کد خبر: ۴۴۳۷۲۵
تاریخ انتشار:

«ریش آبی» قدم به بازار نشر گذاشت

رمان «ریش آبی» نوشته املی نوتوم با ترجمه ویدا سامعی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد
به گزارش بولتن نیوز، رمان «ریش آبی» نوشته املی نوتوم با ترجمه ویدا سامعی به تازگی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است.

این رمان، روایتی مدرن از یک افسانه قدیمی غربی است که از یک آگهی عجیب اجاره اتاق و زنان متعددی که در صف انتظار نشسته اند، شروع می شود. این کتاب با اطلاع نویسنده و رعایت حق کپی رایت ترجمه و منتشر شده است.

املی نوتوم نویسنده زن پلیسی نویس بلژیکی و متولد شهر بروکسل است. پدر او از اشراف زادگان بلژیکی است که هنگام کودکی املی او را به ژاپن برده و در شهر اوزاکا به مدت ۴ سال، مسئول کنسولگری بلژیک بوده است. بعد از ۴ سال، املی در شهرهای دیگری چون پکن و نیویورک هم زندگی می کند و به بنگلادش هم سفر می کند. اما هیچ کدام از سفرها و اتفاقات، به اندازه اقامتش در ژاپن بر او تاثیر نگذاشته است.

این نویسنده اولین کتابش را در سال ۱۹۹۲ و در سن ۲۶ سالگی منتشر کرد. رمان پیش رو، بیست و یکمین اثر داستانی است که نوتوم چاپ می کند. او در سال ۲۰۱۴ به عضویت آکادمی سلطنتی زبان فرانسه در بلژیک درآمد و تا به حال ریاست چند نمایشگاه کتاب را در فرانسه و بلژیک به عهده داشته است.

ریش آبی افسانه اشراف زاده ای ثروتمند است که با زنان زیبارو ازدواج می کند، زنانی که همگی پس از مدتی به طرزی مرموز در قصر او ناپدید می شوند. ریش آبی، کلید همه اتاق ها را به آخرین همسرش که دختری جوان است می دهد اما او را از ورود به یک اتاق خاص منع می کند.

در ادامه داستان، دختر جوان از غیبت ریش آبی استفاده کرده و وارد اتاق ممنوعه می شود. او با کشف رازی که ریش آبی در آن اتاق مخفی کرده، به شدت خشمگین می شود...

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

صبح فردا، ساتورنین هنوز نمی دانست اوضاع چقدر خراب و خطرناک است. خود را خیلی دست بالا گرفته بود و فکر می کرد در مواجهه با این مرد، و در معاشرت با او، هیچ خطری نمی تواند تهدیدش کند. با خودش فکر کرد: «من هم مثل زن هایی که پیش از من اینجا زندگی کرده اند، احمق هستم.»

دائم با خودش جریانات این چند روز را دوره می کرد: «دیگر این دامن را نمی پوشم. هرگز.» توی مترو سوگند خورد و به خودش قول داد. در مدرسه به یکی از دانش آموزان پسر که سیگار می کشید گیر داد و سرش داد زد.

_ سیگار کشیدن ممنوع است.

پسرک در جواب ساتورنین، با تعجب گفت:

_ چه تان شده است؟ تا به حال صد بار مرا سیگار به دست دیده اید.

_ خب، این بار دیگر کاسه سرریز شد.

...

این کتاب با ۱۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار ریال منتشر شده است.
منبع: خبرگزاری مهر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین