گروه بین الملل: رژیم صهیونیستی از اوان شکلگیری جعلی خود، دست به تجاوزگری به ملک و خاک فلسطینیان زده و هنوز هم این خوی تجاوزگری فروننشسته است. به همین سبب، ضروری است تا به بررسی برخی از راهحلهای عملی که در پرتو آنها این خوی تجاوزگری فروکاسته میشود، اشاره شود. این راهحلها هم ابعاد بینالمللی دارند و هم ابعاد داخلی و مربوط به تلاش ملت فلسطین میشوند. راهحلهای داخلی منوط و مشروط به وحدت در سرزمین فلسطین و بین گروههای سیاسی و اجتماعی موجود در سرزمین فلسطین است. راهحلهای بینالمللی نیز منوط به تلاش دوستداران فلسطین در سرتاسر جهان برای مهار تجاوزطلبی صهیونیستهاست.
به گزارش بولتن نیوز، به نقل از
پایگاه تحلیلی تبیینی برهان، فلسطین از سال 1948 تابهحال بیگمان مقدرات بسیاری را از جمله پیمانهای متعدد صلح، جنگهای متوالی، درگیریهای داخلی و... فراروی خود دیده است که هیچکدام از این موارد تاکنون به محو کامل رژیم غاصب صهیونیستی از نقشهی منطقهی غرب آسیا منجر نشده است؛ آرمانی که از ابتدا تابهحال مبارزان در فلسطین آن را پیگیری کردهاند. میتوان گفت در کنار کارشکنی و حمایتهای تبلیغی و تنها اعلامی برخی دول مرتجع منطقه، دلیل اصلی تحقق نیافتن نابودی کامل اسرائیل، ریشه در اختلافات داخلی گروههای فلسطینی با عنوان گروههای سازشکار و جبههی مقاومت دارد. به همین دلیل است که رهبر انقلاب در ششمین کنفرانس حمایت از انتفاضه، بیان داشتند که اگر شما پرچم را زمین بگذارید، دیگران آن را برمیدارند. وضعیت فلسطین از دیرباز نیز در همین فضای اختلاف به سر میبرده است.
اما از دیگر سو شواهد و تجارب دو دههی گذشته ثابت کرده آنچه در بازپسگیری حقوق غصبشدهی ملت فلسطین مفید بوده است، مقاومت مسلحانه و ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی است. لذا در این نوشتار تلاش داریم تا فرصتهایی که در شرایط کنونی میتواند افقهای جدیدی را در توسعهی کمّی و کیفی مقاومت فلسطینیان در مبارزه با رژیم نامشروع اسرائیل برای آنان فراهم نماید را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
قدرت نظامی مقاومت یکی از دلایل حمله به ایران برای افزایش توان موشکی این کشور، این است که این سلاحها ممکن است به دست گروههای مبارز فلسطینی برای مبارزه با اسرائیل مورد استفاده قرار گیرد. بهعبارتی موضوع افزایش قدرت سختافزاری و نظامی فلسطینیان بهقدری از اهمیت برخوردار است که صهیونیستها فشار بر ایران را به جانودل خریدارند تا به فلسطینیان سلاح ارسال نشود. بدون شک مهمترین مشخصهی افزایش قدرت سختافزاری، افزایش قدرت نظامی است. لذا گروههای مقاومت فلسطینی با بهرهگیری از تجارب جنگهای گذشته، باید در جهت افزایش کمیت و کیفیت سلاحها بهویژه موشکها گام بردارند. بهتبع افزایش برد و دقت موشکها در هدف قرار دادن نقاط مورد نظر در جنگهای احتمالی آینده میتواند با توجه به ضعف رژیم صهیونیستی در زمینهی عمق استراتژیک، بهعنوان برگ برندهای در برقراری موازنهی وحشت علیه چهارمین ارتش مجهز دنیا، ایفای نقش نماید. در این زمینه، مقاومت فلسطین که با کمک و پشتیبانی عملی جمهوری اسلامی ایران توانسته تا حدودی تکنولوژی ساخت موشک را بومی سازد، ضرورت دارد این بومیسازی ساخت موشک و سایر تسلیحات را از لحاظ کمّی نیز توسعه دهد تا در رویاروییهای احتمالی آینده، ذخیرهی استراتژیک مهمات مقاومت سبب زمینگیر ساختن تدابیر و استراتژیهای نظامی ارتش اسرائیل گردد. همچنین سامانههای ضدموشکی اسرائیل، در زمانی واحد توان رهگیری تعداد محدودی موشک بهطور همزمان را دارند، فلذا افزایش کمّی تعداد موشکهای مقاومت میتواند سبب شود که با شلیک همزمان تعداد زیادی موشک به سرزمینهای اشغالی، عملاً سامانههای دفاع موشکی اسرائیل نتوانند همهی آنها را رهگیری و منهدم سازند.
از سوی دیگر، افزایش توان و قدرت نظامی مقاومت فلسطین در شلیک موشک به شهرها و زیرساختهای حیاتی و اقتصادی اسرائیل میتواند زمینهساز کاهش ورود گردشگران، کاهش سرمایهگذاریها و به چالش کشیدن مؤلفههای اقتصادی رژیم اشغالگر قدس، که نقش بسزایی در گردش چرخ ماشین جنگی آن رژیم دارد، شود. این موضوع البته بایستی بهگونهای بازدارنده مورد پیگیری قرار گیرد که رژیم صهیونیستی از بیم استفاده از سلاحهای مقاومت دست به تعدی به سرزمینهای مسلمانان نیز نزند. مسئلهی بازدارندگی سلاحهای مقاومت همچون مسئلهی بهرهگیری از این ابعاد سختافزاری حائز اهمیت است.
قدرت نرم مقاومت در بعد افزایش قدرت نرم، مقاومت فلسطین باید در راستای ایجاد وحدت گفتمانی بین فلسطینیان و ملل مسلمان حول دال مرکزی گفتمان مقاومت، که نابودی اسرائیل و بازپسگیری اراضی اشغالی است، گام بردارد. در این ارتباط، استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی و فضای سایبری نیز میتواند یکی دیگر از مؤلفههای قدرت نرم در راهبرد مقاومت و خنثیسازی سیاستهای غول رسانهای صهیونیسم جهانی و حامیان آن علیه مقاومت باشد. بهرهگیری از رسانهها، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی مجازی و تولید محتویات هدفمند در این شبکهها، برای تأثیر بر افکار عمومی فلسطین و ملتهای عرب نیز میتواند مفید فایده واقع شود.
همچنین در جهت کاربست مؤلفههای قدرت نرم و دیپلماسی عمومی، تولید فیلمهای تاریخی بلند و کوتاه، انتشار کتب و نقشه و... با محوریت تبیین روشنگرانه از نحوهی شکلگیری رژیم صهیونیستی و وقایعی که باعث اشغال هرچه بیشتر سرزمینهای تاریخی فلسطین شده است، میتواند ابعاد جنایات و غصب خاک فلسطین از سوی اسرائیل را در اذهان مشتاق نسل جوان امروز فلسطین و سرزمینهای اشغالی روشن سازد و موضوع مقاومت مسلحانه و پیگیری آن در میان نسل جوان فلسطین بهویژه در کرانهی باختری را تحریک کند.
افزایش قدرت اقتصادی مقاومت افزایش قدرت اقتصادی یکی از پیشنیازهای افزایش قدرت سختافزاری و نرمافزاری مقاومت محسوب میشود. بنابراین افزایش کمکهای مالی و اقتصادی، پیگیری و ایجاد بسترهای مناسب برای اجرای اصول اقتصاد مقاومتی، متناسب با نیازمندیهای نوار غزه که در چند سال اخیر تحت شدیدترین محاصرهی هوایی، زمینی و دریایی از سوی رژیم صهیونیستی قرار داشته، میتواند بهعنوان راهکاری در جهت کاهش فشارهای اقتصادی مترتب بر مردم و مسئولان این منطقه، مطمح نظر تصمیمگیران حامی مقاومت فلسطین قرار گیرد.
بهکارگیری بهینه از ابزارهای قضایی و سیاسی بینالمللی از دیگر فرصتهای پیشروی فلسطینیان برای رسیدن به برخی حقوق خود، عضویت در سازمانهای بینالمللی و منطقهای و بهویژه نهادهای قضایی و حقوق بشری مستقل است. این موضوع اخیراً مورد پیگیری قرار گرفته و نتایجی نیز داشته است. مسلم است که بهرهگیری از ظرفیت اینگونه سازمانها و نهادهای بینالمللی در کنار جریان سیاسی و رسانهای، امکان محکومیت و صدور برخی احکام علیه اسرائیل و متعاقب آن فشار افکار عمومی جهانی برای احقاق حقوق فلسطینیان و تقویت پایگاه بینالمللی و تغییر انگارهسازیهای غرب در ارتباط با گروههای مقاومت را بهدنبال خواهد داشت. همچنین در سطح سیاسی و دیپلماتیک باید تلاش شود تا با وارد ساختن جدی و فعال قدرتهای دیگر همچون چین، روسیه، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، جنبش غیرمتعهدها، سازمانهای بینالمللی مردمنهاد و تحرک مضاعف و فعالانهی سازمان همکاری اسلامی در مسئلهی فلسطین، جبههی جدیدی علیه رژیم صهیونیستی گشود.
تسلیح کرانهی باختری مسئلهی تسلیح کرانهی باختری موضوعی است که ابتدا توسط رهبر انقلاب بهعنوان یک راهحل مفید برای کنترل خوی تجاوزگری اسرائیل مطرح شد. این موضوع بهدلایل متعدد حائز اهمیت است و بایستی فلسطینیان روی آن تمرکز کنند. این راه برای تحدید توان صهیونیستها در مسیر بهکارگیری متناوب قدرت سخت علیه ملت فلسطین، متنوع ساختن تهدیدها علیه اسرائیل در گسترهی جغرافیایی فلسطین است. بنابراین مسلح کردن کرانهی باختری، راهبرد کلان پیروزی برای فلسطین محسوب میشود و بسیاری از تحلیلگران تأکید میکنند که اگر حماس تنها بخشی از توان نظامی خود را به کرانهی باختری منتقل کند، رژیم صهیونیستی بهراحتی شکست میخورد و توان مقابله با آن را نخواهد داشت.
کرانهی باختری از لحاظ جغرافیایی همانند غزه، منطقهای بسته محسوب نمیشود و بهدلیل جمعیت و وسعت بیشتر و همچنین نزدیکی به دو مرکز امنیتی (تأسیسات اتمی دیمونا) و سیاسی (حیفا و تلآویو) اسرائیل، منطقهای استراتژیک بهشمار میآید. ازاینرو با اقناع ساکنین کرانهی باختری و تبیین اهداف و آرمان مقاومت فلسطین، تسلیح کرانهی باختری میتواند بهراحتی و با سلاحهایی ساده روی عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی تأثیر بسزایی بهجای گذاشته و صحنهی مقاومت را به کل فلسطین تسری دهد.
اگر مردم کرانهی باختری نیز همپای مردم غزه علیه رژیم صهیونیستی وارد جنگ شوند، احتمال دارد که کشورهای مرتجع عرب در حمایتهای مادی و معنوی خود از فلسطین، بازبینی و اطراف اسرائیل را خالی کنند. این امر میتواند بار دیگر مسئلهی فلسطین را بهعنوان مسئلهی اول جهان اسلام تبدیل کند و ضمن افزایش قدرت مقاومت، در عرصهی بینالمللی نیز زمینهی لازم برای محاکمهی جنایات اسرائیل را مهیا نماید.
بهطور کلی آنچه در دورنمای وضعیت فلسطین به چشم میخورد، زوال رژیم صهیونیستی با همبستگی بیشتر مردم غزه و کرانهی باختری از یکسو و افزایش توان و قدرت گروههای مقاومت از سوی دیگر است.
فرجام سخن سرزمینهای مسلمانان در فلسطین از سال 1948 زیر اشغال رژیم صهیونیستی قرار گرفته است و این رژیم بیرحمانه دست به تجاوز به این سرزمینها میزند. هر روز بر میزان شهرکهای صهیونیستها در اراضی اشغالی افزوده میشود و این رژیم در یک اقدام سازمانیافته، اراضی اشغالی را برخلاف تمام قواعد بینالمللی و حقوقی تصاحب کرده و سرزمینهای بیشتری را از فلسطینیان تصرف میکند. در آن طرف ماجرا در حوزهی بینالمللی نیز تلاش درخوری برای توقف این سیاستهای تجاوزطلبانهی رژیم صهیونیستی صورت نمیگیرد و هیچ قدرت بازدارندهی بینالمللی مانع از این خوی تجاوزطلبانهی این رژیم نمیشود.
اما در حوزهی عملی برخی از راهحلها برای جلوگیری از بسط این خوی تجاوزکارانه ارائه شده که ضروری است به آنها توجه شود. برخی از این راهحلها ریشه در موقعیت خود فلسطینیان دارد و برخی نیز ریشه در واقعیات بینالمللی و الزام بازیگران بینالمللی و کشورهای اسلامی برای توقف این خوی تجاوزگرانهی رژیم صهیونیستی.
برای مثال، رهبر انقلاب مسئلهی وحدت در بین گروههای فلسطینی را بهعنوان یک راهحل برای مبارزه با فلسطین قلمداد کردند و از دیگر سو و در بعد سختافزاری، تسلیح کرانهی باختری بهعنوان گزینهای که اولینبار از سوی ایشان مورد پیگیری قرار گرفت، برای توقف خوی تجاوزگری این رژیم مورد بررسی و اعمال نظر قرار گرفت.
راهحلهای دیگری نیز برای این موضوع وجود داشته و دارد؛ از جمله تلاشهای سازمانهای بینالمللی برای احقاق برخی از حقوق فلسطینیان و از دیگر سو تلاشهای فلسطینیان و دوستداران امت اسلامی و سرزمینهای فلسطین در سازمانهای بینالمللی و توسط دیپلماسی عمومی. مسئلهای که در چند سال اخیر رنگوبوی عملیتری به خود گرفته و سبب برخی فشارها بر صهیونیستها شده است. قطعنامهی اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد میتواند یکی از این تلاشها باشد. این تلاش هرچند ناچیز است، اما نشاندهندهی فشار مردم به دولتمردان نسبتبه تعدیهای پیدرپی این رژیم اشغالگر است.
راهکارها - مسئلهی فلسطین مسئلهی امت اسلامی است. به همین سبب، نیازمند تلاش امت اسلامی برای برطرف شدن آن است. صرف بازیگری یک بازیگر در سطح بینالمللی (در اینجا ایران) چارهساز مشکلات فلسطینیان نیست.
- مسئلهی فلسطین را نباید گروگان برخی از امتیازات سیاسی و ردوبدل کردن برخی از غنائم بینالمللی قرار داد. ظلمی که به مردم فلسطین وارد میشود، در طول تاریخ به هیچ ملتی وارد نشده است.
- گروههای مبارز فلسطینی نبایستی خود را وجهالمصالحهی بازیگران بینالمللی بهاصطلاح مدعی حقوق فلسطینیان قرار دهند. ترکیه و عربستان ثابت کردهاند که مسئلهی فلسطین و مواجهه با رژیم اشغالگر قدس، اولویت آنها در سیاست منطقهای نیست.
- گروههای فلسطینی نبایستی ابایی از استفاده از راهحلهای نظامی برای رویارویی با رژیم اشغالگر قدس داشته باشند.
- لازمهی رسیدن به وحدت در گروههای فلسطینی، کنار گذاردن سلاح و تن دادن به سازش با رژیم اشغالگر نیست. سازش راهحل عقلانی برای مواجهه با صهیونیستها نبوده و در آینده نیز نخواهد بود.