مهدی شیرزاد که برای نوشتن سریال عملیات 125، حدود 16 ماه در کنار آتش نشان ها بوده است در یادداشت زیر می نویسد: آتشنشانهای ما هیچ وقت به موقع نمیرسن. اگه به ترافیک نخورن، حتما جایی یک آریایی ورود ممنوع میاد، یا هممیهن عزیز دیگهای دوبله پارک کرده رفته خامه عسلی بخره که با بر و بچ اداره بزنن به بدن و همهی اینا قبل از اونهاییه که جمع شدن برای صفحه اینستاگرامشون فیلم بگیرن.
گروه اجتماعی: مهدی شیرزاد نویسنده سریال "عملیات 125" در پی حادثه ساختمان پلاسکو یادداشتی نگاشته و در آن به رفتار شهروندانی که همواره مانع فعالیت صحیح آتش نشان ها هستند، اعتراض کرده و از آنها خواسته که در رفتار غلط خود کمی تغییر رویه داده و به عواقب آن کمی فکر کنند.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه شخصی نگارنده نیز منتشر شده، به شرح زیر است:
من برای فصل اول و دوم آتشنشانی تقریبا ۱۶ ماه کنار اینها بودم. فرماندههان ایستگاه تو ساعتای بیکاری نیروهاشون رو تمرین میدن تا آمادگی بدنی داشتهباشن. مثلا با نردبان از ساختمان ایستگاه میرن بالا و از پشت بوم میپرن روی تشک بادی کف حیاط ایستگاه. من یه بار امتحان کردم. وقتی میرسی بالای پشت بوم، تشک به اون گندگی به نظرت قد یه دفتر ۴۰ برگ میاد. آخرش یکیشون بیهوا منو از کمر گرفت با هم پریدیم پایین وگرنه که من باز با نردبان برگشتهبودم. اکثر آتشنشانها از طبقات فرودست جامعهن، چون کمتر آریایی حاضر به انجام همچین کار سختیه. باید دو سه بار عملیات برید، یا یه بار لباس اینا رو بپوشید و از پلههای یک ساختمون ۱۴ طبقه بالا برید تا سختی کار اینها رو بفهمید. با خیال راحت و اطمینان میگم که آتشنشانها از معدود اصناف ایرانن که واقعا ساعت کارشون رو پر میکنن. اکثرا این رو نمیدونن اما از لحظهی زدن زنگ خطر تا خروج نیروها از ایستگاه حدود ۴۰ ثانیه بیشتر طول نمیکشه، یا حداقل من بیشتر از اینو ندیدم. فرقی هم نمیکنه عملیات نجات گربه از بالای درخت باشه یا آتیشسوزی پلاسکو. بخش زیادی از تعریف و توجیه عملیات توی ماشین انجام میشه. من خودم شاهد بودم که گروه سیاه و روغنی از عملیات برگشتن و رفتن حموم. نیم ساعت بعد که زنگ زدن نفر آخر لخت و خیس از میله اومد پایین و بدون جوراب و لباس زیر لباسای عملیات رو تنش کرد و دوید سمت ماشین در حال حرکت. هر آتشنشانی میدونه اگه ظرف ۸ دقیقه خودشو به محل حریق نرسونه، عملا همه چی از دست رفتهست و اگر وسعت محل و میزان مواد سوختنی بالا باشه با عملیات ترسناکی مثل ساختمون پلاسکو روبرو میشه. آتشنشانهای ما هیچ وقت به موقع نمیرسن. اگه به ترافیک نخورن، حتما جایی یک آریایی ورود ممنوع میاد، یا هممیهن عزیز دیگهای دوبله پارک کرده رفته خامه عسلی بخره که با بر و بچ اداره بزنن به بدن و همهی اینا قبل از اونهاییه که جمع شدن برای صفحه اینستاگرامشون فیلم بگیرن. اگر فکر میکنید آژیر موثره، سخت در اشتباهید. طبق آییننامه هر راننده با شنیدن صدای آژیر باید به راست بره، توقف کنه و تا زمانی که ماشین امداد در دیدرسشه، شروع به حرکت نکنه. اینجا آریایی محترم یه نیشترمز میزنه و بلافاصله میچسبونه به سپر ماشین امداد و چون اون ماشین گنده دیدش رو مختل میکنه، انتظار ترمز ناگهانیشو نداره و بارها همین بچه زرنگهای آریایی با تصادف مانع رسیدن به موقع مامورین شدن. بعد از گذر از همهی اینها، وقتی میرسن به محل با ماشینی روبرو میشن که جلو یا روی شیر آتشنشانی پارک کرده. دستهجمعی دست میکنن زیر ماشین و جابجاش میکنن یا شیشه رومیشکنن و لولههاشون رو از توش رد میکنن و آخر سر هم باید برای خسارت برن دادگاه. آتشنشانها ۲۴ ساعت کار میکنن و ۴۸ ساعت مرخصین. لابد فکر میکنید اون دو روز رو استراحت و ورزش میکنن و میرن پیش روانکاو که استرس کار رو تحمل کنن؛نه! حقوقشون خیلی ناقابله و همونطور که گفتم اکثرا از گروههایی میان که اگر کمکخرج خانوادهشون نباشن، انتظار هیچ کمکی هم ندارن. پس اون ۴۸ ساعت یا به کار کردن در آژانس میگذره، یا چون کار با ابزار رو خوب یاد میگیرن، به همچین خوردهکاریهایی.
آریایی عزیز، آدم باش. خودت درست کار نمیکنی به درک! بذاریکی دیگه کارشو بکنه.