به گزارش بولتن نیوز، متن این سخنرانی که سوارز در آن به دلایل پیروزی اقلیم اسرائیل پرداخته، به شرح زیر است:
سلام بر حضار
کتاب من اساسا بر پایه ی اسناد غیر محرمانه مرکز اسناد کیو[2] (National Archives in Kew.) تنظیم شده است. در این کتاب من به نویسندگانی ارجاع داده ام که
مطالبشان از منابع دست اول نقل شده است.
بحث امشب من بر محور « مساله conflic» فلسطین – اسراییل تنظیم شده است. مشکلی که آنقدر مطول شده است که
دیگر عادی و یکنواخت به نظر می آید لکن تفاوت این مشکل با دیگر مشکلات لاینحل
اینست که حل این یکی در توان و قدرت ما هست . منظور من از ما ایالات متحده ی
آمریکا و اروپا است. علت این توانایی هم در اینست که این خود ما بودیم که
آفرینندگان این مشکل بودیم.
ما امروز درآستانه یکصدمین سالگرد گناه کبیره ای هستیم که انگلستان مرتکب شد.-
استعلام نامه بالفور - .
نقش تراژیک انگلستان درمورد فلسطین در واقع ، واقعه « بزن و در رو بود» : استعلام
نامه ی بالفور که طی آن کشوری را از مردم آن ربود و به مردم دیگر واگذار کرد فصل«
بزن » بود و سی سال بعد از ان با ارائه قطعنامه 181 – که طی آن مرز مبهمی بین
فلسطین و اسراییلی ها کشید، فصل « در رویی » آن را تکمیل کرد.
استعلام نامه بالفور Balfour
Declaration–
(در روز دوم ماه نوامبر سال 1917 وزیر خارجه انگلستان جیمز بالفور طی نامه ای به
والتر روچیلد یکی از مسئولان جمعیت یهودی – انگلیسی فدراسیون صهیونیستی انگلستان و
ایرلند نوشت: دولت پادشاهی انگلستان در توافق کامل با شکل گیری کشوری برای
اسراییلی ها در سرزمین فلسطین می باشد وهمه امکانات خویش را درجهت انجام این منظور
دراختیار مسئولان اسراییلی قرار می دهد . باید توجه داشت که انجام این امر صدمه ای
به حقوق و حقوق شهووندی و مذهبی کسانی که امروز در فلسطین زندگی می کنند وارد
نیاورده، حق و حقوق دیگر اسراییلی هایی که در شهرهای دیگر زندگی می کنند را هم به
خطر نیاندازد.م)
صهیونیسم فرزند خلف ناسیونالیسم قومی قرن 19 بود و نژاد پرستان از طرفداران
پروپاقرص این پدیده بودند . گرترود بل Gertrude Bell,
نویسنده و گزارشگر معروف انگلیسی در روزنامه انگلیس London Newspaperجایی نوشت « نیت اصلی طرفداران صهیونیست ها طرد
کامل یهودی هاست. نشریه انگلیسی زمان برگزاری اولین کنفرانس صهیونیسم در سال 1897
آن را به بهترین وجهی تعریف کرد:
« همه ناخلفانی که خود را ضد یهودی خطاب می کنند ( به خاطر داشته باشید که واژه ضد
یهودی ، واژه ای کاملا جدید و مورد استفاده بود) ، تبدیل به خودپسندان ناخلفی شده
اند که صهیونیسم را برخود بسنده می بینند.» در واقع اکثر یهودی ها صهیونیسم را کیش
ضد یهود ارزیابی می کردند. همت یهودی ها برابری بود و از این که بنا به دستور آنان
مجبور می شندند در سرزمین دیگران ناگزیر به بیغوله نشینی بشوند سخت در عذاب بودند.
از سوی دیگر ، دیگرانی بودند که ایده ی حضورو سکنا در سرزمین دیگر و فخر فروشی به
شهروندان آن سرزمین را بسیار جذاب می یافتند. به عقیده ادوارد برنشتاین Eduard Bernstein تئوریسین سیاسی «صیهونیسم، اعتیادی است که می تواند همه گیر شود.»
سی سال پس از نهایی شدن طرح استعلام نامه بالفور، دیگر روشن شده بود که انگیزه ی
صهیونیست ها نابودی نسلی و تسلط نسلی نو بر اساس نژادپرستی بر خرابه های گذشته است
، و این امری بود که درخفا توسط چیم وایزمن Chaim Weizmann وبارون روچیلد Baron Rothschild.
،رهبران صهیونیسم احاله می شد.
تصویر آغازین جابجایی جدید در خاک فلسطین همراه با خشونت و زدوخورد نژاد پرستانه
بود و این تصویر بوسیله دکتر پال ناتان Dr. Paul Nathan یکی
از رهبران یهودی برلین در سفری به فلسطین در سال 1914 چنین تعبیرشد: (کارزار خشونت
و تهدید از نوع پوگرام روسی آن).
- پوگرام روسی Russian pogrom - پوگرام به معنی وسیع
و گسترده ، حادثه های ضد یهودیان بود که بین سال های 1884-1881 به مناسبت ترور
الکساندر اول در روسیه رخ داد . در این حادثه ها که یهودی ها را عامل ترور می
دانستند، تظاهر کنندگان ضد یهود خواستار محدود کردن ساکنین یهودی در زمینه های اجتماعی
– فرهنگی و اقتصادی بودند.- مترجم -
استعلام نامه بالفور جا افتاد و به همه معترضان از جمله کابینه انگلیس قول داده شد
که این استعلام نامه و شکل گیری ساکنین جدید در خاک فلسطین به معنای استقرار
صهیونیسم نیست. در حالی که همزمان با این ادعای ظاهری رهبران صهیونیسم مثل رات
چایلد و وایزمن ، به دنبال آن بودند که مرز سرزمین های جدید را حداکثر تا سال 1921
به دروازه های رود اردن برسانند. این دو معتقد بودند که بهترین راه کار انجام این
طرح نابودی نسل غیر یهودی نشین سرزمین فلسطین می باشد و از این که هنوز یهودی های
تازه وارد از برتری های لازم برخوردار نیستند اظهار نگرانی و ناخشنودی می کردند و
دایم به مسئولین انگلیسی خاطر نشان می کردند که پرده از طرح بالفور برندارند تا
زمانی که دیگر کار از کار گذشته است .
در همزبانی بااستعلام نامه بالفور ، وایزمن با حمله به ساکنین فلسطینی و یهودی
نشینان فلسطین که مخالف سرسخت صهیونیسم بودند ، آنان را ضد یهود خطاب می کرد. وی
فلسطینی ها را مردمی از طبقات عقب افتاده می دانست و معتقد بود اگربه عرب ها هم
حقوق دموکراتیک و حق رای مساوی داده شود در آن صورت یهودی ها هم به طبقه آنان نزول
خواهند کرد . و بدین ترتیب ، نزدیک به چهاردهه است که همزیستی مسالمت آمیز میان
فلسطینی ها و یهودی های در کنار مقاومت های مسلحانه و ترور از میان رفته است و
ترورهای صهیونیستی انگیزه ی هسته ای حمله علیه همه کسانی بوده که مخالف روش
فراماسونری اینان بودند چه از قماش یهودی – فلسطینی و یا انگلیسی آن .
این حملات تروریستی از درون محدوده ی ساکنین جدید صورت می پذیرفت و بوسیله آژانس
یهود، که به نوعی حکومت موقت در محدوده ی جدید و به رهبری صهیونیست ها بود حمایت
می شد؛ همانی که بعدها تبدیل به دولت اسراییل شد. هیچ تفاوت حیاتی بین عملکردهای
سازمان های شناخته شده ی تروریستی مثل ایرگان ، لهی ، گانگسترهای اشترن و آژانس
یهود و گروه ترور معروف آنها گانا یعنی دولت موقت وجودنداشت .
آژانس یهود آشکارا به گروهی مثل ایرگان کمک های مالی و غیره می رساند. رابطه ی
آژانس یهود و بقیه گروه های تروریستی مورد حمایت کاملا قابل مشاهده بود و گه گاه
یک گروه به جای گروهی دیگر دست به عملیات تروریستی می زد. اینجا بود که آژانس برای
توجیه خود ، عمل تروریستی را محکوم کرده به دولت انگلستان قول پی گیری می داد ، در
عین این که از هرگونه تعقیب و پی گیری قضایا خودداری می کرد و راه را برای یافتن و
شناسایی افراد و یا گروه مسئول سد می کرد.
ماهیت فاشیستی صهیونیستی آژانس یهود برای بنگاه
های امنیتی انگلیس و آمریکا کاملا روشن بود. این تشکیلات هیچ نوع مخالفتی را بر
نمی تافت و مصمم شده بود تا سرنوشت غایی پیش رود تا جایی که حتا از کودکان نیز
برای استفاده از این تصمیم استفاده می شد.
در حادثه ای در 8 ژوییه سال 1938 که هشداری علنی
از نوع تروریسم صهیونیستی بود ، دولت انگلستان را بیدار کرد . در این روز یک
اتوبوس حامل سرنشینان قریه نشین فلسطین منفجر شد . این اولین باری نبود که ایرگان
دست به چنین عملی زده بود ؛ لکن اولین باری بود که عامل انفجار دستگیر شد – یک
دختربچه 12 ساله دبستانی –.
اینکه از جوانان برای بمب گذاری اماکن عمومی
فلسطینی ها ، مثل بازار و غیره استفاده شود امری عادی به حساب می آمد، معلم هایی
که مخالف شرکت دانش آموزان در این نوع عملیات بودند مورد تهدید قرار می گرفتند و
حتما دانشجوانی که از شرکت در این نوع عملیات سرباز می زدند از تحصیل و یا پیشرفت
های آتی آنان جلوگیری به عمل می آمد ؛ در واقع به شکلی قربانیان عمده این تشکیلات
تروریستی ، یهودی هایی بودند که با طرح و عملیات آنان مخالفت می کردند.
اگرچه حملات تروریستی صهیونیستی آژانس یهود علیه
فلسطینی ها از آغاز جنگ جهانی دوم تا سال 1947 همچنان ادامه داشت ، لکن از جانب
فلسطینی ها هیچ اقدام مسلحانه ای رخ نداد. تغییر انگلیسی ها از این اجتناب فلسطینی
ها چنین بود که می گفتند فلسطینی ها بخوبی از طرح های صهیونیست ها باخبرند و می
دانند که این حملات دامی است برای درگیر کردن فلسطینی ها . دامی که از آن سال ها
تا کنون ادامه داشته از آن جمله در مورد غزه و اورشلیم همچنان بکار برده می شود.
آژانس یهود که تا پاییز سال 1947 در انتظار و
امید حملات دفاعی از طرف فلسطینی ها بود خود را ناگزیر به اتخاذ حملات گسترده تری
یافت . اولین گام این حملات جلسه ای 20 نفره و مخفیانه در روز 9 سپتامبر سال 1941
در لندن بود. شرکت کنندگان در این جلسه از جمله وایزمن ، دیوید بن گوریون ، سایمون
مارکز و صاحب Simon Marks (of
Marks & Spencer) و نیز یکی از
بزرگترین صاحبان صنایع انگلیس بنام رابرت کوهن
Robert Waley Cohen بودند. مضمون بحث ها مطلبی
بود که بعدها جورج اورول در کتاب «مزرعه حیوانات » بدان پرداخت که در آن گفته می
شد، همه حیوانات با هم برابرند ، ولی بعضی از حیوانات برابرترند!
بحث رات چایلد این بود که تشکیل دولت اسراییل
هیچگاه نباید به معنای ایجاد تبعیض علیه شهروندان این مرزو بوم باشد. وایزمن Weizman و بن گوریون David Ben-Gurion معتقد بودند که
عرب ها – منظور فلسطینی ها – هم از حقوق متساوی برخوردار خواهند بود، ولی در این
برابری حقوق شهروندی ، ساکنین جدید این مرزو بوم باید از ویژگی های بیشتری
برخوردار باشند. به باور وایزمن برابری مطلق زمانی رخ خواهد داد که عده ای از
شهروندان غیر یهود به خارج از مرزوبوم این کشور نوپا اعزام شوند و در بعضی مناطق
دیگر در صد معینی از غیر یهودیان قادر به زندگی باشند. نتیجه منطقی چنین تقسیم
بندی ، آغاز رواج کارگر ارزان در خاک جدید اسراییل شد.
رات چایلد هم معتقد بود برای ایجاد نسبیت برابری
، باید مناطقی که در آن فلسطینی ها اکثریت دارند را تبدیل به اقلیت کرد تا نسبت
بین اعراب و یهود برقرار شود. در مقابل استدلالات این گروه ، کوهن ادعا کرد که این
نظریات بسیار خطرناک است و نهایتا همان شیوه ای است که هیتلر به دنبال آن بود . به
نظر وی اگر کسی معتقد به اصل برابری باشد باید بپذیرد که هویت اسمی این مرز و بوم
همان باشد که بوده است ، یعنی فلسطینی . دیگران با نگرانی اظهار می کردند که اگر
قرار باشد که مرزو بومی با اکثریت یهودی ها بوجود آید، باید نامی هماهنگ با
شهروندان خود داشته باشد ، و بن گوریان استدلال می کرد که دولت یهودی نه براساس
یهودیت ، بلکه براساس هویت یهودی گرایی که به تعریف صهیونیستی آن یک مقوله نژادی
است بنا گردد.
وقتی از وایزمن سوال شد که حد و مرز این کشور
جدید تا به کجاست ، در جواب تصمیم کمیسیون پیل* را مبنی بر این که باید بین دو
منطقه مرزی بوجود اید موردتایید قرار داد. اما اضافه کرد که این مرز تا حد اردن
پیش خواهد رفت . به عبارت دیگر مرز شناخته شده وایزمن صد در صد اسراییلی و صفر در
صد فلسطینی بود. وی از این هم فراتر رفت و گفت خواست واقعی اش عبور از مرز
جغرافیایی اردن می باشد و در پایان جلسه پیشنهاد کرد که طرح خود را در اختیار همه
یهودی های جهان قرار دهد. به اعتقاد وی همه مخالفین طرح وی ضد یهود قلمداد خواهند
شد.
*کمیسیون پیل Peel Commission: این کمیسیون که توسط لرد پیل اداره می شد کمیته حقیقت یابی بود
که در سال 1936 جهت بررسی اختلافات فلسطینی ها و ساکنین جدید بوجود آمده بود و پس
از بررسی های فراوان به این نتیجه رسید که باید بین این دو ساکنین، مرزی بوجود آید
تا آرامش برقرارشود.
جنگ جهانی دوم آغاز شده بود و موضع آژانس یهود
این چنین بود : تبلیغ تصرف یشوف Yishuv ، منطقه یهودی نشین جدید ، عدم شرکت در ارتش متفقین علیه نازیست ها
به بهانه بیهودگی آن نسبت به اهداف صهیونیسم و سرقت گسترده سلاح ها و ابزار جنگی
متفقین . به قول یکی از امرای ارتش انگلیس ، گویی این عمل توسط هیتلر طراحی و
سرمایه گذاری شده بود.
در باره همکاری های فاشیست ها و صهیونیست ها در
طول جنگ مدارک فراوان در دست است که معروف ترین آنها توافق تردد هاوارا است که سبب
شکستن خط مرزی بایکوت ضد نازی ها گشت .
**وافق هاورا Haavara: هاوارا به زبان عبری به معنای انتقال و تردد است . طی این توافق
که در 25 ماه اوت 1933 توسط صهیونیست های مقیم آلمان و دولت نازی به امضا رسید
صهیونیست های که جان خود را در خطر می دیدند ، می توانستند با پرداخت بخشی از
اموال و دارایی های خویش و خرید تولیدات آلمانی و انتقال آن به یشوف Yishuv ، منطقه ای جدید در
سرزمین فلسطین ، رهایی خویش را تضمین نمایند .
یکی دیگر از موارد همکاری کوشش لهی Lehi ، جهت نزدیکی و همکاری با فاشیست های ایتالیا بود . در قراداردادی که بنام توافق نامه اورشلیم معروف گشت و در اواخر سال 1940 به امضا رسید ، لهی قول مساعد مبنی بر پیروزی فاشیست ها را در جنگ داد و در عوض خواهان بیرون راندن همه یهودیان آنجا و انتقالشان به فلسطین شد. این اقدامات اگر توسط لهی و دیگران امری حیرت انگیز به نظر آید ، در واقع روند کاری عادی دولت اسراییل بود که در اوایل سال های 1950 موفق به انجام آن شد و طی آن یهودیان مقیم عراق را با به وحشت انداختن به سرزمین جدید منتقل کرد.
برگردان : کیومرث صابغی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
" به اعتقاد وی همه مخالفین طرح وی ضد یهود قلمداد خواهند شد."
اعتقاد وایزمن پشیزی ارزش ندارد مگر میلمانان و افرادیکه ضئ تروریستهای غاصب داعش و القاعده هستند ضد اسلامند ؟
داعش و القاعده و گروهکهای تروریستی با ظاهری اسلامی همه و همه حتی اگر شبانه روز در مسجد به عبادت بپردازند تروریست هستند نه مسلمان . دقیقا صهیونیستها و اشغالگران هم داعش یهودیت هستند و نه یهودی .مسلمانان با پیرو ان ادیان الهی مانند مسیحیت و یهودیت مشکلی ندارند .مانند هموطنان مسیحی و یهودی ما در ایران یا میلیونها مسیحی و یهودی در کشورهای مسلمانان.
بایستی تفاوت قائل شد بین داعش و اسلام و بایستی تفاوت قائل شد بین یهودیت و صهیون اشغالگر.