیات،برخی شهرهای کردنشین از دست نیروهای عراقی آزاد میشود. شهر حلبچه یکی از این مناطق است. متعاقب شکست سنگین ارتش عراق، حلبچه توسط دهها فروند جنگنده عراقی مورد هجوم سنگینی قرار میگیرد. اما در این هجوم استفاده گسترده از بمبهای شیمیایی است که جنایت بیسابقهای میآفریند و هزاران زن و مرد و کودک و پیر و جوان حلبچهای قربانی شیمیایی باران ارتش عراق میشوند.
در طول ۲۴ ساعت، صدها بمب شیمیاییبر فراز حلبچه و روستاهای مجاور ریخته میشود و مردم بیپناه و هر موجود زندهای در منطقه قربانی سیاست سرکوبگرانه نیروهای عراقی میشود. روزهای ۱۶ و ۱۷ مارس ۱۹۸۸ برابر با ۲۶ و ۲۷ اسفندماه ۱۳۶۶ روزهایی فراموشنشدنی در تاریخ جنگهای مدرن است. در این روزها است که حلبچه قربانی شیمیایی باران نیروهای صدام شد. این روزها، روزهایی است که در میان سکوت مجامع بینالمللی مردم حلبچه قربانی خشنترین روشهای نسلکشی شدند. در این روز حلبچه با همه ساکنانش به معنای واقعی شهید میشوند.
پس از بمباران یاری نیروهای ایرانی مستقر در منطقه موجب میشود
تا خیل آوارگان بیپناه و زخمیهای بیشمار بهسرعت به ایران و مراکز حمایتی و درمانی منتقل شوند. اما شدت بمبارانهای شیمیایی به حدی است که حداقل پنجهزار کشته و هزاران زخمی برجای میگذارد. برخی تصاویر گرفته شده توسط عکاسان ایرانی در آن فاجعه هنوز و پس از ۲۶سال از واقعه گوشههای تکاندهنده از وقایع را برای بیننده تداعی میکند. کودکان جانسپرده بر دامن پدر و مادر، رهگذران افتاده در گوشه کوچهها و… قربانیان خشونت سازمانیافته نیروهای صدام و نیز حامیان وی هستند که با در اختیار گذاشتن مواد شیمیایی زمینه این جنایت بزرگ علیه بشریت را مهیا کردند. جنگ، پدیدهای اجتماعی و البته با درد و رنجهای خاص خود، بخشی انکارناپذیر از حیات تاریخی فرهنگها و جوامع بشری است. در جنگ ایران و عراق نمیتوان بخش یا برههای را بیش از دیگر برههها یا دورهها پر درد و رنج تلقی کرد. در جنگ زیربنای اقتصادی آسیب میبیند ؛ جوانان زیادی قربانی ماشین جنگی میشوند؛ غیرنظامیها و شهرها و روستاها از آتش جنگی در امان نخواهند بود، و لذا یافتن دردناکترین بخش جنگی که صدها هزار تن از جوانان را قربانی کرده و موجب ویرانی دهها شهر و صدها روستا شده است، کاری است غیرممکن.
اما بیگمان به دلیل نوع کشتار مردم حلبچه، وضعیت خاص منطقه و تلفات سنگین مردم منطقه، بمباران شیمیایی حلبچه یکی از غمانگیزترین و دردناکترین برهههای جنگ تحمیلی است. اینک سالهای سال از این جنایت هولناک علیه بشریت گذشته است. به جز کردستان عراق، در تهران و گوشه و کنار ایران نیز هر سال، به مناسبت سالروز بمباران شیمیایی حلبچه مراسم و یادمانهای مختلفی برگزار میشود. در همین هفتههای اخیر چند تن از قربانیان و زخمیهای این بمباران برای درمان به ایران اعزام شدند. برای بزرگداشت یاد قربانیان این نسلکشی تاکنون کتابها و مقالات زیادی در ایران منتشر شده است. هنر و موسیقی هم به یاری این همدلیها فراخوانده شده و آثار ماندگاری توسط برخی نخبگان موسیقی ایران همچون کامکارها، بر ماندگاری این تراژدی خونین در دل و جان و وجدانهای بیدار مدد رسانده است. اما متاسفانه با وجود این همراهیهای با ارزش، هنوز در میان آثار پژوهشی و نیز کتابهای منتشر شده درباره ی تاریخ جنگ، اثر محققانه و جامعی در باره بمباران شیمیایی حلبچه منتشر نشده است. جای خالی چنین اثری که بتواند از زوایای مختلف به بررسی این جنایت بپردازد، خالی است.
توجه به تاریخ جنگ در خلال همراهی نیروهای کُرد عراقی با نیروهای ایرانی، ابعاد استفاده از مواد شیمیایی در دوره جنگ، چگونگی بمباران، میزان دقیق خسارات و ابعاد آن و نیز پیامدهای این بمباران در آثار تحقیقی و پژوهشی، بعد ناشناخته یا کمشناختهشدهای است که یاری و همت محققان و پژوهشگران را میطلبد. فرآیند یاریرسانی به مجروحان و مصدومان و اسناد تاریخی برجای مانده از این رویداد تلخ، ابعاد دیگری از این حادثه است که انتشار آنها، به روشن شدن ابهامها و ندانستههای تاریخی در این باره کمک وافری خواهد کرد. حلبچه شیمیایی شده بخشی از تاریخ مشترک و خونین ایران با کردهای عراقی است. برای زنده ماندن این بخش از تاریخ و ثبت و ضبط ابعاد آن باید بیش از پیش کوشا بود.
منبع:
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com