کد خبر: ۴۳۲۹۲۱
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز /14 دی 95/

اين پوست نازك را بر آتش سوزان شكيبايى نيست

امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبه‌هایشان می‌فرمایند: و بدانيد! كه اين پوست نازك را بر آتش سوزان شكيبايى نيست، پس بر خويشتن رحمت آريد، که شما توان خود را در مصيبتهاى اين جهان آزموديد؛ آيا نديديد از خارى كه بر يكى از شما خلد، چگونه زارى كند، و يا به سر در افتادگى، كه خون آلودش گرداند ...
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 14 دی به آیه 43 سوره حجر پرداخته شده و در آن آمده است:

282) وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعينَ                 
سوره حجر (15) آیه 43            

ترجمه
و حتما جهنم وعده‌گاه آنهاست، همگی.

نکات ترجمه ای و نحوی
«مَوْعِد» از ماده «وعد» است؛ که «وعده» به معنی «قرار گذاشتن» (معجم المقاييس اللغة، ج‏6، ص125) در زبان فارسی نیز رایج است. از این ماده، کلمه «وعید» را فقط در مورد «وعده تهدیدآمیز و ناخوشایند» به کار می‌برند؛ اما «وعد» را در مورد هرگونه قرار (چه قرار خوب و چه بد) به کار می‌برند (مفردات ألفاظ القرآن، ص875)؛ هرچند وقتی «وعد» را در کنار کلمه «وعید» می‌آورند به معنای قرار دیدار خوشایند (در مقابل قرار ملاقات ناخوشایند) می‌باشد.
کلمه «موعد»، هم به معنای اسم مکان (مکان وعده، محل ملاقات) (مثلا:‌ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ؛ هود/17)، هم به معنای اسم زمان (زمان وعده، قرار ملاقات) (مثلا: إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْح؛ هود/81) می‌آید، [چنانکه پسوند «گاه» در فارسی هم برای مکان (قرارگاه) و هم برای زمان (صبحگاه) به کار می‌رود] و البته «موعد» به معنای مصدر (وعده، دیدار) هم به کار می‌رود. (كتاب العين، ج‏2، ص222).
 «واعد» (مواعده) به معنای قرار گذاشتن طرفینی است : (وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا، بقرة/235؛ وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِينَ لَيْلَةً، أعراف/142) (مفردات ألفاظ القرآن، ص875)
در این جمله تاکیدات متعددی به کار رفته است: إنّ + «لـ» (لام مزحلقه) + أجمعین.

حدیث
1) از امام باقر ع درباره سخن خداوند که می‌فرماید « و حتما جهنم وعده‌گاه آنهاست، همگی» سوال شد، فرمودند: [آن وعده‌گاه، هنگام] وقوف آنها بر صراط است.
تفسير القمي، ج‏1، ص376
فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ» فَوُقُوفُهُمْ عَلَى الصِّرَاطِ.

2) امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبه‌هایشان می‌فرمایند:
و بدانيد! كه اين پوست نازك را بر آتش سوزان شكيبايى نيست، پس بر خويشتن رحمت آريد، که شما توان خود را در مصيبتهاى اين جهان آزموديد؛ آيا نديديد از خارى كه بر يكى از شما خلد، چگونه زارى كند، و يا به سر در افتادگى، كه خون آلودش گرداند، و يا ريگ تفته كه او را بسوزاند؟ تا چه رسد كه ميان دو طبقه از آتش بود سوزان، همخوابه او سنگ، و همنشينش شيطان. آيا مى‏دانيد چون مالك [= خازن جهنم] بر آتش دوزخ خشم آرد، شعله‌های آتش بر یکدیگر می‌کوبند و همدیگر را خرد كنند، و چون بانگ بر آن زند، شعله‌ها از نهیب او در میان درهای جهنم به هر طرف زبانه ‌کشند؟
اى پير سالخورده كه پيرى در تو راه يافته، چگونه‏اى آن گاه كه طوقهاى از آتش تافته، گِرد گردنت افتد، و غُل‌هايى كه گردن و دستها را به هم فرو برد، چنانكه گوشت بازوها را بخورد؟
پس خدا را، خدا را، اى گروه بندگان! حال كه سالم و تندرستيد نه بيمار، و در گشايش هستيد نه به تنگى دچار، در گشودن گردنهاى خود بكوشيد، پيش از آنكه آنچه در گرو است بگيرند ...
نهج‌البلاغه، خطبه183، با اقتباس از ترجمه شهیدی، ص195

وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ لِهَذَا الْجِلْدِ الرَّقِيقِ صَبْرٌ عَلَى النَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَكُمْ فَإِنَّكُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِي مَصَائِبِ الدُّنْيَا فَرَأَيْتُمْ جَزَعَ أَحَدِكُمْ مِنَ الشَّوْكَةِ تُصِيبُهُ وَ الْعَثْرَةِ تُدْمِيهِ وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَكَيْفَ إِذَا كَانَ بَيْنَ طَابَقَيْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِيعَ حَجَرٍ وَ قَرِينَ شَيْطَانٍ أَ عَلِمْتُمْ أَنَّ مَالِكاً إِذَا غَضِبَ عَلَى النَّارِ حَطَمَ بَعْضُهَا بَعْضاً لِغَضَبِهِ وَ إِذَا زَجَرَهَا تَوَثَّبَتْ بَيْنَ أَبْوَابِهَا جَزَعاً مِنْ زَجْرَتِهِ أَيُّهَا الْيَفَنُ الْكَبِيرُ الَّذِي قَدْ لَهَزَهُ الْقَتِيرُ كَيْفَ أَنْتَ إِذَا الْتَحَمَتْ أَطْوَاقُ النَّارِ بِعِظَامِ الْأَعْنَاقِ وَ نَشِبَتِ الْجَوَامِعُ حَتَّى أَكَلَتْ لُحُومَ السَّوَاعِدِ فَاللَّهَ اللَّهَ مَعْشَرَ الْعِبَادِ وَ أَنْتُمْ سَالِمُونَ فِي الصِّحَّةِ قَبْلَ السُّقْمِ وَ فِي الْفُسْحَةِ قَبْلَ الضِّيقِ فَاسْعَوْا فِي فَكَاكِ رِقَابِكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَا ...

تدبر
1⃣ «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعينَ»
خداوند انسان را آفرید و از روحش در او دمید و فرشتگان را به سجده بر او واداشت و شیطان را هم که از دستور سجده تمرد کرد، از جایگاهی که داشت راند؛ اینها همه یعنی بالاترین جایگاه را برای انسان قرار داد که با عبودیت خدا بدان می‌تواند رسید.
با این اوصاف، اگر کسانی آن جایگاه عالی که خدا برای انسان قرار داده، رها کنند و دنبال شیطان بیفتند، وعده‌گاه نهایی همگی‌شان جهنم خواهد بود؛ و خدا با کسی شوخی ندارد!
نکته تخصصی انسان‌شناسی
خداوند انسان را که آفرید بالاترین ظرفیت یک مخلوق را در او قرار داد؛ اما چگونه شکوفا کردن این ظرفیت به خود انسانها برمی‌گردد؛ و از بالاترین تا پایین‌ترین مرتبه در میان مخلوقات را می‌تواند به دست آورد.
در واقع، در انسان‌شناسی اسلامی باید به یاد داشته باشیم که اگرچه خدا انسان را برای رسیدن به مقام خلیفة‌اللهی آفرید؛ اما انسان‌هایی که در جهان وجود دارند، که نه‌تنها به خلیفة‌اللهی نمی‌رسند، بلکه در حتی در حد یک حیوان معمولی باقی نمی‌مانند و تا زمره بدترین شیاطین سقوط می‌کنند.
پس هر کاری را از این موجودی که «انسان» نام دارد، می‌شود انتظار داشت؛ از بهترین زیبایی‌ها تا بدترین پلیدی‌ها.

2⃣ «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعينَ»
در این عبارت دست کم سه تاکید به کار رفته است (إنّ + «لـ» + أجمعین). به زبان ساده، می‌فرماید «حتما حتما حتما جهنم وعده‌گاه همه‌شان است.». چرا این همه تاکید؟
الف. این تاکیدی است بر مضمون آیه قبل، که ابلیس هیچ سلطه‌ای بر کسی ندارد؛ و خدا هم ابلیس و هم تمام کسانی که از او پیروی کنند را در جهنم جمع می‌کند. (اقتباس از المیزان، ج12،‌ص170)
ب. شاید می‌خواهد بفرماید وجود جهنم و عذاب‌های آن را بیهوده توجیه نکنید! یک واقعیت قطعی قطعی قطعی است؛ و جهنم رفتن جهنمیان هم راهی است که خودشان در پیش گرفته‌اند و ربطی به مهربان بودن یا نبودن خدا ندارد.

3⃣ «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعينَ»
یکی از معانی آیه 41 «هذا صراط علیّ مستقیم»، این بود که همگی انسانها، از مخلصان تا غاوین (گمراهان) هر راهی بروند، آخرش به خدا ختم می‌شود.
اینجا نیز تعبیر «موعد» را به کار برد که می‌تواند اسم مکان (وعده‌گاه) باشد یا مصدر (وعده).
یعنی اگر کسی دنبال شیطان برود، این گونه نیست که دیگر از دست ما فرار کند. ما با همگی آنها هم وعده‌ای خواهیم داشت و وعده‌گاه ما و آنها جهنم است.

4⃣  «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعينَ»
اینکه «وعده‌گاه همه آنها جهنم است» تهدیدی مبتنی بر بیرحمی نیست، بلکه نتیجه منطقی یک سلسله واقعیات است:
1. شیطان از بهشت و از درگاه خدا رانده شد، و البته تا قیامت مهلت خواست (حجر/34-36) یعنی خودش می‌دانست در قیامت جهنمی خواهد بود.
2. آنها هم پیروی شیطان را کردند (حجر/42) یعنی راهی که او طی کرد می‌پیمایند.
در نتیجه:
همه آنها هم وعده‌گاه نهایی‌شان همان‌جایی خواهد بود که شیطان بدانجا خواهد رفت.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین