کردستان در طول تاریخ مهد موسیقی و عرفان بوده و کوردها در دورانهای گوناگون برای تکامل آنها تلاشهای بی نظیری به خرج داده اند اینجاست که این جمله کورد، موسیقی و عرفان 3 واژه لاینفک هستند معنای خاص خود را می گیرد.
گروه اجتماعی: کردستان در طول تاریخ مهد موسیقی و عرفان بوده و کُردها در
دورانهای گوناگون برای تکامل آنها تلاشهای بی نظیری به خرج داده اند
اینجاست که این جمله کُرد، موسیقی و عرفان 3 واژه لاینفک هستند معنای خاص
خود را می گیرد.
به گزارش
بولتن نیوز، کد، رموسیقی و عرفان 3 واژه به هم
پیوسته هستند که در طول تاریخ با هم زیسته و همدیگر را تکمیل کرده اند و
جداسازی هر کدام از دیگری قامت و قواره دیگر اعضا را به هم می ریزد و تاریخ
را نیز در تلاطم سردرگمی قرار می دهد.
کردستان
در طول تاریخ مهد موسیقی و عرفان بوده و کوردها در دورانهای گوناگون برای
تکامل آنها تلاشهای بی نظیری به خرج داده اند اینجاست که این جمله کورد،
موسیقی و عرفان 3 واژه لاینفک هستند معنای خاص خود را می گیرد.
دف
از آلات موسیقی عرفان و در تملک معنوی کورد قرار دارد و برای اولین بار
این ملت آن را برای بیان سوز و گداز عشق و عرفان به کار گرفت و آتش درونی
عشاق و عرفا را با آن به نمایشی وصف ناپذیر تبدیل نمود.
دف
آلت موسیقی خانقایی است که صفوف عرفای سوخته در عشق خدا، پیامبر و اولیاء
الله را به نظم می آراید و هر کس به خانقا وارد می شود اولین آلت موسیقی که
وی را به فکر وامی دارد و زمینه علاقه به عرفان را در وی فراهم نموده و
اشک عاشق شدن را از چشمان او جاری می کند دف است تا جایی که شنیدن آن همراه
است با تکان روح و صیقل خوردن روان.
چه
بسیارند دف نوازانی که عمر خود را در رونق دف به اتمام رسانده و آثاری
زیبا از این هنر خلق نمودند و مشهورترین آنها در کردستان ظهور نمودند تا
جایی که شمردن آنان امکان پذیر نیست و تمام جشنواره های موسیقی عرفانی داخل
و خارج کشور را به تصرف خود در می آورند.
قدرت
هنر دف نوازی کوردها تنها خود دف را نوازش ننموده بلکه سبب تحریک آتش درون
شعرا نیز گشته و شاعرانی سرگشته و اشعاری آتش زا نیز خلق نموده است که
شمارش این هم محال می باشد.
ظهور
حضرت امام عبدالقادر گیلانی در عرصه عرفان و دمیدن نفسی مبارک در تن عرفان
توسط این ولی بی نظیر نقش دف در ذکر و سماع صوفیانه و درویشی را چنان
ارتقاء داد که می توان این دوران را عصر شکوفایی دف و تثبیت ابدی آن نامید.
تلاش
بسیار شد تا ظهور و اوج دف به نام ملل غیر کورد ثبت گردد اما به علت محکم
بودن هنر و نقش کورد در این عرصه را محال کرد و تمام کوشش ها را بی نتیجه
نمود زیرا قدرت این ملت در هنر نمایی از عهده هیچ ملتی به جز ملت عاشق کورد
بر نمی آید و هیچ هنرمندی یارای هنرنمایی در مقابل کوردها نیست و کار به
جایی رسیده که دیگر کسی جرات اشتهای چنین کار مهمی نکند و سر در مقابل
پیوستگی کورد و دف و عرفان فرود می آورد.
اما
در کنار این مسائل مطرح شده مواردی هم وجود دارد که نشان از کم لطفی و
حکایت از کم مرحمتی در روند خدمات متقابل کورد و دف داشته و بیان آن را
باید ذکر مصیبت نامید و بسیاری از اساتید را رنجیده خاطر نموده است.
برای
بررسی وضعیت هنر دف نوازی مصاحبه ای با یکی از دف نوازان کورد انجام داده
ایم که خواندن آن گویای تمام مشکلات، گلایه ها و انتقادات نیست اما برای
بیان درد و تسکین شدت درد ناشی از این کم لطفی ها خوب است.
منصور
مرادی متولد 1349 سنندج، اصالتا نوره ای، دیپلم ادبیات و اکنون بیکار
میباشد وی می گوید از سن 7 سالگی به کار دف نوازی خانقائی مشغول است و کار
را با عشق به پیامبر اکرم،حضرت عبدالقادر گیلانی و شاه کسنزان در تکیه
خلیفه فتاح شروع نموده است و تا رسیدن به اینجا مسیری پر پیچ و خم را طی
کرده است که گوش دادن به داستانها و خاطرات این طی طریق جذابیت خاصی دارد.
**در هیچ جای دنیا به مانند کوردستان به غنای عرفان کمک نشده است
وی
با بیان نقش دف در غنای فرهنگ و موسیقی اظهار کرد: دف با خلق نوای دلربایی
و دلبری نقش بزرگی در تلطیف علایق عرفانی و ایجاد شور درویشی دارد که سبب
بروز حس انسان دوستی و تحکیم احساس تکلیف انسانی می گردد به این دلیل است
که تمام دف نوازان خانقائی از اعتبار اخلاقی ویژه ای برخوردارند و به حفظ
اصالتهای انسانی، اسلامی و کوردی بسیار اهمیت می دهند اکثرا آنها را خلیفه
بانگ می زنند که افتخار پوشیدن کسوت جانشینی خدا در زمین و خاک نشینی خانقا
می باشد.
مرادی در خصوص خدمات
متقابل کورد و دف گفت: کوردستان به علل مختلف و متعدد همواره خواستگاه
عرفان و مامن عرفای بزرگ بوده به طوری که ظهور طریقتهای قادری کسنزانی،
طالبانی و سوله ای و طریقت نقشبندی در کوردستان جانی تازه بود که در کالبد
عرفان دمیده شد و این مسلک را از انحراف و انحطاط نجات داد. نقطه ابتکار و
قدرت این طرایق افزودن ادبیات، موسیقی و مبانی تئوریک به عرفان اسلامی بود
که در جای خود انقلابی عظیم بر علیه سوء استفاده کنندگان فرصت طلب و
دوستان جاهل و دشمنان مغرض بود و امروز کتابخانه بزرگی از علوم مختلف و
هنرهای زیبا برای این مسلک آراسته و دانشمندان و عرفای بی نظیری تحویل این
مسیر انسان ساز داده است و کورد و عرفان و موسیقی خانقائی جدا شدنی نیستند
زیرا با هم به دنیا آمده و تا دنیا دنیاست در کنار هم می مانند.
این
فعال موسیقی خانقائی تصریح کرد: در هیچ جای دنیای اسلام و حتی در عرفان
غیر اسلامی هم به مانند کوردستان به غنای عرفان کمک نشده و این عرصه را به
زیبائی نیاراسته اند چون کورد ذاتا نژادی عرفانی است و در هر مرام و مکتبی
عارف مسلکی خود را به نمایش گذارد و آنچه که این ادعا را به اثبات می رساند
این است که تمام ریتمهای موسیقایی، اکثر اشعار و جمع کثیری از چهره های
مشهور عرفان اسلامی یا کورد بوده و یا در محضر عرفای کورد به کمالات رسیده
اند که نام بردن از این بزرگان را به مصلحت نمی بینم.
وی
افزود: در موضوع دف دیگر جای بحث جعلی بیگانگان و اصرار طمع ورزان باقی
نمانده زیرا اصالت ادعای کوردی بودن دف و کورد بودن سلاطین دف کاملا واضح
است و طرح ثبت ملی و جهانی دف به نام کورد در دستور کار قرار گرفته و
سازمان میراث فرهنگی برای پیشرفت منطقی و سریع کار کمیته ای به ریاست استاد
بیژن کامکار تشکیل داده که بنده هم افتخار عضویت در این کارگروه را دارم.
مرادی
در خصوص موفقیتهای خویش در مجامع و برنامه های رسمی گفت: به لطف خدا و
تلاش و دلسوزی اساتیدم به ویژه استاد مرحوم خلیفه کریم صفوتی، خلیفه میرزا
آغا غوثی، پدرم و سید مجید سقزی در مدت کوتاهی توانستم در دف زنی رشد
سریعی بنمایم و از اوان کودکی و نوجوانی طعم موفقیت و کسب عناوین برتر را
در جشنواره های داخلی و خارجی چشیدم از جمله کسب عنوان پدیده در جشنواره
فجر در سال 66 که از عناوین فنی و معتبر می باشد و کسب آن بسیار سخت است
اما من به عنوان اولین کورد ایرانی موفق به کسب آن شدم، کسب رتبه اول دف
نوازی کشور در جشنواره فجر سال 67، به دست آوردن 28 دوره مقام اول در دف
نوازی گروهی و تک نواز، کسب عناوین برتر در جشنواره های خارجی در امارات،
عراق و ترکیه و 4 دوره کسب عنوان دف نواز پیشکسوت همچنین در 3 دوره جشنواره
فجر به عنوان داور انتخاب شدم.
وی
در ادامه اظهار کرد: جا دارد تا آنجا که ذهن یاری می کند یادی کنیم از
مداحانی مثل ساسان عبداللهی، نافع حبیبی، سلام فاتحی، سید بهاء الدین
حسینی، کامبیز معماری، کیانوش معماری، شهرام منصوری، آرش حسین پناهی، خلیفه
کمال رحیمی، سید رضا شابلاغی،سید علاء الدین یاسینی، احمد خاک طینت، فرزاد
عندلیبی، بیژن کامکار، شهاب قاسمی، صادق تعریف، ناصر مرادی، شهیر
زندسلیمی، جلال زندسلیمی، خلیفه نبی فاتحی، یدالله فاتحی، مجید خلج، حامد
سهرابی، عرفان مرادی، مهرداد کرم خاوری، عرفان به امید حق،محمد جابری، وریا
فرجی سقز، علاء الدین ربیع پور همدان، مهدی غلامی تهران، مهدی عزیزی،
بهنام اردلان سقز، حمیدرضا گوشبر، فواد زارعی، ابوالقاسمی، محمد شاکریان،
ابراهیم مرادی، سید محمد شابلاغی، آرام کیخسروی، ادیب جعفری، اقبال صمدیان،
نادر فاتحی، فرزاد شهسواری، وریا فشیری، صلاح جولایی، فردین شیخی، پیمان
صفوتی، دف نوازانی مثل خانواده های صفوتی، غوثی، یاسینی، عندلیبی، سلامیه،
مرادی و فاتحی و جمع کثیر دیگری که در این مصاحبه نم توان از همه نام برد و
از افرادی که از قلم افتاده اند طلب بخشش دارم.
وی
افزود: در اینجا یادی کنیم از مداحان و دف نوازانی که در قید حیات نیستند
از جمله خلیفه عبدالصمد عندلیبی، خلیفه کریم صفوتی، خلیفه میرزا آغای غوثی،
خلیفه سید مجید سقزی، شیخ عبدالرحمن و ابراهیم مترجمیان، کاک علی نجار،
سید شمس الدین سید زاهدی، سید شیخ وفا سلامیه، کاک محی الدین بلبلانی، سید
محمد شمس و سید زاهد ابراهیمی.
مرادی
نبود مراکز آموزشی و تحقیاتی برای پرورش اساتید توانا، نبود حمایتهای مالی
از دف نوازی و نبود حمایت مالی از دف نوازان را بزرگترین مشکلات این عرصه
نامید و افزود: اگر شرایط به این منوال پیش رود بدون شک در آینده با معضل
خروج دف از دایره اصالت و ظهور نوعی لمپنیزم در این رشته خواهیم بود زیرا
هوای مشهور شدن از طریق دف به مخ افراد متعدد و متنوع خطور نموده اگر
جلوشان گرفته نشود تهدیدات بزرگی در اتنظار این عرصه گران بهاء نشسته است.
وی
تصریح کرد: ادارات و مدیران متولی تنها در فکر اجرای بهینه مراسمات خود با
دف و دف زن نباشند بلکه فکری به حال دف و دفزن هم بنمایند.
منبع: کرد تودی