در واقع ترامپ هنوز به ماهیت اصلی و واقعی جایگاه خود بهعنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده پی نبرده است؛ بطوریکه وی در بنبست دوگانگی ترامپ تاجرِ جنجالی یا رئیسجمهور آمریکا دررفت و آمد و ترافیک خبری است؛ به عبارتی وی در حالی که در جایگاه و در مقام ریاست جمهوری ایالاتمتحده آمریکا قرار دارد همچنان به رفتارهای تنشی و اعمال جنجالی خود در توییتر ادامه میدهد. بر این اساس است که ترامپ در ذیل ادامه تصمیمات و اقدامات چالشی و عمدتاً جنجالی و تنشی خود درباره تحولات داخلی و جهانی (صدور فرمان اجرایی در خصوص ممانعت از ورود مهاجران مسلمان از هفتکشور) مدعی است که برای اصول خودکار میکند در صوریکه اکثریت افکار عمومی در داخل و خارج آمریکا خارج از این چارچوب و اصول مورد وثوق و باور او قرار دارند.
با این حال رویکرد خطرناکی که ترامپ به آن روی آورده است در بلندمدت قابلیت تبدیلی به یک جریان و سنت را دارا میباشد؛ سنت فکری منتسب به ترامپ در تبارشناسی آن در نوسان دو جریان خوب و بد، زشت و زیبا، خیر و شر و یا بقول سیاسیون سیاهوسفید دیدن، فکر کردن و زیستن و حکومت کردن نیست بلکه تقلیلگرایی از موضوعات منعفت محور جمعی و برجستهسازی گزارههای تخریبی برای انتفاع فردی و یا جریانات خاص با ویژگیهای منحصربهفرد در کلونیها قدرت و سیاست است. بهعنوانمثال آنچه همه ابتدا بدان واقف هستند را میتوان دلیلی موردی برای ادعای فوق دانست؛ او با عنایت به اینکه ابتدا خود را بهعنوان یک نامزد آرام و طرفدار صلح معرفی میکرد، با تأکید بر اصول «اول آمریکا»، علیه سیاستهای دولت سابق آمریکا و جنگهای پرهزینه این کشور در جهان صحبت میکرد، امروز به چالشی بس عمیق نهتنها برای نظام جهانی بلکه برای مردم آمریکا نیز بدل شده است. برخوردهای سختگیرانه و اقدامات اهمال کارانه از جنجالآفرینی موجب شده است که عدهای از صاحبنظران در این عرصه مدعی شوند اگر ترامپ توسط دستگاه حاکمیت آمریکا مهار نشود، رفتارهای نامتعارف وی منبعث از «سادهانگاری» پدیدهها و فرایندهای پیچیده دنیای کنونی میتواند پیامدهای غیرقابلپیشبینی برای جهان. جامعه آمریکا در پی داشته باشد.
مواردی چون طرح ساخت دیوار در مرز آمریکا و مکزیک، صدور فرمان اجرایی در خصوص ممانعت از ورود مهاجران مسلمان از هفتکشور (ایران، سوریه، عراق، یمن، سومالی، لیبی و سودان) به خاک آمریکا، سهلانگاری موضوع تعاملات و مناسبات در عرصه جهانی و اتخاذ راهبرد نامنسجم در خصوص چین، سوق دادن جامعه داخلی آمریکا به سمت شکاف و دودستگی و فروپاشی نظام اجتماعی و تعمیق شکاف اجتماعی در آمریکا، نمودی از شاخصها درباره ماهیت سیاستهای آشکار ترامپ است که آمریکا را بیشتر به سمت کشمکش و مناقشه هم در عرصه داخلی و هم عرصه خارجی در نظام بینالملل با دوستان و همپیمانان و رقبا سوق خواهد داد.
در واقع میتوان گفت اگر چه نمایان شدن نتایج سیاستهای داخلی و خارجی ترامپ در عرصههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی مشمول زمان است اما باید این را یادآور شد که فرآیند سادهسازی امور و پدیدهها و متغیرها در عرصه خرد و کلان قدرت و سیاست در آمریکای ترامپ وارد مسیری ناهموار خواهد شد. ریسکهای احتمالی ترامپ از جریان سازیهای منوط به تصمیمات و صدور فرمانها از سوی او تا جایی به او این امکان را میدهد که از قواعد بازی در سیاست و فضای سیاسی آمریکا عبور نکند. بطوریکه زنگ خطر برای ترامپ را باید با چشماندازهای درونگروهی در حزب جمهوریخواه و متولیان و کهنه سربازان در این حزب مورد تحلیل قرارداد نه متغیرهای دیگر؛ به عبارتی درونداد و برونداد اقدامات ترامپ تجمعهای درونگروهی آنها در سازمانی به نام حزب و کارگروههای نهادی از حزب و زیرمجموعههای آن در کانونهای اصلی قدرت و سیاست در مجلس نمایندگان (سنا و کنگره) و کاخ سفید است نه جریانهای برون گروهی از قدرت.
*دکتری علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com