در این شرایط مأموران توانستند از طریق دختر همسایه مخفیگاه برادرش را در سرآسیاب ملارد شناسایی و او را دستگیر کنند. در نخستین جلسه تحقیق که صبح دیروز برگزار شد دختر نوجوان درباره آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: مدتی قبل پدرم به دلایلی توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.
در این مدت من و خواهرم گاهی به خانه همسایه مان میرفتیم و برای دختر همسایه درد دل میکردیم. در این مدت ما با یکدیگر صمیمی شده بودیم و رفت آمدهای مان ادامه داشت تا اینکه یک روز پسر همسایه با چند نفر از دوستانش وارد خانه شدند. آنها حرفهای نامربوطی میزدند. به همین دلیل ما هم میخواستیم به خانه مان برگردیم اما آنها مانع شدند.
پسر همسایه و دوستانش به ما حمله کردند و ما را به زور سوار خودرویی کردند و به خانه دیگری بردند. هیچکس در آنجا نبود. آنها من و خواهرم را زندانی کرده بودند و در این مدت بارها ما را مورد آزار و اذیت قرار دادند. هرچه به آنها التماس میکردیم فایدهای نداشت 3ماه تمام مورد شکنجه قرار گرفتیم.
دختر نوجوان ادامه داد: علاوه بر پسر همسایه و دوستانش افراد دیگری نیز به آن خانه رفتوآمد میکردند تا اینکه چند روز قبل من توانستم از آنجا فرار کنم. چون جایی نداشتم یک هفته آواره بودم تا اینکه پیرزنی به من پناه داد و همزمان پدرم هم آزاد شد و همراه او نزد پلیس رفتم اما هنوز خواهرم در آنجا زندانی است و معلوم نیست تا حالا چه بلایی بر سرش آمده است.
در ادامه جلسه تحقیق، پسر 26ساله که پیش از این 2مرتبه به اتهام سرقت دستگیر و زندانی شده حرفهای شاکی 15ساله را انکار کرد و گفت: من مکانیک هستم و آخرین بار وقتی از زندان آزاد شدم تصمیم گرفتم که دیگر سراغ کارهای خلاف نروم. حالا هم بیگناهم. او ادامه داد: شاکی و خواهرش گرفتار چند معتاد بودند و من آنها را نجات دادم و به خانهام بردم و به آنها پول دادم و کمک کردم اما حالا آنها از من شکایت کردهاند. حرفهایی که آنها درباره آزار و اذیت میزنند قبول ندارم. من از خواهر بزرگتر شاکی هیچ اطلاعی ندارم.در پایان این جلسه حکم دستگیری سایر متهمان صادر شد و قاضی پرونده دستور داد درباره سرنوشت خواهر بزرگتر شاکی تحقیق شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com