به نظر میرسد سال ۲۰١۷ بیش از هر سالی در تاریخ معاصر شک و تردید بههمراه خواهد داشت. دراینمیان پیشبینیها نشان میدهند که بازار هنر، روزهای پررونقی را در پیشرو دارد و ظاهرا فقط شرایطی مانند رکود دهه ١٩۲۰ میلادی میتواند از دستبهدستشدن آثار گران هنری جلوگیری کند، اما...
گروه فرهنگ و هنر: به نظر میرسد سال ۲۰١۷ بیش از هر سالی در تاریخ معاصر شک و تردید بههمراه خواهد داشت. برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا)، تروریسم و بحران مهاجران، اتحادیه اروپا را تهدید میکند و صدراعظم آلمان نیز در حالی برای دور چهارم صدارت آماده میشود که با مشکلاتی جدی روبهرو است. همزمان ایالات متحده منتظر است ببیند یک دلال کلهگنده زنستیز با کاخ سفید چه میکند.
به گزارش بولتن نیوز، دراینمیان پیشبینیها نشان میدهند که بازار هنر، روزهای پررونقی را در پیشرو دارد و ظاهرا فقط شرایطی مانند رکود دهه ١٩۲۰ میلادی میتواند از دستبهدستشدن آثار گران هنری جلوگیری کند، اما به نظر میرسد که ۲۰١۷ سالی خواهد بود که در آن هنر و هنرمندان با سیاست و رویدادهای اجتماعی سرشاخ خواهند شد. با این دیدگاه در زیر پیشبینی هنری سال آینده را میخوانید: دوقطبیشدن فرهنگی، ما را مجبور خواهد کرد که بسیاری از آثار و دستاوردهای هنری گذشته و امروز را بازخوانی کنیم؛ آثاری که بسیاری از آنها از سوي مردان سفیدپوستی خلق شدهاند که از دنیا رفتهاند. در ادامه، نام هنرمندان و گروههای هنری آمده که پیشبینی میشود کارشان در سال جدید مورد توجه باشد. نامهای برجستهتر مستقل از شبکه گالریهایی هستند که تنها روی کارهای پیشکسوتان کار میکنند (یا حداقل قبلا از این گالریها جدا بودهاند).
دغدغههای این هنرمندان بههمراه استعدادهای هنری جوانتر میتواند در تعیین معیارهای جدید برای ارزشگذاری هنری اثرگذار باشد تا استانداردهایی پیدا شوند که با جهان امروز همگونتر باشند.
١- فیلیپ گوستون (Philip Guston)
هنگامی که ریچارد نیکسون در سال ١٩۶٨ با کمتر از يك درصد آرای محبوبیت، رئیسجمهور آمریکا شد، نقاش اکسپرسیونیسم انتزاعی، فیلیپ گوستون، ناراحتیاش را به خبرنگاری اینگونه ابراز کرد: «جنگ، آنچه داشت بر سر آمریکا میآمد، قساوت جهان بود... من چه آدمی هستم که در خانه مینشینم، مجله میخوانم و فقط درباره همهچیز عصبانی و کلافه میشوم، بعد هم به کارگاهم میروم و آبی و قرمز را با هم ترکیب میکنم!» فیلیپ گوستون از انتزاع به نقاشی فیگوراتیو روی آورد- کاری که جنجال هنری بزرگتری از هیاهوی استفاده باب دیلان از گیتار الکتریکی برپا کرد- علاوهبرآن او رشتهای از نقاشی با جوهر آفرید که با آنها سیوهفتمین رئیسجمهور آمریکا را شدیدا به نقد کشید. در گالری هاوزر اند وریت (Hauser & Writh) در پایین شهر نیویورک مجموعهای به نمایش درآمده است با نام «فیلیپ گوستون: خنده در تاریکی»؛ طراحیهایی از سال ١٩۷١ تا ١٩۷۵ که ١٨۰ اثر طنزآلود از نیکسون و صد اثر دیگر را که تابهحال به نمایش درنیامدهاند دربر دارد. این آثار که تا آخر ژانویه روی دیوار خواهند ماند، در همین ابتدای سال بهراحتی جایگاه جذابترین نمایشگاه سال را از آنِ خود میکنند.
۲- ریچارد موس
عکاس مستند مفهومی، ریچارد موس، با همکاری آهنگساز، بن فراست و سینماگر، تروور تویتن، سالها وقت خود را صرف هنرآفرینی با استفاده از یک دوربین نظامی قدرتمند کردهاند که میتواند از فاصله ۲٨ کیلومتری از افراد تصویربرداری کند. از آنجا که این دوربین با دقت یک جنگافزار تصویربرداری میکند، موس از آن برای آفریدن آثار هنری درخشانی با موضوع بحران جهانی مهاجرت استفاده کرده است. او با شماری عکس در اندازههای بزرگ و یک چیدمان ویدئو هشتمتری داستان تاریخی سفر میلیونها پناهجو و مهاجر در گذر از اروپا، شمال آفریقا و خاورمیانه را تعریف میکند. این ویدئو ١۵ فوریه در گالری باربیکن شهر لندن به نمایش درمیآید، عکسها نیز از دوم فوریه در گالری جک شینمن و در چهارم می در موزه ویکتوریا آلبرت به نمایش درمیآیند؛ جایی که موس فینالیست جایزه عکاسی PrixPictet است.
۳-تانیا بروگرا
او ابتدا از حق خود برای رویصحنهبردن پرفورمنسی در انتقاد به حکومت کوبا دفاع کرد. سپس مرکز INSTAR را راهاندازی کرد که خودش آن را مکانی برای «سوادآموزی شهری» در کوبا میداند که با شهروندان عام کوبا برای رسیدن به عدالت اجتماعی و مردمسالاری تلاش میکنند. حال او که خود را هنرمند- کنشگر مینامد، بزرگترین چالش خود را اعلام کرده است و میخواهد پس از آنکه رائول کاسترو از قدرت کنارهگیری کرد برای ریاستجمهوری کوبا نامزد شود. بروگرا برنامه آرمانگرایانه خود را «ساختن کوبایی که در آن همه نقش دارند و نهتنها شماری محدود» قرار داده است. مرکز آموزشی رادکلیف فلو (٢٠١٦-٢٠١٧) برنامه دارد که امسال را به تغییر «فرهنگ ترس» در کوبا اختصاص دهد.
زندهباد رئیسجمهور تانیا!!!
٤- لیگیا پِیپ
این هنرمند برزیلی که ابتدا تحتتأثیر نقاشیهای انتزاعی هندسی دهه ١٩۵۰ بود، دستآخر از سفتوسختی این سبک خسته شد. در سال ١٩۵٩ او در کنار هنرمندانی چون لیگیا کلارک و هلیو اویتیسیکا، از بنیانگذاران جنبش نئو- کانکریت شد؛ گروهی که تلاش داشتند هنر را وارد صحنه زندگی روزمره کنند.
پیپ نهتنها هنر خود را از دستهبندیهای تعیینشده رها کرد، بلکه تلاش کرد نوعی بیانگری شتابزده را به هنر انتزاعی پس از جنگ تزریق کند که در مدل اروپایی و آمریکایی این سبک وجود نداشت. تلاش او برای گسترش ژئو- پلیتیک هنر در نخستین نمایشگاه تکنگاریاش در آمریکا در مرکز Met Breuer در ۲۰١۷ برگزار خواهد شد.
۵- جیمی دورام
سالها پیش از آنکه تانیا بروگرا خود را هنرمند-کنشگر بنامد، جیمی دورام خوب میدانست که هنر میتواند کنشگری باشد و برعکس. او که یک فعال سیاسی در جنبش دهه ١٩۷۰ سرخپوستان آمریکا بود، در سال ١٩٨۷ راهی تبعید خودخواسته به مکزیک شد و در ١٩٩٤ به اروپا رفت. در هر دو جا آثار او که ترکیبی است از چیزهایی که پیدا کرده یا ساخته است، با نوشتههایی که تعصبهای غربی را برملا میکنند بسیار تأثیرگذار بودند. امسال آثار انتقادی دورام با عنوانی زیرکانه در قالب «مرور یک سفر در موزه» به خانه بازمیگردد: «جیمی دورام: در مرکز جهان». موزه همر Hammer در لسآنجلس از ۲٩ ژانویه تا هفتم می میزبان این نمایش خواهد بود و مرکز واکرآرت در مینیاپولیس از ۲۲ ژوئن تا هشتم اکتبر و موزه ویتنی نیویورک از سوم نوامبر تا ۲٨ ژانویه ۲۰١٨ آن را نمایش خواهند داد.
۶- لینت یادوم- بوآکیه
این هنرمند که فینالیست جایزه ترنر ۲۰١۳ بود، یکی از بهترین نقاشان زمانه خود است. نقاشیهای او بسیاری از عناصر پرترههای اروپایی را دارند، اما او این سنت را با استفاده از سوژههایی که هم تخیلی هستند و هم سیاهپوست، دگرگون کرده است. شاید اگر ولازکز، مانه و دِگا میخواستند در زمانه پس از اوباما تصویری بیافرینند، به نقاشیهای او میرسیدند. نقاشیهای یادوم- بوکیه را پرتره تصور ما از پرتره خواندهاند. درست مانند هنرمند پیش از خود، کری جیمز مارشال، او نیز میخواهد مجموعهای از جهانی از سیاهان نقاشی کند که پیش از آن وجود نداشته است. یک مجموعه بهروز از آثار او در ۲٤ آوریل در New Museum به نمایش درخواهد آمد.
۷- رابرت راشنبرگ
رابرت راشنبرگ- استاد گوناگونی در همکاریهای هنری و پیشکسوت استفاده از متریالهای غیرمعمول، به آوردن زندگی روزمره در هنرش شهرت دارد. راشنبرگ با همکاری با هنرمندان، موسیقیدانان و نویسندگان و گاه خود بهتنهایی روشهای هنرآفرینی جدیدی را خلق کرد که او را به مرجعی جاودان برای هنر معاصر تبدیل کرد.
از دوم آوریل، موزه تیت مدرن شهر لندن میزبان یک رتروسپکتیو قرن بیستویکمی از این هنرمند خواهد بود. در این مجموعه ۲۵۰ نقاشی، مجسمه، طراحی، چاپ، عکس، صدا و ویدئوی ضبطشده از او گردآوری شده است. این نمایشگاه در اواخر ماه می به موزه MOMA در نیویورک سفر خواهد کرد.
٨- تصرف موزهها
اگر نگاهی به فهرست هنرمندان شرکتکننده در دوسالانه ویتنی امسال بیندازیم، میبینیم شمار اندکی از آنها خود را وقف نمایانکردن ابعاد سیاسی هنر کردهاند. در میان این عده کم، «تصرف موزهها» قرار دارد؛ گروهی که مستقیما از دل جنبش «تصرف والاستریت» سر بیرون آورد. از سال ۲۰١١ این گروه همواره توجه خود را به رابطه خصمانه میان هنر و سرمایه داده است. تمرکز کنونی «تصرف موزهها» روی موضوعی است که اعضای گروه آن را «بدهی صنعت سایه» مینامند که هنرمندان و افراد دیگر را تحتتأثیر قرار میدهد. بیينالی که در راه است و ١۷ مارس آغاز میشود، جدیدترین مکان برای آنها میشود تا به گفته خود «فضا را برای رساندن فرهنگ واقعی به ٩٩درصد افراد مهيا کنند».
٩- هنری تیلور
هدف دوسالانه ویتنی امسال این است که هم نگاهی به درون (به چگونگی پیدایش هویت) داشته باشد و هم به بیرون (به جایگاه هر فرد در جامعهای متلاطم) بنگرد. ازاینرو نقاش ساکن لسآنجلس، هنری تیلور، بهترین نماینده این کیفیتهاست. یکی از نقاشیهای او که پرترهای از هیوی پی. نیوتن بود، در سال ۲۰١۶ دوسالانه پرتره ویتنی را به لرزه درآورد. میتوان کارهای تیلور را با واژه «تضاد» مانند تضاد میان افراط و سادگی توصیف کرد. نقاشیهای او که فیگوراتیو و بیانگرا با چاشنی پاپ است، پر از تنشهای نژادی است و حرفهایی درباره نقاشی، سیاست، تاریخ و شرایط انسانی دارد. اگر جنبش «جان سیاهپوستان ارزش دارد» میخواست در میان اعضایش یک نقاش داشته باشد، قطعا آن هنرمند، تیلور میبود.
١۰- کارولین وولارد
وولارد که یک برنامهریز هنرمند و کنشگر اجتماعی است کسی است که انجمن آموزش ملی آمریکا در آخر ۲۰١۶ در میان همه افراد او را برای سخنرانی مهم پس از انتخابات برگزید. دیگر واژههایی که میتوان برای توصیف او به کار برد، نویسنده، سخنران و اندیشمند است. بههرحال هر کلمهای که درباره وولارد به کار ببریم، او بیشک یکی از صداهای جذاب نوین است که قصد دارد خلاقیت را به بیرون از محدودیتهایی هدایت کند که بازار بر آن تحمیل کرده است. او چه درباره معامله املاک صحبت کند (شرکت معاملات املاک او در نیویورک مشغول کار است) و چه درباره سیستمهای تجربی کمک همگانی حرف بزند (رویداد «کافه معاوضه» در MOMA ٢٠١٣)، مرزهای میان آفریدن یک شیء، پرفورمنس تشکیل یک انجمن و کنشگری سیاسی را میشکند. در میان همه رویدادها او قرار است که اول مارس در آکادمی هنر نیویورک سخنرانی کند.
١١- هلیو اویتیسیکا
او نهتنها بهوجودآورنده عبارت تروپیکاسم (از جنبشهای هنری برزیل) بود، بلکه مرزهای سنتی هنر را در وطنش، برزیل، عقب راند و از پدیده هنر جهانی برای کنشگری اجتماعی و خلق چیدمانهای معلق بزرگ استفاده کرد. اویتیسیکا دوران شکلگیری خود را در دهه ١٩۷۰ در نیویورک گذراند؛ شهری که با فضا و شهروندانش آشنا شد و در آنجا کارش را به فیلمسازی، تهیه اسلاید از محیط زیست و شعر دیداری گسترش داد. این هنرمند برزیلی که در سال ١٩٨۰ درگذشت، حالا با نمایشگاهی بازگشته است که ادعا دارد نخستین رتروسپکتیو تمامعیار از اوست که تابهحال در آمریکا برگزار شده است: «هلیو اویتیسیکا: ساماندهی دیوانگی». این نمایشگاه ابتدا از دوم ژانویه تا آخر ماه در موزه هنرهای کارنگی خواهد بود و سپس مرکز هنرهای شیکاگو از ١٨ فوریه تا هفتم می میزبان آن است و بعد از آن در تابستان به موزه ویتنی سفر میکند و از ١٤ جولای تا اول اکتبر آنجا خواهد ماند.
منبع: شرق