اين مسئله باعث تعجب من شده كه چرا ما سريال كمدي ايراني را از شبكهاي به شبكه ديگري منتقل ميكنيم و جايگزين آن سريالي كرهاي و وارداتي پخش ميكنيم!
به گزارش بولتن نیوز، در مصاحبهاي كه اخيراً مهران غفوريان با روزنامه صبا داشته با گلايه از انتقال سريال «همسايهها» از شبكه دوم به شبكه نسيم گفته بود: «اين مسئله باعث تعجب من شده كه چرا ما سريال كمدي ايراني را از شبكهاي به شبكه ديگري منتقل ميكنيم و جايگزين آن سريالي كرهاي و وارداتي پخش ميكنيم! بهنظر من اين عملكرد جاي سؤال دارد. ما در مقابل اين تصميم مديريتي مقاومتي نكرديم و شبكه پخش سريال را تغيير داديم و با انرژي خوبي همواره براي ساخت آن تلاش ميكنيم. اما وقتي بهجاي يك سريال ايراني محصولي كرهاي كه مردم هم حتي با آن ارتباط برقرار نميكنند پخش ميشود واقعاً ناراحتكننده است.»
سخنان غفوريان به عنوان بازيگر و كارگردان كميك كشورمان تا حدودي قابل قبول است؛ چراكه بايد در زمينه توليدات بومي در تلويزيون توجه بيشتري مبذول داشت، زيرا تلويزيون به دليل برخورداري از امتياز فراگيري برنامههاي آن برمخاطب تأثيرگذار است و در طول زمان ميتواند فرهنگساز نيز باشد؛ چنانچه پخش مداوم مجموعههاي كرهاي در ژانرهاي مختلف، باعث شده تا گاه اين جزيره كوچك براي عوام در قالب يك امپراتوري بزرگ و مهم هم تصور شود حتي بعضاً نسبت به كاراكترهاي سريالهاي كرهاي همذاتپنداري نيز داشته باشند.
اين را بهويژه درميان نوجوانان بهتر و بيشتر ميتوان ديد و لمس كرد؛ وقتي دانشآموزان مدارس با شخصيتهاي رومانتيك كرهاي مأنوس هستند و اسم و عكسهاي آنها را همراه دارند خود نشان از تأثيرگذاري فرهنگي و هويتي اين مجموعههاست. اما جداي از اين مسئله كه تأييدي هم بر بخشي از گلايههاي مهران غفوريان است بايد گفت وقتي مجموعههاي كميك ايراني عمدتاً آبكي و بدون خط سير مشخصي هستند مسلماً خود به خود دچار ريزش مخاطب ميشوند و بيننده ترجيح ميدهد با مجموعه غيرايراني ارتباط برقرار كند چون نياز و سليقه مخاطب را شناختهاند و نبض آن را در دست گرفتهاند تا اينكه براي ديدن سريالي بهاصطلاح طنز داخلي كه جذابيت و محتوايي ندارد وقت بگذارد.
سلایق مردم تفاوت کرده است
مهران غفوريان تجربه خوبي در طنازي دارد؛ چه آنكه مجموعه چهارگانه «زير آسمان شهر» در زمان خود جالب و ديدني بود؛ هم موضوع تازهاي داشت و هم تنوع و تعدد شبكهها و برنامههاي امروز تلويزيون را نداشتيم به همين خاطر توانسته بود در سال 1380 بين مخاطبان جايگاه نسبتاً قابل قبولي پيدا كند و از جمله عوامل موفقيت آن هم پرداختن به مسائل روز و تأثيرپذيري از خواستههاي مخاطب بود. اما امروز ما در دهه 90 هستيم موضوعات و مسائل جامعه به نسبت آن زمان بسيار فرق كرده از طرفي سلايق و خواستههاي مردم نيز عميقتر و متفاوتتر از قبل شده براي همين كار كميك هم بايد به نسبت قبل كيفيت و محتواي بهتري داشته باشد تا قدرت جذب مخاطب را داشته باشد. مجموعه «همسايهها» با بازي و كارگرداني غفوريان جذابيتي ندارد چون با المانهای امروز همخوان نيست. هيچ محتوا و حرفي براي گفتن در آن نيست. شوخيها و موضوعات پيشپاافتاده و بيارزشي سوژه شدهاند كه توانايي جذب بيننده را ندارند؛ بينندهاي كه خود در ميان رسانههاي مختلف حق انتخاب دارد در ضمن مشكل پسند و سختگير است. مطمئناً مسئولان شبكهها هم با توجه به خواستههاي مردم نسبت به انتقال يا ادامه داشتن يك مجموعه تصميمگيري ميكنند چه آنكه در دوره رقابت شبكههاي داخلي و خارجي ديگر پخش هر برنامهاي در شبكهها و در هر ساعتي معقول و منطقي نيست؛ از سويي ديگر سريال «همسايهها» در ساعت نسبتاً خوبي پخش ميشود و مسئولان تلويزيون هم تقريباً زمانبندي مناسبي را براي ديدن برنامههاي تلويزيون از شبكههاي مختلف ايجاد كردهاند؛ به شكليكه اگر كسي سريالبين حرفهاي باشد بعد از ديدن سريال مورد نظر خود در شبكه ديگر ميداند سريال جديد شبكه ديگر شروع ميشود. اما كمدي ايراني «همسايهها» با فاكتورهاي امروزي طنز و سلايق تكامليافته مردم همخواني ندارد. غفوريان بايد مراقب باشد تا سرنوشت مهدي مظلومي كه در طنز حرفي براي رقابت با سريالسازان تواناي اين عرصه نداشت گريبانگير او نشود. مهران غفوريان بيشتر يك بازيگر كمدي موفق و توانا است تا كارگردان؛ البته اگر اشخاصي همچون مهران مديري از وي خوب بازي بگيرند او براي مردم محبوبيت بيشتر و ماندگارتري خواهد داشت تا آنكه خود به تنهايي وارد آزمون و خطايي شود كه بعد از تجربه «زير آسمان شهر» سير نزولي داشته است.
لودگی و شوخیهای بیمعنی
غفوريان قبل از آنكه گلايه كند بهتر است كمي بيشتر تأمل داشته باشد و با مخاطبان مرتبط شود چراكه اگر ميخواهيم رقابت داشته باشيم و ديده شويم بايد كيفيت و محتوا را بالا برد. تجربه نشان داده است حضور بازيگران سرشناس و شناخته شده در يك مجموعه ضامن كيفيت و جذب مخاطب آن نيست همانگونه كه بازيگران اخراجيها را با همان تم اخراجيها در فيلمها و سريالهاي مختلف شركت دادند اما نتوانستند قدرت بيان و فيلمسازي كارگردان تازهكاري همچون دهنمكي را بهدست بياورند.
«همسايهها» از جمله مجموعههايي است كه بعد از مدتي هيچ كس نه چيزي از آن به ياد خواهد آورد و نه حتي قدرت آن را دارد تا يك بازيگر جديد به دنياي سينما و تلويزيون معرفي كند. متأسفانه مجموعه به قول غفوريان كمدي ايراني «همسايهها» تركيبي است از بازيگران مشهور همراه با لودگي و شوخيهاي بيمغز و سطحي كه روي ريل طنزهاي ابتداي دهه 80 در حال حركتند و متناسب با مشخصهها و نيازهاي طنز امروز نيست.
منبع : روزنامه جوان