حداقل یک آیه در روز/ 5 اسفند 95/
خداوند انسان را در رنج و سختی آفریده است
انسان با استعدادی برای طی مرتب کمال آفریده شده است؛ پس باید این مراتب کمال را با سعی و تلاش و تحمل مشقتها به دست آورد؛ پس نمیشود انسان به جایگاه خود برسد مگر در پرتوی مشقت و سختی.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 5 اسفند به آیه 4 سوره بلد پرداخته شده و در آن آمده است:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَدٍ
سوره بلد (90) آیه 4
ترجمه
که حقاً انسان را در رنج [و سختی] آفریدیم.
یا:
حقیقتا انسان را در وضعیت ایستاده و معتدل آفریدیم.
نکات ترجمه ای
«كَبَد»
ماده »کبد» در اصل دلالت بر شدت و قوت در چیزی میکند؛ و خود واژه «كَبَد» به معنای مشقت (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص153؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص695) ویا تحمل کردن سختی و مشقت میباشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص15) و به جگر انسان هم کبد میگویند و به نحو استعاری در مورد وسط هر چیزی هم کبد آن چیز میگویند (مانند کبد کمان، کبد آسمان) (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص153)
همچنین برخی معنای «کبد» را «صاف ایستادن» (منتصبا معتدلا) دانستهاند (معانیالقرآن (للفراء) ج3، ص264) و دیگران در توضیحش گفتهاند مقصود آیه این است که انسان تنها موجودی است که بر سر دوپایش میایستد ولی سایر حیوانات به نحو غیرایستاده (در حالی که سر رو به پایین است و دستها بر زمین است) حرکت میکنند؛ و یا اینکه در شکم مادر ابتدا به حالت ایستاده است و هنگامی که وقت تولدش میشود سرش پایی قرار میگیرد؛ اما ظاهرا بقیه حیوانات از ابتدا سرشان رو به پایین است و خلاف جهت مادرشان در شکم مادر هستند؛ و از «منذری» نقل شده که «کبد» به معنای ایستادن و استقامت ورزیدن (الاستواء و الاستقامة) است. (لسان العرب، ج3، ص376)
البته کسانی که معنای «کبد» را «رنج و سختی» میدانند، معنای ایستادن (قام منتصبا) را از این جهت مرتبط با معنای «کبد» میدانند که انسان در اثر زیاد ایستادن است که خسته میشود (در حالی که در وضعیتهای دیگر بدن مانند نشستن و خوابیدن، چنین خستگیای در کار نیست) (معجم مقاییس، ج5، ص434)
حدیث
1) در ضمن روایتی از امام صادق ع آمده است: ...و فرزند آدم در شکم مادرش به حالت ایستاده است و این همان سخن خداوند عز و جل است که میفرماید «همانا انسان را در وضعیت ایستاده آفریدیم.» (بلد/4) در حالی که غیر از انسان، سرش در پایین و پشت [مادرش] است و دستانش در [میانه] دستان اوست.
علل الشرائع، ج2، ص495
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ قال أَبوعَبْدِ اللَّهِ ع
... و ابْنُ آدَمَ مُنْتَصِبٌ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ وَ مَا سِوَى ابْنِ آدَمَ فَرَأْسُهُ فِي دُبُرِهِ وَ يَدَاهُ بَيْنَ يَدَيْهِ.
2) دعای22 صحیفه سجادیه دعای هنگام مبتلا شدن به سختیها و دشواریهاست.
امام سجاد ع این دعا با این تعابیر آغاز فرمودهاند: خدایا! تو تکالیفی را درباره خودم بر دوشم نهادهاى كه خودت از من درباره آنها صاحباختیارتری، و قدرت تو بر آن و بر من از قدرت من بيش است. پس از من به من چیزی بده كه تو را از من خشنود گرداند و خشنودى خود از مرا در عافیت بخواه.بار خدايا، مرا طاقت رنج نیست، و توان شكيبايى در بلا را ندارم، مرا توانی بر فقر نيست. پس روزىام را از من دريغ مدار و مرا به مخلوقانت وامگذار؛ بلکه خودت نيازم را برآر و كفاف مرا بر عهده دار؛ و در من بنگر و در همه كارهایم مراقبم باش، كه اگر مرا به نفسم واگذارى، از [صلاح] آن ناتوانم [یا: از اینکه از عهده نفسم برآیم ناتوانم] و آنچه مصلحتش است نتوانم بپا دارم. و اگر مرا به آفريدگانت واگذارى، بر من روى ترش كنند؛ و اگر مرا به پناه خويشاوندانم بفرستى، محرومم دارند؛ و اگر دهند، اندك دهند و بىمقدار، و بسى بر من منّت نهند و فراوان مرا مذمّت كنند. بار خدايا، پس به فضل خود توانگرم گردان؛ و به عظمت خود مرتبتى بزرگم ده؛ و به توانگرى خود گشاده دستىام عطا فرما و از آنچه نزد توست مرا کفایت کن....
الصحيفة السجادية، (وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ الشِّدَّةِ وَ الْجَهْدِ وَ تَعَسُّرِ الْأُمُورِ) (ترجمه: اقتباس از ترجمه آیتی)
اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِي مِنْ نَفْسِي مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي، وَ قُدْرَتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِي، فَأَعْطِنِي مِنْ نَفْسِي مَا يُرْضِيكَ عَنِّي، وَ خُذْ لِنَفْسِكَ رِضَاهَا مِنْ نَفْسِي فِي عَافِيَةٍ.
اللَّهُمَّ لَا طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَى الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَيَّ رِزْقِي، وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى خَلْقِكَ، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِي، وَ تَوَلَّ كِفَايَتِي وَ انْظُرْ إِلَيَّ وَ انْظُرْ لِي فِي جَمِيعِ أُمُورِي، فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى نَفْسِي عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِيهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى خَلْقِكَ تَجَهَّمُونِي، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِي إِلَى قَرَابَتِي حَرَمُونِي، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِيلًا نَكِداً، وَ مَنُّوا عَلَيَّ طَوِيلًا، وَ ذَمُّوا كَثِيراً فَبِفَضْلِكَ، اللَّهُمَّ، فَأَغْنِنِي، وَ بِعَظَمَتِكَ فَانْعَشْنِي، وَ بِسَعَتِكَ، فَابْسُطْ يَدِي، وَ بِمَا عِنْدَكَ فَاكْفِنِي....
3) از امام صادق ع روایت شده است که میفرمود: خداوند مومن را از [مبتلا شدن به] شداید تکاندهنده دنیا ایمن نکرده؛ ولی او را از کورباطنی در دنیا و شقاوت در آخرت ایمن نموده است.
الكافي، ج2، ص255
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَثْعَمِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بُهْلُولٍ الْعَبْدِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
لَمْ يُؤْمِنِ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ مِنْ هَزَاهِزِ الدُّنْيَا وَ لَكِنَّهُ آمَنَهُ مِنَ الْعَمَى فِيهَا وَ الشَّقَاءِ فِي الْآخِرَةِ.
4) از امام صادق ع روایت شده است: بدرستی که مومن نزد خداوند بقدری کرامت دارد که بهشت و آنچه در آن است را از او بخواهد به او بدهد بدون اینکه اندکی از مُلکش کم شود؛
و بدرستی که کافر نزد خداوند این اندازه پست است که اگر دنیا و آنچه در آن است را از او بخواهد، به او بدهد بدون اینکه از مُلکش اندکی کم شود؛
و بدرستی که خداوند متعهد شده که بنده مومنش را به بلا مبتلا سازد همان گونه که شخص مسافر خود را متعهد میکند که برای خانوادهاش سوغاتی بیاورد؛ و همانا خداوند او را با دنیا داغ مینهد [یا: از دنیا منع میکند] همان گونه که پزشک بر بیمار داغ مینهد [یا: مریض را پرهیز میدهد].
الكافي، ج2، ص258-259
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَكْرُمُ عَلَى اللَّهِ حَتَّى لَوْ سَأَلَهُ الْجَنَّةَ بِمَا فِيهَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ مُلْكِهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيَهُونُ عَلَى اللَّهِ حَتَّى لَوْ سَأَلَهُ الدُّنْيَا بِمَا فِيهَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ مُلْكِهِ شَيْئاً وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَتَعَاهَدُ عَبْدَهُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ كَمَا يَتَعَاهَدُ الْغَائِبُ أَهْلَهُ بِالطُّرَفِ وَ إِنَّهُ لَيَحْمِيهِ الدُّنْيَا كَمَا يَحْمِي الطَّبِيبُ الْمَرِيضَ.
تدبر
1️⃣ این آیه به نحوی محوریت مباحث این سوره را عهدهدار است؛ از سویی جواب قسمهایی است که در آیات قبل ارائه شد (سوگند به چه و چه، که انسان را در رنج آفریدیم)؛ و از سوی دیگر، مبنای هشدارها، و نیز ارائه دهندهی معیاری برای مقایسه بین سبکزندگیهایی است که در آیات بعد ارائه میگردد.
2️⃣ خداوند انسان را در رنج و سختی آفریده است.
انسان با استعدادی برای طی مرتب کمال آفریده شده است؛ پس باید این مراتب کمال را با سعی و تلاش و تحمل مشقتها به دست آورد؛ پس نمیشود انسان به جایگاه خود برسد مگر در پرتوی مشقت و سختی. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص16-17)
نکته تخصصی انسانشناسی
فرشتگان جایگاهشان ثابت و تعیینشده است (وَ ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُوم؛ صافات/164) و این ظاهرا بدان معناست که هر کمالی که میتوانند داشته باشند، بالفعل دارند.
ولی انسان موجودی است که کمالاتی که میتواند داشته باشد، بالفعل دارا نیست؛ بلکه در او «ظرفیت بینهایت»، و امکان حرکت به سمت کمالات نامتناهی را قرار دادهاند؛ و در عین حال، به او اختیار دادهاند که خودش این مسیر را طی کند؛ و معنای اینکه اختیار دارد، این است که گزینه دیگری هم پیش روی او ممکن است؛ و آن گزینه، عدم تلاش برای رسیدن به آن کمال برتر، و رضایت دادن به همین موقعیت کنونی است.
شاید بدین جهت است که امیرالمومنین ع (در خطبه 176 نهجالبلاغه) از رسول خدا ص روایت میکند که راه بهشت محفوف به سختیهاست و راه جهنم محفوف به لذتها:
چون گرانیها اساس راحتست
تلخها هم پیشوای نعمتست
حُفَّت الجَنّه بمکروهاتنا
حُفَّتِ النیرانُ مِن شَهَواتنا
تخممایة آتشت، شاخِ ترست
سوختة آتش، قرینِ کوثرست
هر که در زندان، قرین محنتی است
آن جزای لقمهای و شهوتی است
هر که در قصری، قرین دولتی است
آن جزای کارزار و محنتی است
و شاید به همین جهت است که مومن دائما در بلا و سختی است و کافر غالبا در خوشی و راحتی؛ و شاید به همین جهت است که گفتهاند:
هر که در این دار مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند
3️⃣ توجه به این واقعیت که «خداوند انسان را در رنج آفریده است»، واقعبینیای به انسان میدهد که توان خود را بیهوده هدر ندهد.
نکته تخصصی انسانشناسی
در دنیای مدرن یکی از مهمترین مطلوبهای بشر بهرهمندی از رفاه و آسایش و خوشی معرفی میشود؛ و چنین وانمود میشود که بهرهمندی از تکنولوژی میتواند این آرزو را محقق سازد؛ و انسانها تشویق میشوند که هرچه بیشتر از سرمایه عمرشان خرج کنند تا درآمد بیشتری داشته باشند تا از تکنولوژیهای بهروزتری برخوردار شوند تا به رفاه و آسایش و خوشی بیشتری برسند.
اما آیا واقعا چنین معاملهای بهصرفه است؟
آیا تکنولوژی و درآمدِ بیشتر، میتواند «رنج» را از زندگی بزداید؟
پس چرا بیشترین آمار خودکشی در جهان، در میان قشر مرفه است؟!
در مقابل، کسی که عظمت انسان را باور دارد و میداند افق حیات انسان در دنیا تمام نمیشود، و دنیا فقط مزرعهای است که ثمرهاش را در جای دیگری باید برداشت کرد، کار و تلاش و سختی کشیدن در این مزرعه را امری طبیعی میشمرد و میداند هرچه بیشتر زحمت بکشد، برداشت بیشتری خواهد داشت؛ پس، توان خود را به جای اینکه در مسیر رها شدن از رنج و سختی در دنیا هدر دهد، صرفِ جایی میکند که واقعا در آنجا، آسایش حقیقی و خلاصی کامل از رنج و سختی ممکن باشد.
4️⃣ «خداوند انسان را در رنج آفریده است»؛ کسی که از رنج و سختی در دنیا فرار میکند، نهایتا به یاس و ناامیدی خواهد افتاد؛ اما کسی که میداند دنیا محل آسایش نیست، سختیهای دنیا هیچگاه او را ناامید نخواهد کرد.
بدین جهت است که یک انسان مومن حتی اگر بلاها از آسمان و زمین بر سرش بریزیند، ناامید نمیشود، چرا که افق زندگی خود را در این دو روزه دنیا محدود نمیبیند و لذاست که هیچگاه یک انسان مومن خودکشی نمیکند.
منبع: بولتن نیوز