کد خبر: ۴۴۴۷۷۷
تاریخ انتشار:

شاخِ بُز دَر آینه

بعد از انقلاب اسلامی هرچند به کندی اما اصلاحات صورت می‌گرفت؛ هنوز هم در مجلس شورای اسلامی هر روز قوانینی را اصلاح می‌کنند؛ اما در این بیست و چند سال شاهد قد کشیدن کسانی شدیم که زمزمه اصلاحات را سر دادند! البته منظورم از این کسان! تشنگان قدرت است
گروه فرهنگی: در یادداشت پیش رو که به قلم علی مافی روزنامه نگار و سینما گر نگاشته شده، نگارنده معتقد است: چند مدیر و مسئول داریم که فرزندانشان را جهت اخذ گرین کارت روانه آمریکا کردند؟! یک کدامشان اینقدر شرافت نداشتند که به اعتراض خاک آمریکا را ترک کنند؟


شاخِ بُز دَر آینه


به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:

یکم: می دانیم که بعد از هر انقلابی لزوماً اجرای اصلاحات آغازمی شود، جامعه شناسان معتقدند که اجرای انقلاب توسط توده‌های مردم و اجرای اصلاحات توسط مدیران ارشد نظام صورت می‌گیرد.

بعد از انقلاب اسلامی هرچند به کندی اما اصلاحات صورت می‌گرفت؛ هنوز هم در مجلس شورای اسلامی هر روز قوانینی را اصلاح می‌کنند؛ اما در این بیست و چند سال شاهد قد کشیدن کسانی شدیم که زمزمه اصلاحات را سر دادند! البته منظورم از این کسان! تشنگان قدرت است! جالب است بدانیم که خودشان هم تعریف روشنی از اصلاحات نداشته و ندارند! وقتی در طول بیست سال بعنوان یک روزنامه نگار اصلاح طلب از برخی پرسیده می‌شد که اصلاحات در کجا باید اجرا شود؟! جواب روشنی نداشتند و اما همه هدفشان این بوده که با ژست روشنفکرانه، خودشان را به اهرم قدرت میخ! کنند که پیشتر از آنها ستانده شده بود. البته از اصول گرایان هم غافل نشویم که خودشان را مدافع اصلی نظام و اسلام نشان می‌دهند و بارها ثابت کردند آنجا کفن می‌پوشند و وا اسلاما! سر می‌دهند که صاحب کرسی قدرت نبوده و در صدد تصاحبش هستند؛

ولی ادای احترام کنیم به اصلاح طلب‌ها و اصول گرایانی که از قدرت بیزارند و هرآنچه می گویند از سر صدق و مسلمانی و وطن داری است.

دوم: سرباز که بودیم می‌گفتند تشویق برای یک نفر و تنبیه برای همه باید باشد! همگی در جریان اهمال و یا کاهلی انجام شده در شورای شهر و شهرداری تهران در حادثه جانگداز پلاسکو که تبدیل به یک فاجعه ملی شده، هستیم و می دانیم در این اتفاق، توپِ تقصیر به زمین شهر دار و چند تن از اعضای شورای شهر تهران افتاد و عجبا نمایندگان اصلاح طلبِ شورا چنان بخروش آمده و بر علیه اصول گرایان و شهردار، نطق و مصاحبه می‌کنند که انگار تا قبل از حادثه پلاسکو اینان در شورا نبوده و در تصمیمات نقشی نداشتند! بهتر است این آقایان بدانند مرده فقط نمی‌تواند حرف بزند، اینان تا حالا کجای این ماجرا بودند؟!

چرا قبلاً صدایشان شنیده نمی‌شد؟! اعتراضی نمی‌کردند؟! حالا چون قالیباف ضعیف شده بهترین موقعیت است؟!

سوم: دلم گرفت وقتی ترانهٔ سینمای ایران علیه سیاست‌های ترامپ اینگونه اعتراض کرد؛ حضور ترانه در مراسم اسکار از همه نظر به سود کشور بود؛ او می‌توانست از خیلی دستاوردها دفاع کند و برای سینمای ما هم یک فرصت درخشان بود.

چند مدیر ومسئول داریم که فرزندانشان را جهت اخذ گرین کارت روانه آمریکا کردند؟! یک کدامشان اینقدر شرافت نداشتند که به اعتراض خاک آمریکا را ترک کنند؟! یک کدام اینقدر وجود نداشتند که گرین کارت آمریکا را به اعتراض به دولتش پس داده و به خاک وطن باز گردند؟! چرا باید هنرمندِ سینما این گونه هزینه شود؟! ادای احترام و تعظیم کنیم در برابر روح بزرگ و شرافت ناب ایرانی که در جان ترانه‌های سینمای ایران به نجوا در آمده؛ زین پس یاد بگیریم به همه سینما گران، احترام بگذاریم! وای به جامعه ایی که سینما گَرَش استتار کند! آنکه گم می‌شود در این، های و هوی، حکومت است!

چهارم: در حال و هوای عزا و اندوه ملت ایران قرار داریم؛ آن‌هم به خاطر فوت حضرت آیت‌الله، حادثه پلاسکو، حادثه قطار تهران تبریز، غبار جان سِتانِ خوزستان، سیل غارتگر بلوچستان و البته جشنواره سی و پنجمین فیلم فجر ...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین