گفتوگو با محمد حیدری قبل از برپایی نشست مطبوعاتی صورت گرفت. نکته جالب این گفتوگو این بود که خودش بیش از هر کسی دیگر نقاط ضعف و مثبت جشنواره فیلم فجر را میداند، اما با این حال این سؤال همچنان مطرح است که چرا بعد از گذشت ٣٥ دوره، هنوز این جشنواره مهم آییننامهای ندارد تا اینقدر بخشهایش کم و زیاد نشود...
گروه سینما و تلویزیون: گفتوگو با محمد حیدری قبل از برپایی نشست مطبوعاتی صورت گرفت. نکته جالب این گفتوگو این بود که خودش بیش از هر کسی دیگر نقاط ضعف و مثبت جشنواره فیلم فجر را میداند، اما با این حال این سؤال همچنان مطرح است که چرا بعد از گذشت ٣٥ دوره، هنوز این جشنواره مهم آییننامهای ندارد تا اینقدر بخشهایش کم و زیاد نشود. با این نگاه به نظر میرسد بهغیر از حیدری، مدیران سینمایی و دستاندرکاران کلان سینما باید پاسخگو باشند.
به گزارش بولتن نیوز، بخشی از این مصاحبه را ميخوانيم:
جشنواره امسال با همه نقدها و نقصها افتتاح شد. قطعا در کنار این نقصها، زحماتی هم کشیده شده است. قبل از هر چیز تجربه سال گذشته که آن زمان هم دبیر جشنواره بودید، چه چیزی را به شما آموخت که دستکم امسال بهلحاظ فردی استفاده کردید؟
این رویداد یک رویداد بزرگ سینمایی است که در کشور ما برگزار میشود و کار بسیار سختی است. تجربه سال گذشته به من شناخت و آگاهی بیشتری را آموخت. یعنی اینکه راهی را رفته و کارهایی را انجام دادهاید و امسال میتوانید آن کارها را با آگاهی و شناخت بیشتری انجام دهید.
شناخت در چه زمینهای؟
در زمینه تجربیاتی که قبلا به آن فکر شده است. مثلا سال گذشته زمانی که جشنواره تمام شد، مقررات و آییننامه را برای جشنواره تعیین کردیم و گفتیم با توجه به اتفاقاتی که تا به امروز افتاده چه مواردی در اين شرايط تغییرپذیر است. مثلا تغییر در مقررات جشنواره در مورد فیلمهای اول. جلسات زیادی گذاشتیم و به همان چیزی که خودمان به لحاظ تجربه رسیده بودیم که این دوره دیگر نمیتواند مثل سالهای قبل فیلمهای اول، دوم داشته باشیم! سینما باید بپذیرد تعداد جوانانی که وارد آن میشوند زیاد شده و الان سینما پوستاندازی کرده است، البته به این معنی نیست که پیشکسوتان باید کنار بروند. اصولا معتقدم در دنیا کسی نمیتواند جای کسی دیگر را بگیرد. ولی در جشنواره فیلم فجر سال گذشته به این تجربه و آگاهی رسیدیم که فیلمهای اول پیشی گرفتند و بهلحاظ کیفی از نظر هیئت داوران بالا بودند و بعد دیدیم نظر مردم هم همین است. این فیلمها در اکران عمومی هم با اقبال روبهرو شدند و در جشن خانه سینما هم حدود ٩٥ درصد همان آرا را بهدست آوردند، پس باید به اتفاقی که افتاده بود توجه میکردیم و آن اینکه مثلا برای فیلمهای اول در سال گذشته ظرفیت ١١ تا را در نظر گرفته بودیم. اما همان سال هم چندین فیلم خوب بیرون ماندند. چون در فراخوان اعلام شده بود که بیش از ١١ فیلم اول نمیتوانیم بگنجانیم. حق خیلی از افراد ضایع شد. چون ما براساس ظرفیت جلو رفته بودیم. امسال برای جشنواره طرحی در نظر گرفتیم که اساس تجربهی سال گذشته بود که بخش «مسابقه سینمای ایران» و «چشمانداز سینمای ایران» داشته باشیم. در همین طرح قرار بود بخش مستند هم در این برنامه و مقررات باشد اما نتوانستیم دوستان مستندساز را مجاب کنیم تا به این نتیجه برسند که میتواند اتفاق خوبی برایشان بیفتد. این تجربه و آگاهی تا جایی پیش میرود که تغییراتی در سیستم برگزاری جشنواره اتفاق نیفتد. همه اینها را تا شهریورماه امسال کردیم. اما بعد در ساختار وزارتخانه تغییراتی صورت گرفت و وزیر تغییر کرد و من منتظر ماندم که آیا میتوانم با این تغییرات به کارم ادامه دهم یا نه. از زمانی که فراخوان جشنواره را دادم تا زمانی که کارهای جدی اجرائی شروع شود وقفهای افتاد! به نظرم این تجربه، آگاهی و شناخت خیلی مهم است ولی زمانی که مستمر باشد ثمربخش خواهد بود. چون جشنواره محل آزمون و خطا نیست. اما چون در این ساختار ثابت چیزی که تعریف میشود تثبیت نمیشود وضعیت اینگونه میشود! مثلا جشنواره فیلم فجر میتواند شورای سیاستگذاری واقعی داشته باشد، برنامه و تغییرات را برای حداقل پنج سال تثبیت کند از سویی خیلی از فیلمهای اول نگران این بودند که شاید ما برنامهای ریختهایم و میخواهیم سه، چهار فیلم اول را بیاوریم و اعتماد نداشتند تا زمانی که فیلمها اعلام شد. در این مسیر بحث کیفی مطرح بود و هیئت انتخاب فیلمها را دیدند و گفتیم نگاه نکنید که فیلمها اول هستند یا دوم. مجموع فیلمها را ببینید و اظهارنظر کنید. برمیگردم به سؤال اصلیتان که این شناخت، آگاهی و تجربه زمانی میتواند مفید باشد که تثبیت شود. یعنی بدانید سینما این برنامه را پذیرفته و قرار است چهار سال اجرا شده و کاملتر اجرا شود.
آیا بعد از ٣٥ دوره هنوز جشنواره فیلم فجر به تثبیت نرسیده؟ چطور آییننامه جشنواره ونیز، برلین یا کن دائما تغییر نمیکند یا در حد جزئیات تغییر میکند؟
چون جشنواره فجر قانون و مقررات ثابتی ندارد! وقتی دبیرخانه ثابتی ندارد چطور میتوانید درباره آیین و مقرراتش صحبت کنید؟!
بعد از ٣٤ دوره برگزاری، دورههای مختلف جشنواره را بررسی کنید. دورههای زیادی در فارابی و بعد در مؤسسه رسانههای تصویری برگزار شده. ببینید دبیرخانه ثابت این جشنواره کجاست؟ من میخواهم به سوابق گذشته این جشنواره مراجعه و دورههای مختلف را بررسی کنم، خیلی پراکنده است و خیلیها متکی به دبیر آن جشنواره است. یعنی سوابقش با آن دبیر رفته. چون آنجا تثبیت نشده. یعنی به نظرم نگاه فردی دبیرها مطرح بوده و گاهی این نگاهها تأثیر مثبت و گاهی تأثیر منفی داشته و بستگی به برآوردی بوده که در یک سال سینمای ایران اتفاق افتاد. به نظرم اتفاقاتی که در خیلی از دورهها افتاده چون به دبیر جشنواره برمیگشته در نتیجه در دوره بعد دبیر جشنواره آییننامههای جدیدی را درنظر گرفته است.
یکی از موارد، کیفیت فیلمهاست که براساس نگاه هیئت انتخاب تعیین میشود. خاطرم هست كه سال گذشته در گفتوگو با ما گفته بودید میخواهم به جایی برسم که دیگر هیئت انتخاب وجود نداشته باشد. چرا امسال این اتفاق نیفتاد و اینکه براساس چه خردی این شکل از اعضای هیئت انتخاب را کنار هم چیدید؟
همانطور که اشاره کردید در همه جشنوارههای دنیا مدیریت ثابت کمک میکند همه از آیین و مقرراتی که در سالها گذاشته شده تبعیت کنند. اصولا مشکل اساسی اینجاست که وقتی در سطح کلان سیاستگذاری برای این جشنواره مقرراتی وضع شده آنوقت قانون ثابتی را به تصویب میرساند و قانون تثبیت میشد، مثلا بگوییم در ١٠ سال آینده قرار است این اتفاق در جشنواره بیفتد. چون ما چیزی که درباره جشنواره میدانیم این است که در اکران سال آینده هنوز این قصه وجود که چه فیلمهایی وارد جشنواره میشوند یا نمیشوند. این اتفاق برای سینما مهم است ولی الان در این چارچوب نمیگنجد.
یعنی مقتضیات زمان را شامل نمیشود؟
بله، در دورهای ٤٠، ٥٠ فیلم تولید و ٢٢ فیلم انتخاب میشد. اما با آوردهای حال حاضر باید ساختار جشنواره تغییر کند و غیرقابل اجراست. ٨٥ فیلم در هنر و تجربه داریم. زمانی سینما پایهی نگاتیو داشت. الان دوربینها همه دیجیتال هستند و این قانون باید در سازمان سینمایی هم تغییر کند. الان میگویند پروانه ساخت ویدئویی و سینمایی! ولی با دوربین دیجیتال این چه معنایی دارد؟ این ساختار اشتباه است و از ریشه منتقل شده و وارد جشنواره هم میشود. ٨٥ فیلم آن طرف و ٩٥ فیلم این طرف دیدهایم. مگر چقدر بستر برای اکران وجود دارد و در کدام سینماها باید نمایش داده شوند؟ سالها این جشنواره هیئت انتخابی دارد و همین قصه تکرار میشود و عدهای میآیند که مجبور هستند انتخاب کنند و عدهای به عنوان هیئت انتخاب قبول نمیکنند. ساختاری است که سه نفر از این اعضا از هیئت پروانه نمایش باید حضور داشته باشند و چهار نفر هم از سینماگران. مثلا امسال به من گفتند حتما باید در ترکیبتان از دو کارگردان استفاده میکردید. کجای آییننامه چنین چیزی نوشته شده؟ مثلا همه فیلمهای امسال که فرم تقاضا را پر و امضا کردهاند نوشتهایم که شما میتوانید در بخش چشمانداز سینمای ایران شرکت کنید و جشنواره از بین بخش چشمانداز سینمای ایران فیلمها را انتخاب میکند. کسی که فیلمش انتخاب شده میگوید شرکت نمیکنم. مثل فیلم «امپراطور جهنم». ما خودمان به مقررات جشنواره احترام نمیگذاریم. قانون که براساس سلیقه افراد وضع نمیشود. ما فقط زمانی که قانون بهنفعمان باشد قبول میکنیم. این در راهنمایی و رانندگی و زندگی اجتماعیمان هم صدق میکند. بخش زیادی از ترافیک هم به دلیل این است که به مقررات اهمیت نمیدهیم. ولی قانونی که در مقررات وضع میشود و همه امضا میکنند زمانی که به مرحله عمل میرسد هرکسی میتواند به خودش اجازه دهد که این قانون را رعایت نکند. به من ایراد میگیرند که تو مدیر جشنواره هستی و قانون را لحاظ نمیکنی. طرف اعتراض میکند چرا فیلم من به جشنواره نیامده است؟
مگر شما به همه کارت سفید دادهاید؟ فیلمی که در جشنواره شرکت میکند، قبول میکند ممکن است انتخاب نشود. ولی مدیریت این سالها کاری کرده برخی از فیلمسازان طلبکار شدهاند. آنها جرئت ندارند در اسکار و کن شکایت کنند. اما اینجا نمیدانم چرا فیلمسازان بعد از جشنواره اعتراض میکنند؟
این به دلیل فرهنگ ماست. از فضای زندگی آپارتماننشینی تا زندگی شهری به قوانین احترام نمیگذاریم. خیلیها میگویند این جشنواره دولتی است. بله اینطور است. اگر این جشنواره را قبول ندارید نباید اثرتان را ارائه دهید. ولی ما باید پاسخگو باشیم!
به نظرتان این مشکل از مسئولان ما نیست؟
هم به مسئولان برمیگردد و هم به هنرمندانی که در جشنواره شرکت میکنند. در بخش مسابقه ٢٢ یا ٣٣ فیلم انتخاب میشود. کلا این نحوه داوری مشکل دارد. خودم استرس دارم فیلمهایی که انتخاب کردهایم به لحاظ فنی به جشنواره میرسد یا نه. شوخی بزرگی است که یک اثر هنری را در یک ماه میبندیم.
و انتظار داریم از فیلم برداشتی شود که کارگردان دارد؟!
در جشنوارههای دنیا برنامه متفاوت است. تاریخی را اعلام میکنند و طبق آن فیلمها را میبینند.
بهطور مثال ببینید جشنواره فیلم کودک اصفهان به چه روزی درآمده است. اصلا تقویم ندارد!
من از شما سؤالی دارم. همه کسانی که میدانند این جشنواره در بهمنماه برگزار میشود، چرا تولید فیلمشان را به آبان و آذر موکول میکنند.
برای اینکه ساختار فیلمسازی، استودیو و بخش خصوصی نداریم. هرچه بوده تا حالا دولتی بوده.
این بخش به دولت ربطی ندارد.
اما بودجه حدودا خرداد تصویب میشود.
باید بپذیریم سینما یک صنعت هنر است یعنی فیلمی که میسازید باید برای مخاطب باشد.
سینمای ما به صنعت نرسیده. اگر میبینید «سلام بمبئی» اینقدر میفروشد صنعت نیست، یک موقعیت است که یک فرد در موقعیتی قرار میگیرد. در دنیا صنعت متکی به فرد نیست و ساختار دارد اما در طراحی باید نبوغش را نشان دهد. ما چنین سیستمی نداریم و متکی هستیم که وامیبگیریم و کارمان را انجام دهیم. در سینما یک پلان یا یک دیالوگ است که اگر دیده نشود سرنوشت فیلم را عوض میکند. بعد فیلمساز چطور اعتماد میکند با فیلمی ناکامل کانسپتی که در ذهنش است را هیئت انتخاب بفهمد؟
سال گذشته بعد از برگزاری جشنواره به جد با رئیس سازمان سینمایی و رئیس جشنواره صحبت کردیم که بحث هیئت انتخاب با این شکل در شرایط کنونی روز سینمای ایران جوابگو نیست و دنبال این بودیم که تعداد زیادی مشاور انتخاب بگذاریم که فیلمها را ببینند و در ژانرهای مختلف این فیلمها را به جشنواره معرفی کنند و بگویند ما این فیلم را داریم هدف شما برای جشنواره امسال چیست. الان مثل میوه درهم است. هیئت انتخاب فیلمها را دیده و رفته و دبیر جشنواره باید پاسخگو باشد. درست است که دبیر جشنواره این انتخاب را انجام داده اما بین چه چیزی؟ وقتی ٤٤ فیلم داریم. یعنی ٩٥ فیلم داریم که از میان آنها هیئت انتخاب باید برگزیند. یک عده هم هستند که بخش داوری را اعتقاد ندارند و قبول نمیکنند. ما که نمیتوانیم معجزه کنیم، باید از شرایط موجود استفاده کنیم. هر کدام را انتخاب کنیم یک عده معترض هستند.
در مورد مطلوب ممکن و مطلوب آرمانی صحبت میکنیم. شکل آرمانی این است که هیئت انتخاب نباشد اما اینطور هم نباید باشد که کسانی بیش از اینکه بخواهند در مورد سینما نظر بدهند، فقط به ممیزیها نگاه کنند.
یکسری افراد را به عنوان شخصیت حقوقی استفاده میکنیم که عضو پروانه نمایش هستند.
میتوانید هیئت انتخاب را دومرحلهای کنید. هم از سوي منتخبان شورای نمایش و هم سینماگران دیده شود.
اگر واقعیتهای موجود جامعه را بدانید... .
یکی از واقعیتهای موجود این است که سینما در سیبل قرار گرفته.
زمانی برای این کار نداریم.
این بزرگواران فقط به لحاظ ممیزی، ممیزها را رصد میکنند.
بالاخره قانون و مقرراتی که در پروانه ساخت و نمایش هم هست، یکسری فیلمها براساس ممیزی پذیرفته نمیشوند.
همه ما طبق قانون اساسی و در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی زندگی و کار میکنیم.
پس باید این چارچوب را بپذیریم.
بله. محتوا این است شکلش را مناسبتر میکنیم.
مگر در شورای پروانه نمایش و هنرمندان هستند... .
این هنر آقای ایوبی بود که برخی از هنرمندان را وارد مسائل ممیزی هم کرد.
هر سال همیشه بوده.
میتوان هیئت انتخاب را با ناظران هیئت نمایش کنار هم قرار داد. اما هیئت انتخاب از هفت سینماگر تشکیل شود.
فرقی نمیکند.
چرا؟ مگر مثلا آقای عماد افروغ ادعا کردند فیلمها را براساس معیار صدا، موسیقی و تدوین رصد میکنند؟
قرار نیست داوری کنند. انتخاب میکنند.
معیارهای انتخاب چیست؟
اینکه با توجه به قانون و مقررات جشنواره و وزارت ارشاد فیلمها انتخاب شوند.
فیلمهایی که نمایش میدهید از فیلتر وزارت ارشاد عبور کردند و فیلمهای زیرزمینی نیستند!
چطور عبور کردهاند؟
آقای ایلبیگی اعلام کردهاند همه فیلمها پروانه نمایش دارند.
پروانه ساخت دارند. پروانه ساخت که میگیرند تا مرحله تولید تغییرات زیادی میدهند.
آقای سیدضیا هاشمی که مخالف خانه سینما بودند چرا در هیئت انتخاب حضور پیدا نکردند؟
من تابع قانون و مقرراتی هستم که برای من گذاشتهاند. قانونی گذاشتهاند که باید هیئت انتخاب برای جشنواره باشد که شامل هفت نفر بوده و از این هفت نفر، سه نفر باید از شورای پروانه نمایش باشند. چون زمان تولید تا زمان اجرا کم است. گاهی حتی ٢٠ دقیقه آخر فیلمها آماده نیست.
پس معیارشان چیست؟ آیا من که مخاطب حرفهای جشنواره فجر هستم و شما که دبیر جشنواره هستید، در جشنواره سینمایی باید چیز دیگری ببینيم؟
خیر.
آیا فیلم باکیفیت عناصری همچون فیلمنامه، کارگردانی، صدا و... ندارد! پس ما توقعی نداریم؟
درست است. موافق هیئت انتخاب نیستم.البته اگر مسئولیتش را به دبیر جشنواره به لحاظ قانونی میدادند!
زمانی که از هفت نفر، ١٥ نفر به عنوان مشاور انتخاب از اهالی سینما باشند که این فیلمها را انتخاب کنند و وقتی زمان باشد میگویید ٥٠ فیلم را برای بخش پروانه نمایش ارائه میدهيم که بخشهایی از این فیلمها آنچه در پروانه ساخت و آنچه براساس مقررات و قانون پروانه نمایش با هم تطبیق میدهند باید با هم لحاظ شود.
آقای افروغ به ضرس قاطع گفت به لحاظ محتوایی فیلم میبینم. سینما که فقط محتوا نیست.
منظورم محتوا، موضوع و کیفیت است. ما در چارچوب نظام جمهوری اسلامی فیلم میسازیم.
هیچ کجای دنیا یک سال زمان ندارند.
چرا ندارند. اعلام نمیکنند. از اول میدانم برای سال آینده ٢٥ فیلم برای بخش مسابقه سینمای ایران باید انتخاب کنم و باید ضربالاجل بگذارم فیلمهایی که تا آبانماه به دبیرخانه تحویل داده شوند میتوانند در جشنواره سال آینده شرکت کنند. نه فیلمهایی که تا دیماه فیلمبرداری میکنند. این اشتباه است. من باید زمان داشته باشم که فیلمها را انتخاب کنم و به پروانه نمایش بدهم. من این زمان را ندارم. هنوز در ١٠ دی فیلمبرداری ادامه دارد. اصلا چرا این فیلم را به جشنواره ارائه میدهد؟ این قانون باید درست شود و ضربالاجل زمان انتخاب تا جشنواره حداقل سه ماه باشد. یعنی در مقررات جشنواره اعلام شود فیلمهایی که از بهمنماه امسال تا اول آبان سال آینده به جشنواره ارائه میشوند انتخاب خواهند شد. بعد آنوقت میتوانم بگویم سه ماه تا برگزاری جشنواره زمان دارم، فیلمها باید پروانه نمایش بگیرند. اما وقتی تا آخرین لحظه فیلمبرداری ادامه دارد و از تولید به مصرف میشود خیلی بد است و روی کیفیت هم اثر خواهد گذاشت. خم رنگرزی که نیست. فیلمسازهایی هستند که انتقاد میکنند این چه فیلمی است که در ١٧ روز فیلمبرداری میشود و خودش را به جشنواره فیلم ارائه میدهد. شکل انتخاب که نباید اینطور باشد که در ١٥ روز ٩٥ فیلم را ببینم. مگر مغز انسان چقدر کشش دارد که روزی پنج، شش فیلم را در فضای بسته ببیند. اگر دو ماه از زمان انتخاب تا جشنواره فرصت داشته باشم میتوانم پاسخگوی کیفیتم باشم. اما الان نه من پاسخگوی کیفیت هستم و نه میتوانم بررسی کنم یکسری فیلمها چرا پذیرفته نشدهاند یا به لحاظ کیفی در چه سطحی هستند. اینجاست که انتخابها سلیقهای میشود. شما میگویید من هفت نفر را انتخاب کردهام و اینها انتخابهای این هفت نفر بودهاند. چون زمان موجود برای بررسی کامل وجود ندارد.
منبع: شرق