گروه فرهنگی: در یادداشت پیش رو که توسط علیرضا سعیدآبادی کارشناس ارشد روابط بین الملل نگاشته شده، نگارنده معتقد است: نظام رسانهای کشور گرچه خود در زیرمجموعه نظام فرهنگی قرار دارد اما با نظامهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و خرده نظامهای متعددی سروکار دارد و از آنها تأثیر میپذیرد و بر آنها نیز تأثیر میگذارد.
به گزارش بولتن نویز، متن این یادداشت به شرح زیر می باشد:
واژه مافیا وارداتی و از عوارض نظام سرمایهداری غرب است و دقیقاً مانند آن، جایی در ایران ندارد بلکه بازتولید عوامل و شرایط مشابه و زمینههای پیدایش آن میتواند برخی از کارکردهای مافیایی را بروز دهد. بارها شنیدهایم که در اقتصاد، ورزش، سیاست و برخی حوزههای دیگر در ایران مافیا وجود دارد! مافیا چیست؟ چه تأثیری بر رسانهها میگذارد؟
"مافیا یا کوزانوسترا؛ انجمن مخفی خلافکاران سیسیل بوده که در اواسط قرن نوزدهم میلادی به دلیل بیاعتمادی مردم به حکومت و نظام قانونی و وابستگی به افراد محلی قدرتمند در آنجا شکل گرفت و بعدها در شرق آمریکا و استرالیا گسترش یافت. مافیا دربرگیرنده مجموعههایی به نام خانواده است که هر خانواده یک روستا، یک شهر، یک منطقه را رهبری میکند. ساختار این خانوادهها، درختی است و اغلب توسط فردی موسوم به پدرخوانده، هدایت میشوند."
واژه مافیا امروزه فقط مربوط به کشور خاستگاه آن نیست بلکه در جهان تکثیرشده است. شکل مذهبی آن را در گروههای وهابی و تکفیری میتوان دید. تلاش اینها برای کسب قدرت مالی و اقتصادی بیشتر از طریق تمامی راههای غیرقانونی و انجام بیسابقهترین اقدامات تروریستی، خشونتبارترین شکل مافیا در جهان است.
مافیا در شکل سنتی آن فقط برای پولسازی است؛ اما اشکال جدید آن درصدد دستیابی به سایر جنبههای قدرت بهوسیله پول هستند. وقتی اصالت سرمایه آنقدر حاکمیت یابد که ارزشهای بومی یک جامعه را جابجا کند، اخلاق را زیر پای سیاستمداران قرار دهد، اشخاص ذینفوذ خود را قیم مردم بدانند، از دین برای توجیه وضع موجود استفاده شود و از دو عنصر آگاهی بخشی و هدایتگری دینی غفلت گردد در این شرایط، افرادی رشد میکنند که خط قرمز و حدودی برای فعالیتهای خود قائل نیستند و به هر قیمتی میخواهند در قدرت باقی بمانند و پول زیادی خرج میکنند و انسانهای دیگر را بردهوار مطیع خود میسازند.
مافیا پدیدهای است که زمان و مکان نمیشناسد. گرچه محصول ناکارآمدی نظام سرمایهداری غرب است اما شرایط آن اگر پدید آید در هر جای دیگر میتواند خود را نشان دهد. نگوییم لازمه مافیا صرفاً ترور، خشونت، فساد و باندهای اداری است و در ایران، کاربرد ندارد. انحصارگرایی و اصالت سرمایه، مرزهای اخلاقی را زیرپامیگذارد. درست به همان نحوی که فاشیسم و نازیسم در جهان غرب پایههای خود را بر نظام سرمایهداری بنا نهادند و از عوارض آن محسوب میشوند، مافیا نیز از خاصیت ذاتی انحصارگرایی و برونگرایی سرمایه نشات میگیرد. وقتی راه برای عدهای قلیل باز باشد تا ثروت جامعه را با شیوههای غیرقانونی و نامشروع به دست آورند روابط مافیایی شکلگرفته است. مافیا سعی میکند از قدرت بیحدوحصر اقتصادی خود برای کسب قدرت سیاسی بهره ببرد. قانون برای آنان بازیچه است. بهراحتی موانع قانونی را با زر و زور و تزویر از سر راه خود برمیدارند. آدمهای خود را با چهرههای موجه و فریبنده به پارلمان، دولت و دستگاه قضا و سایر بخشهای حساس جامعه تزریق میکنند. رسانهها برای بسط نفوذ مافیا از اهمیت ویژهای برخوردارند. یاد فیلم پدرخوانده افتادم. در آن سکانس که مایکل کورلئونه پیش از قتل پلیس فاسد و برای توجیه کار خود به مشاور خانواده میگوید:"ما در روزنامهها آدم داریم و دراینباره مطلب مینویسیم."ازاینرو، در اثر همزیستی و حتی در برخی مواقع همکاری رسانه و مافیا، حقایق وارونه و مطابق منافع عدهای خاص به مردم ارائه میشود. مافیا، امروزه مفهوم تحولیافته و بزک شده است. خشونت رفتاری را در پشت پرده روابط خود، مخفی ساخته و حفظ ظاهر میکند. برای پدرخواندهها در هر حوزهای که فعالیت داشته باشند کسب قدرت اقتصادی و سیاسی هرچه بیشتر به هر طریق ممکن از اهمیت ویژهای برخوردار است. نگاهی به اطراف خود بی اندازیم. مافیا و روابط انحصاری آن را درجاهای مختلف و به نامهای گوناگون میتوان دید. روابط مافیایی از نگاه دینی بیانگر میل انسان سرکش و طغیانگر برای کسب ثروت و قدرت بیحدوحصر و پیروی او از شهوت دنیاپرستی است.
رسانهها مرجع مردم و سازنده افکار عمومی هستند. نباید در دام انحصارطلبی عدهای خاص بیافتند. قلم آنان متعلق به مردم است. خداوند به آن قسم یاد میکند. مقدس است. هرکجا که مصلحت عدهای خاص جای منافع ملت را بگیرد روابط شبه مافیایی شکلگرفته است. رسانهها از ظاهر فریبنده این روابط باید عبور کنند. پشت آن، تمام رذایل انسانی وجود دارد. بصیرت میخواهد. قربانیان این روابط مردماند.
نظام رسانهای کشور گرچه خود در زیرمجموعه نظام فرهنگی قرار دارد اما با نظامهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و خرده نظامهای متعددی سروکار دارد و از آنها تأثیر میپذیرد و بر آنها نیز تأثیر میگذارد. نظام رسانهای، خرده نظامهایی نیز در درون خود دارد. رسانههای محلی و مرکز، رسانههای مکتوب و غیر مکتوب، رسانههای دیداری و شنیداری و شبکههای اجتماعی از این دسته تقسیمبندیها هستند.
در هر کشوری، نیروهای پیشتاز جامعه با یکدیگر متفاوت هستند. دریک جا، دانشگاه و محافل علمی و درجای دیگر، احزاب و درجاهای دیگر، پارلمان، رسانه و نیروهای خاصی مطرح هستند. نظام سیاسی ما به تعبیر من، نظام تک-چندستونی است. بدین معنا که نظام ولایی است و ستون اصلی آن، ولایت است. ستونهای فرعی آن چند تا هستند. من رسانه را یکی از این ستونهای فرعی میدانم. دانشگاه، احزاب، مجلس شورای اسلامی و سایر نیروهای اجتماعی ستونهای دیگر هستند.
جمهوری اسلامی ایران ازآنجهت که جمهوری است ریشه در مردم دارد. ازآنجهت که شکل آن، اسلامی است با شرع مقدس ارتباط دارد. جایگاه قانونی رهبری، ظرفیتهای استفاده همزمان از هردو وجه مردمی و اسلامی را دارد و هردو را بهخوبی به هم پیوند میدهد. ازاینجهت، نظام سیاسی ما با نظامهای ریاستی، پارلمانی و حزبی متفاوت است.
در چنین شرایطی، نقش رسانه بسیار پررنگ است. آنها به تنظیم روا
بط مردم و مسئولان کمک فراوانی میکنند. مسئولان، حرفهای مردم را در رسانه میشنوند، میبینند و میخوانند و رسانه این ارتباط را بهخوبی میتواند برقرار کند؛ اما در حال حاضر، از ظرفیتهای آن بهطور کامل استفاده نمیشود. برای مثال، بااینکه محلی گرایی رشد فوقالعادهای داشته و رسانههای محلی پیشتازان عرصههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در نواحی و مناطق سراسر کشور هستند ولی سهم مناسبی در حاکمیت و برنامهریزیهای ملی ندارند. اصلیترین کلیدواژه برای رفع این مشکل، همگرایی و وحدت است. همگرایی رسانههای مرکز و محلی حول محور ولایت، ساختار نظام سیاسی، قانون اساسی و وظایف رسانه است.
نظام جمهوری اسلامی ایران به لحاظ ماهیت و ساختار قدرت سیاسی و حکومت با سایر نظامهای رایج سیاسی دنیا متفاوت است. از بین تقسیمبندیهای متداول در اینجا باید به نوع رابطه حکومتها با خالق هستی و منبع حقیقی قدرت اشاره کرد. از این منظر، نظامهای سیاسی به دودسته نظامهای توحیدی و غیرتوحیدی تقسیم میشوند. حکومتهای توحیدی به منبع لایزال الهی اتکا دارند و براین اساس، دریک عبارت، حکومت از آن خداست و صالحان، مجری اراده او هستند. در جامعه توحیدی، رهبران سیاسی و مردم حکومت را برای تحقق قوانین و سنتهای لایتغیر الهی برپا میدارند و از اهداف و سیاستهای آن پیروی میکنند. معیار تشخیص خوبی و بدی، خیر و شر، سعادت و شقاوت، ارزشهای الهی هستند. در برابر این دیدگاه، نظامهای غیرتوحیدی به مرجعی بالاتر از انسان و خواستههای او و روابط دنیای مادی قائل نیستند. ملاک و مرجع حکومت، انسان و سیاستهای مادی است. انقلاب اسلامی ایران بر ساختار غیرتوحیدی حکومت در کشور ما خط بطلان کشیده است. تقسیمبندی نظامهای سیاسی به ریاستی و پارلمانی یک تعریف وارداتی است و بومیسازی نشده است. آنچه در سایر کشورها حدودوثغور این تقسیمبندی را مشخص میسازد نوع رابطه قوه مجریه و قوه مقننه با یکدیگر و مردم است. درحالیکه بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رهبری در رأس نظام تصمیمگیری کشور قرار دارد. شکل تأسیسات اجرایی حکومت اسلامی در ایران، تابعی از این نهاد است. در غرب، فصل الخطاب مردم درکنش و واکنشهای سیاسی، احزاب هستند درحالیکه در کشور ما، رهبری این نقش تعیینکننده را به عهده دارد. احزاب در ایران نقش فراگیر، بیرقیب و بالاسری ندارند. من معتقدم احزاب در صورت همافزایی با سایر نیروهای مؤثر جامعه میتوانند پارلمان و ترکیب کرسیهای آن را مدیریت کنند و در انتخاب رئیسجمهور در ایران نقش راهبردی داشته باشند. همانگونه که گفته شد نظام سیاسی ما، نظام تک-چندستونی است. در ایران ترکیبی از نیروهای اجتماعی، آرایش سیاسی جامعه را شکل میدهند. مهمترین این نیروها، رسانههای مرکز در تهران و رسانههای محلی در سراسر کشور هستند. رسانههای محلی، ظرفیت نادیده گرفتهشده رسانه در ایران هستند که در درون مردم و نزدیک آنها و با یک سطح تماس فراگیر و بیواسطه در تمامی نواحی و مناطق مختلف با ما زندگی میکنند.
رسانه، هنر و فعال رسانه، هنرمند است. شروع خلق یک اثر هنری ناب از عالم بالاست و هنرمند واسطه فیض است. فعالان رسانه مانند آن دسته از هنرمندانی که بر روی صحنه میروند و با تماشاچی نفس به نفس هستند در عرصههای اجتماعی و سیاسی با مردم چنین رابطهای دارند و هنرنمایی میکنند. هنرمند رسانه برای آگاهی بخشی به مردم، اقناع مخاطبان، تنویر افکار عمومی، ترسیم افقهای روشن، ترویج ارزشهای نظام سیاسی و انتقال زیباییهای آن به نسلهای آینده از اعتبار و منزلت هنری و اجتماعی بالایی برخوردار است.
با این تعریف، مافیا در رسانههای ایران نفوذ حداقلی دارد و ناگزیر سعی پدرخواندهها این است که از سایر نیروهای اجتماعی برای پیشبرد کارهای اقتصادی و سیاسی خانوادههای خود استفاده کنند. متأسفانه سوءاستفاده اشخاص از موقعیتها بسیار زیاد شده است. بیایید همه باهم با عزم و ارادهای بزرگ، مجال رشد را از آنها در جمهوری اسلامی ایران بگیریم و مناسبات مبتنی بر روابط مافیایی و شهوت دنیاپرستی در کشور را ریشهکن کنیم و به آرزوهای برآمده یک ملت در انقلاب شکوهمند اسلامی بازگردیم و آنها را محقق کنیم.